سینمای ایران

شماره ۱۷ سهیلا فیلمی از محمود غفاری؛ من سهیلا شمارۀ ۱۷ هستم!

شماره ۱۷ سهیلا
۶+

فیلم شماره ۱۷ سهیلا اولین ساخته‌ی محمود غفاری در مقام نویسنده و کارگردان در سی و پنجمین جشنواره‌ی فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم داستان دختری مجرد با بازی زهرا داوودنژاد در آستانه‌ی چهل سالگی است که با توجه به مشکلات زنانگی‌اش هر چه زودتر باید ازدواج کند. برای یک نگاه عمیق تر به فیلم شماره ۱۷ سهیلا با نت نوشت همراه باشید.

شماره ۱۷ سهیلا

من سهیلا شماره ۱۷ هستم

در آغاز تحلیل فیلم شماره ۱۷ سهیلا باید بگوییم که غفاری فیلم‌سازی است که بیشتر با فیلم‌های کوتاه و مستندش شناخته می‌شود. او برای اولین تجربه‌ی فیلم بلند خود به سراغ یک دغدغه‌ی اجتماعی که کمتر به آن پرداخته‌ شده رفته است.

 

موضوع اصلی فیلم سهیلا معضلات میان‌سالی، مشکلات ازدواج، تنهایی و مشکلات جنسی در سنین بالا به‌ ویژه برای دختران است. موضوعی که ایده‌ای نو در سینمای ایران است از این جهت باید به غفاری به دلیل جسارت‌اش تبریک گفت. مگر ممکن است در این سینما کسی به سراغ مشکلات جنسی برود و از آن برای خنداندن مخاطب استفاده نکند؟

همان چیزی که ما در فیلم‌های کمدی به وفور با آن مواجه هستیم. بدین ترتیب طرح مشکل ازدواج و آمار بیش از نه میلیون زن و مرد مجرد کشور برای غفاری بهانه‌ای برای ساخت اولین فیلم‌اش می‌شود.

موضوع اصلی فیلم سهیلا معضلات میان‌سالی، مشکلات ازدواج، تنهایی و مشکلات جنسی در سنین بالا به‌ ویژه برای دختران است.

موضوع اصلی فیلم سهیلا معضلات میان‌سالی، مشکلات ازدواج، تنهایی و مشکلات جنسی در سنین بالا به‌ ویژه برای دختران است.

در فیلم شماره ۱۷ سهیلا با یک فیلم زنانه‌ روبه رو هستیم. سهیلا به خاطر سختگیری‌اش در ازدواج خرده نمی‌گیرد بلکه رفتار جامعه‌‌ی پیرامون او را نقد می‌کند و به چالش می‌کشد.

جامعه‌ای که در آن زنان تنها در کنار مردان تعریف می‌شوند و اگر به هر دلیلی نتوانند نقش همسر و مادر را داشته باشند با افزایش سن ناچارا مجبور می‌شوند توهین و تحقیرهای زیادی را از طرف دوست و آشنا تحمل کنند.

بیشتر بخوانید: فیلم کار کثیف کاری از خسرو معصومی؛ فقر و مهاجرت

پوستر فیلم سهیلا شماره 17

پوستر فیلم سهیلا شماره ۱۷

در اینجا سهیلا دختری معمولی‌ از طبقه‌ی متوسط با اضافه وزن مفرط است که کارگردان آگاهانه هیچ برتری اجتماعی و ظاهری به او نداده است تا بیننده در همان دقایق ابتدایی فیلم احساس کند شبیه او را زیاد در جامعه اطرافش دیده و به راحتی بتواند با او همذات پنداری کند.

در تحلیل فیلم شماره ۱۷ سهیلا باید به انتخاب خوب بازیگران اشاره کرد. زهرا داوودنژاد بخش قابل توجهی از هنر بازی روان خود را از تجربه‌ی همکاری با فیلم‌های پدرش یعنی علیرضا داوودنژاد به دست آورده است.

جامعه‌ای که در آن زنان تنها در کنار مردان تعریف می‌شوند و اگر به هر دلیلی نتوانند نقش همسر و مادر را داشته باشند با افزایش سن ناچارا مجبور می‌شوند توهین و تحقیرهای زیادی را از طرف دوست و آشنا تحمل کنند.

