چهارراه استانبول فیلمی از مصطفی کیایی
چهارراه استانبول ساخته مصطفی کیایی در ادامه کارهای پیشینش مانند خط ویژه و بارکد قرار میگیرد. در این فیلم هم همانند قبلیها به معضلات اقتصادی و نابرابریهای آن پرداخته است. حتا کاراکترها و طرز رفتارشان نیز به مانند شخصیتهای قبلی فیلمهای کیایی است. در ادامه با نقد و تحلیل فیلم چهارراه استانبول با نت نوشت همراه باشید.
[su_label type=”important”]آرش منادی:[/su_label]چهارراه استانبول
پت و مت و پرگویی همیشگی کیایی
برای آغاز بررسی و نقد فیلم چهارراه استانبول باید گفت روند و ساختار کلی این اثر به سایر آثار کیایی شباهت زیادی دارد. آدمهای پخمه و نادانی که میخواهند از راهی غیر از قانون و درست و منطقی، یک شبه صاحب پول کلانی بشوند و مشکلات زندگی شان را حل کنند.
آدمهایی که اصولا به لحاظ اخلاقی معصوم اند و چارهای جز این در قبال بی عدالتیهای اقتصادی شخص پول دار مقابل شان که همیشه در شمایل گانگستر و هیولا ظاهر میشوند ندارند.
این نگاه از وضعیت اقتصادی این چند سال اخیر میآید که اتفاقا در جشنوارهی امسال نیز موضوعی بود که در فیلمهایی چون شعله ور به کارگردانی حمید نعمت الله و کار کثیف ساخته خسرو معصومی به آن پرداخت شده بود.
فیلم چهارراه استانبول ادعا میکند که درباره حادثه پلاسکو ساخته شده است. گرچه این ادعایی است از اساس بی پایه. چرا که ساختمان پلاسکو در حاشیه داستان فیلم روایت میشود و محوریت داستان درباره بهمن (بهرام رادان) و احد (محسن کیایی) است که پت و مت گونه، درست مثل شخصیت هایشان در فیلم پیشین “کیایی” به نام “بارکد” میخواهند خود را به هر قیمتی که شده از وضع بد اقتصادی شان برهانند و در این راه از دزدی و دروغ گویی و فرار نیز پرهیز نمیکنند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] عرق سرد فیلمی از سهیل بیرقی؛ زنانی که پیش تر از مردان دویدهاند!
گرچه میتوان گفت حادثه ساختمان پلاسکو بهانهای میشود برای ایجاد برخی گرههای دراماتیک داستانی اما چندان به چگونگی وقوع این فاجعه، اثرات ناشی از آن و… نمیپردازد.
چرا که این واقعهی دلخراش خود به تنهایی پتانسیل دراماتیک را دارد که میتواند دست مایه داستان بسیاری از فیلمها شود که شاید در آینده ساخته شوند. پس اینکه “چهارراه استانبول” را بتوانیم فیلمی دربارهی ساختمان پلاسکو بدانیم، ادعای گزافی است.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم بمب، یک عاشقانه کاری از پیمان معادی
نکتهای که فیلم از آن رنج میبرد و نباید در نقد فیلم چهارراه استانبول از قلم بیفتد، یک دست نبودن لحناش میباشد. بدین منظور که نمیتوان فیلم را در هیچ دستهای از جمله طنز اجتماعی و یا حتا درام اجتماعی قرار داد.
در جاهایی جدی و دراماتیک و حتا تعقیب و گریزی میشود و در برخی سکانسها طنازی میکند که البته حرکت چندان درستی هم در چنین موقعیت نمایشی نیست. چرا که وقتی داستان دردناک پلاسکو در حاشیه روایت میشود، دلیلی بر گرفتن خنده از تماشاچی به هر قیمت در حین نمایش نمیباشد.
نمونه بارزش را میتوان در کات زدن این دو نما به یکدیگر مشاهده کرد: پلاسکو فرو میریزد کات به نمایی که دختری روی موزیکی میرقصد. این اوج بی احترامی به آن واقعه و داغ دیدگان آن حادثه است.
فیلم حتی به آتش نشانها هم چندان نپرداخته که حالا به عنوان پوستر از آن بهره میجوید. صرف اینکه بازیگر شاخصی را (مهدی پاکدل) در نقش آتش نشان قرار دهیم و چند نمای احساسی از او بگیریم، نمیتوانیم چنین ادعایی را داشته باشیم که فیلم به آتش نشانها هم پرداخته، چنان که از پوستر فیلم برمی آید.
فیلمهای “کیایی” از تعدد شخصیت هایش رنج میبرند. شخصیتهایی که چندان شکل نمیگیرند و در حد تیپ باقی میمانند. همچنین از تعدد موضوع هم فیلم دچار رنجش میشود.
اتفاقی که در دیگر فیلمهای او از “خط ویژه” و “عصر یخبندان” و “بارکد” و همین “چهارراه استانبول” نیز رخ میدهند. فیلمهای “کیایی” مجموعهای است از انواع مشکلات اجتماعی، اقتصادی، زناشویی و… که در همهی فیلم هایش به آنها پرداخته است. و همین باعث میشود که پردازش هر کدام از این مسائل در سطح اولیه باقی بمانند و پخته نشوند.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم اتاق تاریک کاری از سید روح الله حجازی؛ یک داستان مردانه
“مصطفی کیایی” از “عصر یخبندان” تا همین فیلم اخیر به دلیل تکرار بازیگرانی چون “بهرام رادان”، “سحر دولت شاهی” و “محسن کیایی” حتا به لحاظ بصری و کاراکتری نیز خود را تکرار میکند بنابراین “چهارراه استانبول” در کارنامهی وی نه تنها قدمی رو به جلو محسوب نمیشود، بلکه درجا زدن و حتا عقب گرد کارگردان را نشان میدهد.
[su_label type=”important”]ادیسه عسکری:[/su_label]چهارراه استانبول
به نام پلاسکو به کام کلیشه
چهارراه استانبول ساختهی مصطفی کیایی است. نویسندهی فیلمنامه هم خود اوست. سال گذشته در صبح روز پنجشنبه ۳۰ دیماه ساعت هشت صبح ساختمان پلاسکوی تهران دچار آتش سوزی شد و در حوالی ساعت ۱۱:۳۰ صبح فرو ریخت.
حالا بعد از گذشت یکسال این حادثه دستمایهی ساختن فیلمی به نام چهار راه استانبول شده است. فیلمی که در ابتدا نامش پلاسکو بود و بعد به نام فعلیش تغییر یافت. در ادامه با معرفی فیلم چهارراه استانبول با نت نوشت همراه باشید.
زوج احد و بهمن با بازی بهرام رادان در نقش بهمن و محسن کیایی در نقش احد نقشهای اصلی را برعهده دارند. بهمن و احد که در کار تجارت پوشاک هستند ورشکست شدهاند و برای خلاصی از این وضعیت به دنبال راههای مختلف هستند و در نهایت این ماجراها با حادثهی آتش سوزی ساختمان پلاسکو که محل کار احد است گره میخورد.
در معرفی فیلم چهارراه استانبول باید گفت این تنها فیلم داستانی است که در یکسال بعد از این حادثهی دردناک در مورد این واقعه است. و شاید از این لحاظ بسیار کنجکاو کننده باشد.
فیلمی که از ابتدا با شنیدن نام و سوژهی فیلم به نظر میرسید که به این حادثه و حاشیههایش پرداخته باشد. اما پلاسکو در این فیلم تنها محل اتفاق افتادن یک یا چند گره داستانی است. و این حادثه نقش چندانی در این فیلم ندارد. در صورتی که این اتفاق و حاشیههایش پتانسیل این را داشت که فیلم بطور کامل در مورد آن باشد. بعنوان مثال در مورد وجوهی از حادثه که هیچوقت دیده نشد.
اما کیایی به بهانهی حادثهی پلاسکو تنها دیالوگهایی در باب قاچاق، مشکلات اقتصادی در دهان شخصیتها گذاشته است. دیالوگها به شدت شعاری و به شکل پند و اندرز هستند. و از حادثهی پلاسکو چیزی بیشتر از آنچه در شبکههای مختلف خبری نشان داده شده بود به تصویر نکشیده است.
برای معرفی فیلم چهارراه استانبول باید گفت با وجود اینکه کیایی سعی کرده است پیشینهای از شخصیتها ارائه کند اما شخصیتپردازی همچنان ضعیف است. و شخصیتها به شدت سطحی هستند. شاید همین عدم شخصیتپردازی مناسب باعث شده است که بازی بهرام رادان و محسن کیایی که زوج اصلی فیلم هستند چنگی به دل نمیزند.
در قسمتهایی که فیلم به آتش سوزی پلاسکو میرسد مهدی پاکدل در نقش سرپرست آتشنشانها سعی کرده است هیجان و التهاب یک آتش نشان را در آن لحظات سخت و نفسگیر به تصویر بکشد.
که البته با توجه به اینکه ابعاد این حادثه به خوبی در این فیلم به تصویر کشیده نشده است بازیاش متناسب با ریتم و اندازهی اتفاق نیست. و باورپذیری و همذات پنداری کمی هم که بدست میآورد به دلیل تصاویر دردناک ماجرای پلاسکو است که هنوز در حافظهی مردم باقی مانده است.
از سایر بازیگران چهارراه استانبول میتوان به مسعود کرامتی، رعنا آزادیور، ماهور الوند، سحر دولتشاهی اشاره کرد.
فوق العاده عالی بود، مطالب سایتتون بسیار کاربردی هست. موفق باشید.
محتوای فیلم خیلی بد بود و فیلمنامه بسیار ضعیف بود حیف موضوع آتش نشانان پلاسکو که با این فیلم نامه ضعیف مطرح شد
فیلم سرتاسر بدبختی و سیاه نمایی بود و موضوع اصلی فیلم هیچ ربطی به حادثه پلاسکو نداشت
در ضمن اینکه فیلم شهردار رو مقصر دونسته ولی رییس آتش نشانان که کوچکترین آسیبی ندید قهرمان فیلم بود خیلی مسخره بود تو حادثه پلاسکو شهردار کلا تو محل حادثه بود و صرفا برا عرض تسلیت نیومد در ضمن تو این حادثه عوامل خدماتی با هم گلاویز نشدن بلکه به هم کمک کردن تا زودتر مشکلات حل بشه این فیلم با فیلمنامه بدش واقعیات رو هم تحریف کرد