فیلم نبراسکا Nebraska ساختهی الکساندر پین؛ بر باد رفته …
فیلم نبراسکا Nebraska آخرین ساختهی الکساندر پین Alexander Payne فیلمی خوش ساخت و روان در ژانر تراژدی-کمدی است که برخلاف ریتم کند آن به خوبی میتواند مخاطب را با خود همراه کند و لحظات مهیجی بیافریند. نبراسکا دربارهی پیرمردی است که در روزهای پایانی عمرش راه پیش آمده در زندگیاش را غلط پیموده و اکنون در عنفوان کهنسالی، سعی دارد یک شبه بر اساس رؤیائی واهی با برگ برندهی جایزهی یک میلیون دلاری تقلبیاش، تمام گذشتهاش را جبران کند و در برابر خانواده و جامعهی راکد نبراسکا تبدیل به قهرمان شود. در ادامه با بررسی و تحلیل فیلم نبراسکا Nebraska با نت نوشت همراه باشید.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم جنگ سرد Cold War اثر پاول پاولیکوفسکی؛ که همین دوست داشتن زیباست…
فیلم نبراسکا Nebraska ساختهی الکساندر پین
در فیلم نبراسکا در کنار این درونمایه با درونمایهی محوریتری مواجهیم که میتواند به راحتی و در عرض چند ثانیه ماهیت آدمها را تغییر دهد. موضوعی به نام پول که عنصری با کارکرد مثبت و منفی و با نگاهی خاکستری توسط فیلمنامه نویس کمدی نبراسکا باب نلسون bob nelson تعبیه شده است.
موضوع یک میلیون دلار در زندگی وودی با بازی درخشان ( Bruce Dern) که پیرمردی دائم الخمر و افسرده است باعث میشود زندگی راکد و بی معنایش دوباره جریان پیدا کند و معنادار شود. پیرمردی در آستانهی ۸۰ سالگی با پشتکاری مضاعف در تلاش است رکودی را که خود، خانواده و جامعهاش را در بر گرفته، پس بزند و تا پای جان برای رسیدن به آمال و آرزوهای بر باد رفتهاش برود و سرخوردگی هایش را جبران کند.
پول بعنوان محرکی برای ایجاد موقعیتهای کمیک و تراژدی در فیلمنامه برای وودی کارکردی مثبت مییابد و در ادامه در مواجهه با دوستان و نزدیکان وودی گرانت و کیت همسرش، ماهیت فرصت طلب و سرشت تاریکشان را آشکار کند و چون نور افکنی سایههای پلید شخصیتی انسانها را روشن و برجسته کند.
این کارکرد منفی پول که ذات آدمها را دستخوش استحالهای منفی میکند، به خوبی در شخصیت پردازی اد پیگرام که در مختصات فیزیکیش نیز بی شباهت به خوک که حیوانی پول پرست است، تصویر نشده، تجلی مییابد و او را به شخصیتی منفور و ضد قهرمان تبدیل میکند.
در ادامهی بررسی و تحلیل فیلم نبراسکا میتوان اشاره کرد، درونمایهی کلیدی دیگر که در آثار دیگر الکساندر پین نیز تکرار شده و خصوصیتی پارامتریک مییابد، توجه و تمرکز به موضوع خانواده است. نبراسکا در ابتدا با معضلی در خانواده آغاز میشود. وودی در تلاش است به توهم رؤیاگونهی خود به هر طریقی جامهی عمل بپوشاند و جایزهی یک میلیون دلاریاش را تصاحب کند.
پس خانواده را و بخصوص پسر کوچکترش دیوید را بر سر سرابی باطل به زحمت میاندازد. در ادامه آرام آرام با پرده برداری از لایههای شخصیتی وودی در جریان سفرش به لینکولن، با انسانی مواجه میشویم که زندگیاش را بر اساس اشتباهات فردی باخته و تنها به خواستهها و غرایز بدویاش پرداخته و این نوع جولان دادن در زندگی، زمانی برای تصمیم گیری برای بچه دار شدن و ساختن زندگیشان نیز نگذاشته است.
در فیلم نبراسکا Alexander Payne متوجه میشویم چگونه اشتباهات فردی یکی از ارکان مهم خانواده (پدر) میتواند اثرات سوئی بر زندگی اطرافیان و نزدیکان بر جای بگذارد و تا پای مرگ نیز آنها را رها نکند. پرداختن به چنین معضلی که فارغ از پرداختن به جزئیات در کانون خانواده، به شکلی روان، کمیک و جذاب روایت میشود، در مقابل پرداختن به معضلات اخلاقی-انسانی در آثار فرهادی قرار میگیرد که اغلب در کانون خانواده با تمرکز بر جزئیات معضل شکل میگیرد و بار تراژیکی دارد.
برخلاف فرهادی که معضلات را از درچهی جزئیات مورد بررسی قرار میدهد، گوئی از درون سوراخ کلیدی به درون موضوعی خیره میشود و به کشف میرسد، الکساندر پین، در نمائی لانگ شات و به شکلی کلی به معضل و اثرات سوء آن میپردازد و دامنهی دیدگاهش وسیع و گسترده است.
بیشتر بخوانید: فیلم BlacKkKlansman ساختهی اسپایک لی؛ جایی برای نفرت نیست
در فیلم نبراسکا الکساندر پین با معرفی شخصیت وودی به نحوی آشنا میشویم که معضلات شخصی و فردیش از بر پیری و کهولت سن و دریافت این نکته که گذشته و عمرش را به باد داده به شکلی گسترده و کلی در سراسر ماجرا سایه میافکند و از پرداخت و تمرکز بر جزئیات در میگذرد.
فیلم الکساندر پین چون با حسرتها و ناکامیهای گذشتهی وودی گرانت در گیر است، اتمسفر سیاه و سفید فیلم را توجیه میکند. فیلم که با سفری جادهای آغاز میشود و رسالتش رسیدن به نوعی کشف و آگاهی است، با رسیدن کاراکترها به نوعی شناخت درونی به نتیجه میرسد.
در این جریان دیوید بیشتر با گذشتهی نه چندان مثبت پدرش آشنا میشود و کلیدهای شخصیتی وودی یکی پس از دیگری باز میشود. و در مقابل وودی نیز از لایههای پنهان شخصیت دیوید به یک شناخت درونی میرسد و گوئی بار دیگر پسرش را که اکنون در هیئت قهرمانی متواضع آشکار میشود، کشف میکند و قلب بزرگش را از نزدیک لمس میکند.
وودی در جریان این سفر میتواند سرخوردگی هایش را پشت سر بگذارد و به سرمایهی واقعیاش که همیشه به راحتی از آنان گذشته (فرزندانش) به ویژه دیوید اتکا کند و به آنان ببالد.
بیشتر بخوانید: فیلم Loveless بی عشق اثری از آندری زویاگینتسف
در تمام طول فیلم نبراسکا Nebraska شخصیت دیوید با بازی اندازهی Will Forte به گونهای ترسیم شده است که با وجود آنکه تمام وقت در خدمت وودی و در تلاش بر جامهی عمل پوشاندن به خواسته هایش است، اما گوئی هرگز در نظر وودی جلوهای ندارد و وودی به راحتی او را نادیده میگیرد.
تنها زمانی که دیوید اتومبیل سابقش را با وانت شاسی بلند دلخواه وودی تعویض میکند و کمپرسور هوا را میخرد، در راه بازگشت به خانه برای اولین بار نگاهی به دیوید میاندازد.
این اولین و آخرین بار است که در طول فیلم وودی دیوید را میبیند و نگاهی حاکی از رضایت نثارش میکند. نگاهی که توأمان هم دیوید را تحسین میکند و هم حیرتی با آن همراه است که از کشف و شناختی شیرین میآید.
دوربین فیلمبردار نیز در بحث فرم بسیار سیال و روان است و جز یکی دو مورد قدرت فنی خود را در نحوهی قاب بندی و بازی با زوایای منحصربهفرد دوربین به رخ نمیکشد. الکساندر پین دوربین را به نحوی به کار میگیرد که ردپائی از خود به جا نمیگذارد و بیننده به راحتی به قعر ماجرا نفوذ میکند و با حشو و زوائدی رو به رو نمیشود.
فیلم نبراسکا Nebraska لحظات درخشانی در زمینهی تلفیق کمدی و تراژدی میآفریند که بسیار خلاقانه و غافلگیر کننده است. یکی از این سکانسهای درخشان که میتوان از نقاط اوج تلفیق این دو سبک قلمداد کرد، در صحنهی کتک زدن اد پیگرام در بار توسط دیوید اتفاق میافتد.
وودی تحقیر شده توسط اد به آرامی نزدیک میآید، کاغذ تقلبی برنده شدنش در لاتاری را از اد میگیرد، آن را با فراق بال و سر فرصت با حالتی گرفته و مظلومانه تا میکند در جیبش میگذارد و از بار خارج میشود. صحنه در یک ترکیب بندی سه نفره قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید: فیلم The Guilty از گوستاو مولر؛ تنهایی با تنهایی
وودی که دارد از بار خارج میشود، پیرمرد خنثایی که روی یک صندلی نشسته و وودی را با چرخش صندلیش دنبال میکند و دیوید که در کنار در ورودی ایستاده. وودی که خارج میشود، دیوید به آرامی نزدیک میشود.
پیرمرد روی صندلی با دیوید، روی صندلیش میچرخد و دوربین در یک ترکیب سه نفره که این بار اد نیز در کادر است ثابت میشود. دیوید مشت قهرمانانهاش را حوالهی اد میکند و از بار خارج میشود؛ در حالیکه پیرمرد روی صندلی میچرخد و رفتن دیوید را مینگرد.
استفاده از یک شخصیت فرعی بدون پرداخت هیچ دیالوگی و تنها با چرخشی کمیک بر روی صندلی اش، بار تراژیک سکانس فوق را کاهش میدهد و سکانس را در حرکتی خلاقانه که بی شباهت به میزانسنهای کمیک برادران کوئن نیست، به صحنهای کمیک تبدیل میکند و اتمسفری منحصربهفرد میآفریند. در پایان نبراسکا فیلمی شریف، انسانی و قابل ستایش است که چند بار دیدن آن توصیه میشود.