جامعه‌ای که در آن زنان تنها در کنار مردان تعریف می‌شوند و اگر به هر دلیلی نتوانند نقش همسر و مادر را داشته باشند با افزایش سن ناچارا مجبور می‌شوند توهین و تحقیرهای زیادی را از طرف دوست و آشنا تحمل کنند.

در سکانسی زنان و مردانی را می‌بینیم که برای ازدواج به یک موسسه‌ی همسریابی مراجعه کرده‌اند و هر کدام با یک شماره‌ی مشخص شرایط، نیازها و آنچه از همسر آینده‌اش توقع دارند را مطرح می‌کنند. در این کلاس‌ها، دوربین درست جای مخاطب قرار گرفته است. در جایی از فیلم به خانم‌های مجرد آموزش می‌دهند که برای غلبه بر نیاز جنسی در موقعیت‌های نامناسب اگر نتوانستید مکان را ترک کنید نفس عمیق بکشید.

مرد‌هایی که در مسیر سهیلا قرار می‌گیرند، هر کدام به دنبال قصد و غرض خود هستند. پیرمرد خواستگار با بازی احسان امانی فقط به دنبال همسری همانند یک مادر است.

پژمان نیز سهیلا را بیشتر برای مراقبت از دو فرزندش می‌خواهد تا به عنوان همسر مورد علاقه‌اش. بهرام همسر سابق دوستش با بازی بابک حمیدیان صرفا از سهیلاَ استفاده‌ای ابزاری می‌کند و انگار فقط با هویت او به عنوان یک زن کار دارد تا او را به جای همسرش معرفی کند و بدین ترتیب بتواند صاحب خانه‌اش را توجیه کند.

بیشتر بخوانید: نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی؛ بحران هویت جامعه‌ی ایرانی

زهرا داوودنژاد بخش قابل توجهی از هنر بازی روان خود را از تجربه‌ی همکاری با فیلم‌های پدرش یعنی علیرضا داوودنژاد به دست آورده است.

زهرا داوودنژاد بخش قابل توجهی از هنر بازی روان خود را از تجربه‌ی همکاری با فیلم‌های پدرش یعنی علیرضا داوودنژاد به دست آورده است.

در انتهای فیلم شماره ۱۷ سهیلا شاهد اتفاقی هیجان انگیز در قالب یک داستان فرعی هستیم، جوانی با بازی بسیار خوب مهرداد صدیقیان را نشان داده می‌شود که به زنان بزرگتر از خود علاقه‌مند است.

فصل پرسه‌زنی سهیلا و پسرک درخشان است. دو آدمی که در ظاهر، تفکر و سن کاملاَ با یکدیگر متفاوت و گاهی متضاد هستند، در یک سفر کوتاه درون شهری کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و حرف‌هایی بین‌شان رد و بدل می‌شود که در عین سادگی و روزمره بودن می‌تواند ذهن هر بیننده‌ای را درگیر کند.

مسعود نیز یکی دیگر از آدم‌هایی است که گویی به هدف یک رابطه‌ی کوتاه مدت سودمند چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ عاطفی به دنبال زن‌ها می‌گردد و یادش نیست که آخرین بار کی عاشق شده است.

فصل پرسه‌زنی سهیلا و پسرک درخشان است. دو آدمی که در ظاهر، تفکر و سن کاملاَ با یکدیگر متفاوت و گاهی متضاد هستند،

فصل پرسه‌زنی سهیلا و پسرک درخشان است. دو آدمی که در ظاهر، تفکر و سن کاملاَ با یکدیگر متفاوت و گاهی متضاد هستند،

با این حال اولین فیلم محمود غفاری بی ادعا است و می‌تواند به عنوان یک فیلم اولی شروعی نسبتاً قانع کننده برای این کارگردان باشد.

با وجود آن که در کارگردانی این اثر هم اشکالاتی در فرم و تصویربرداری دیده می‌شود ولی با توجه به کم تجربگی کارگردان در کل می‌شود به کارگردانی این فیلم نمره‌ی قبولی را داد.

بیشتر بخوانید: نقد فیلم ناگهان درخت کاری از صفی یزدانیان؛ همه عمر پنهان شدم

برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا