سینمای ایران

فیلم سرکوب ساخته‌ی رضا گوران

فیلم سرکوب سال ۱۳۹۷ توسط رضا گوران که تا پیش از این به عنوان کارگردان تئاتر شناخته شده بود، ساخته شده است. مرداد ماه سال جاری، سرکوب به اکران سینماهای کشور درآمد. بازیگرانی چون الهام کردا، باران کوثری، سارا بهرامی، رویا افشار، پردیس احمدیه و جمشید هاشم پور در فیلم سرکوب ایفای نقش کرده اند. در ادامه با نقد و تحلیل فیلم سرکوب با نت نوشت همراه باشید.

فیلم سرکوب

همانطور که گفته شد، رضا گوران با سرکوب، نخستین تجربه‌ی سینمایی خود را به نمایش گذاشته است. گوران در عرصه‌ی تئاتر با خلق آثاری قابل قبول توانسته برای خود اعتبار و وزنی در پیدا کند. او فارغ التحصیل رشته‌ی ادبیات نمایشی است و انتظار می‌رود که بیش از آن که به امور فنی فیلمسازی واقف باشد، قصه گوی حاذقی باشد.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] سریال هیولا ساخته‌ی مهران مدیری؛ کرامت، سلامت، اخلاق

 

داستان فیلم سرکوب از جایی شروع می‌شود که سه دختر یک خانواده که هر کدام به دلیل خشم به پدرشان از خانه رفته بوده اند، به دلیل بیمار شدن مادرشان در غیاب پدر، به خانه می‌آیند. هر کدام از این دخترها که زنانی به ظاهر مستقل شده هستند، با بازگشت به خانه‌ی مادری خود به یاد روزهای سخت زندگی با پدرشان می‌افتند.

مادر خانواده (رویا افشار) یک سال است که دچار بیماری فراموشی شده اما دختر بزرگ خانواده، پریسا (الهام کردا) از بیماری مادر بی خبر بوده است. آن‌ها یکی یکی از راه می‌رسند و با پرستار مادرشان، ملیحه (باران کوثری) روبرو می‌شوند که خبر از ناپدید شدن پدرشان در سه روز گذشته می‌دهد. هیچ یک از دخترها اهمیتی به این غیبت پدر نمی‌دهند و جوری رفتار می‌کنند که تا وقتی او حضور نداشته باشد می‌توانند در این خانه بمانند.

پوستر فیلم سرکوب سال ۱۳۹۷ رضا گوران
پوستر فیلم سرکوب سال ۱۳۹۷ رضا گوران

از طرف دیگر مادر خانواده با اینکه دچار فراموشی شده است، علاوه بر گذشته، چیزهایی را از زمان حال نیز متوجه می‌شود و گاهی عکس العمل هم نشان می‌دهد. اما مدام با خود در حال گفتگو است و بیش از همه راجع به پسرش خسرو صحبت می‌کند. پرستار که گویی بیشتر از هر کس نگران پدر خانواده و اوضاع کلی خانه است، مدام سراغ خسرو را از خواهرانش می‌گیرد اما آن‌ها هر کدام به شکلی از پاسخ دادن طفره می‌روند.

این طفره رفتن و صحبت‌های پراکنده در فیلم سرکوب به اندازه‌ای است که مدام مخاطب خود را به دنبال جواب نگه می‌دارد. پرستار ادعا می‌کند که به تلفن خسرو زنگ می‌زند اما او جوابگو نیست. ملیحه (باران کوثری) مدام پیگیر پدر و پسر خانواده است.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] جاده قدیم ساخته‌ی منیژه حکمت

هنرنمایی باران کوثری در فیلم سرکوب
هنرنمایی باران کوثری در فیلم سرکوب

دخترها مدام به او یادآور می‌شوند که مسائل خانوادگی شان به پرستار ربطی ندارد اما او سماجت خاصی برای فهمیدن و ماندن در آن خانه نشان می‌دهد. در خلال همین وضعیت است که اطلاعاتی از زندگی هر کدام از دخترها به مخاطب داده می‌شود.

دختر بزرگ از شوهرش به تازگی جدا شده و دارای پس کوچکی است که اتیسم دارد. دختر وسط که پریا نام دارد (سارا بهرامی) بعد از آن که پدرش از خانه بیرونش کرده، با مرد متاهلی آشنا شده که درگیر رابطه با او است. دختر کوچک، پروانه (پردیس احمدیه) نیز که دختری بیست و اندی ساله است، قصد دارد با پسری به نام وحید به ارمنستان مهاجرت کند.

هنرنمایی پردیس احمدی در فیلم سرکوب
هنرنمایی پردیس احمدی در فیلم سرکوب

آن‌ها هر کدام خواسته اند خود را از قید خانه‌ی مادر و پدر رها کنند ولی بندی نامرئی هر کدام از آن‌ها را به این خانه‌ی غمناک و یکدیگر وصل می‌کند. در این میان تلفن زنگ می‌خورد، هیچ کدام از دخترها به دلیل اینکه ممکن است پدرشان پشت خط باشد تلفن را جواب نمی‌دهند تا در نهایت ملیحه تلفن را برمی دارد.

کلانتری تماس گرفته و از خانواده‌ی پرویز (پدر خانواده) می‌خواهد که بروند و جنازه‌ای را شبیه به نشانی‌های پدرشان است، شناسایی کنند. بعد از این خبر، التهاب تازه‌ای وارد داستان می‌شود. آن‌ها شبی سخت را پشت سر می‌گذارند. در همین شب است که در میان گفتگویی بین ملیحه و پریسا، ملیحه اعتراف می‌کند که همسر پرویز است.

بیشتر بخوانید: فیلم درساژ ساخته‌ی پویا بادکوبه؛ هشتگ مرا ببین!

کارگردان در روایت کردن قصه‌اش بیش از حد خست به خرج داده و یا خواسته با این گونه مهندسی اطلاعات، درامی جذاب و پرکشش ارائه دهد که به هر حال به نظر می‌رسد در این امر موفق نبوده است.
کارگردان در روایت کردن قصه‌اش بیش از حد خست به خرج داده و یا خواسته با این گونه مهندسی اطلاعات، درامی جذاب و پرکشش ارائه دهد که به هر حال به نظر می‌رسد در این امر موفق نبوده است.

پس از این مشاجره‌ای در می‌گیرد و پریسا می‌گوید که خسرو سال هاست که مرده است. او ادعا می‌کند که پرویز قاتل برادرشان است. این اتفاق باعث می‌شود که صبح، پریسا، ملیحه را همراه با مادرشان برای شناسایی جنازه به سردخانه بفرستد. آن دو می‌روند.

پریا و پروانه نیز هر کدام به دلیلی از خانه خارج می‌شوند. پریسا و پسرش در خانه می‌مانند. در این هنگام است که مردی به خانه تلفن می‌زند و می‌گوید که برای بردن اجناسی از پرویز به خانه‌ی آن‌ها می‌آید. تلفن دیگری هم می‌شود که پیک بسته‌ای می‌آورد.

مردی که دوست پرویز است (جمشید هاشم پور) وقتی به خانه می‌آید با برخورد سرد و حتی پرتنفر پریسا روبرو می‌شود. پریسا هیچ ممانعتی از بردن یک سری کارتن از اتاق پدرش نمی کند اما تنفر خود را به دوست پدرش نشان می‌دهد. اینجاست که مخاطب باز هم با سوال‌هایی روبرو می‌شود. این مرد کیست؟ چه پیشینه‌ای با این خانواده دارد؟ چه چیزهایی را از خانه می‌برد؟

رضا گوران با قاب بندی‌های گیرا، فیلمبرداری و صدابرداری با کیفیت، سرکوب را از حالت فیلم اولی درآورده اما روایت کردن قصه دچار آسیب شده است.
رضا گوران با قاب بندی‌های گیرا، فیلمبرداری و صدابرداری با کیفیت، سرکوب را از حالت فیلم اولی درآورده اما روایت کردن قصه دچار آسیب شده است.

علاوه بر اینکه رفتار این مرد به گونه‌ای است که انگار می‌داند که پرویز مرده است. پیک نیز در همین اثنا با پروانه از راه می‌رسد و جعبه‌ای خرما با یک صدای ضبط شده می‌آورد. صدای ضبط شده هم جز چند جمله‌ی کوتاه نیست و تنها بر سوال‌های مخاطب افزوده می‌شود.

این جعبه‌ی خرما انگار خبر مرگ پرویز را اعلام می‌کند و تنها از مرگ می‌گوید. مادر و ملیحه خبر مرگ پرویز را می‌آورند. پریا نیز به خانه باز می‌گردد و دوباره همه‌ی اعضای خانواده جمع می‌شوند. سوگواری برای پرویز مانند همه چیز در این خانواده عجیب است. آن‌ها دور مادرشان جمع می‌شوند و هر کدام خاطره‌ای تلخ از پدر و برادرشان که او را همواره ستایش می‌کنند بیان می‌کنند.

در خلال حرف‌های خواهرها با یکدیگر، مخاطب بالاخره می‌فهمد که خسرو به دلایلی محکوم به زندان بوده، از کشور خارج می‌شود. پدرش بعد از مدتی به او قول می‌دهد که اگر بازگردد نمی‌گذارد در زندان بماند اما به این قول عمل نمی‌کند تا اینکه سرانجام خسرو در زندان خودکشی می‌کند.

بیشتر بخوانید: ابد و یک روز فیلمی از سعید روستائی؛ تمام حرف، بر سر حرفی است که از گفتن آن عاجزیم…

آسیب اصلی را بیش از هر چیز، ابهام به فیلم سرکوب وارد کرده است.
آسیب اصلی را بیش از هر چیز، ابهام به فیلم سرکوب وارد کرده است.

پس از این گفتگو و یا حتی قبل تر، زمانی که پریسا در مشاجره با ملیحه می‌گوید خسرو مرده است، انگار به نوعی داستان تمام می‌شود. احتمالا برای مخاطب در این موقعیت حسی شبیه دلخوری بوجود می‌آید آن هم به این دلیل که پنهانکاری زیادی را از جانب مولف فیلم متحمل شده و در نهایت پاسخی گرفته که شاید حدس می‌زده و یا اگر حدس نزده، آنقدرها از شنیدنش تعجب نکرده و منتظر جوابی بزرگتر بوده است.

به عبارت دیگر می‌توان گفت، کارگردان در روایت کردن قصه‌اش بیش از حد خست به خرج داده و یا خواسته با این گونه مهندسی اطلاعات، درامی جذاب و پرکشش ارائه دهد که به هر حال به نظر می‌رسد در این امر موفق نبوده است. رضا گوران با قاب بندی‌های گیرا، فیلمبرداری و صدابرداری با کیفیت، سرکوب را از حالت فیلم اولی درآورده اما روایت کردن قصه دچار آسیب شده است.

از نکاتی که می‌توان درباره‌ی فیلم سرکوب گفت، بازی بازیگران است که با اینکه بازی‌هایی بین بازی سینمایی و تئاتری است، می‌تواند کاملا باور پذیر و قابل تامل باشد.
از نکاتی که می‌توان درباره‌ی فیلم سرکوب گفت، بازی بازیگران است که با اینکه بازی‌هایی بین بازی سینمایی و تئاتری است، می‌تواند کاملا باور پذیر و قابل تامل باشد.

آسیب اصلی را بیش از هر چیز، ابهام به فیلم سرکوب وارد کرده است. ابهامی که در نهایت می‌شود گفت بی دلیل بوده و یا دلیل موجهی برای آن وجود نداشته است. قصه، قصه‌ی خانواده‌ای است که دلایل مختلف که گویی بعضی از آن‌ها را کارگردان به دلایلی نمی‌تواسته بازگو کند، به اضمحلال رسانده است.

اما اعضای این خانواده به راستی چه کسانی هستند. کسانی که ما تنها از دیالوگ‌هایی پراکنده شناختی از آن‌ها برای خود جمع می‌کنیم. قهرمان این درام نیز خسرو است که مرده اما نه دلیل زندانی شدنش مشخص است نه دلیل قهرمان بودنش و نه در نهایت مرگ غم انگیز او که باعث و بانی اصلی این اضمحلال و غم است.

از نکاتی که می‌توان درباره‌ی فیلم سرکوب گفت، بازی بازیگران است که با اینکه بازی‌هایی بین بازی سینمایی و تئاتری است، می‌تواند کاملا باور پذیر و قابل تامل باشد. در آخر باید بگوییم که فیلم سرکوب فیلمی است با ویژگی‌های ممتاز غیر قابل انکار که می‌توانست با قصه گویی بهتر، تبدیل به اثری شاخص در سینمای ایران شود.

صدف پیکامی

صدف پیکامی متولد 1365 تهران دارای دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس تئاتر(ادبیات نمایشی)

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا