فیلم Silver Linings Playbook دفترچه امید بخش ساختهی دیوید او راسل
Silver Linings Playbook دفترچه امید بخش یا در برخی ترجمهها کتاب بارقههای امید نام یک کمدی عاشقانهی آمریکایی ساختهی دیوید او راسل David O. Russell است که بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی متیو کوئیک Matthew Quick ساخته شده است. در این فیلم رابرت دنیرو Robert De Niro، برادرلی کوپر Bradley Cooper، جنیفر لارنس Jennifer Lawrence به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم Silver Linings Playbook دیوانگی یا عاقلی؟
فیلم Silver Linings Playbook در جشنوارههای مختلف بسیار خوش درخشید. جنیفر لارنس Jennifer Lawrence برای این فیلم برندهی گلدن گلوب بهترین بازیگر زن و اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد. و برادلی کوپر Bradley Cooper نیز برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در بفتا و گلدن گلوب و اسکار کاندید شد.
فیلم Silver Linings Playbook کاندید ۸ جایزهی اسکار برای بخشهای بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین تدوین، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل زن شده بود و برندهی بهترین فیلم نامهی جایزهی بفتا شد.
پاتریک زمانی که زنش را در حال خیانت میبیند کنترل اعصاب و روانش را از دست داده و کارش به آسایشگاه روانی میکشد. او ۸ ماه پس از بستری بودنش مرخص شده و تلاش میکند تا خود را سالم جلوه بدهد و بتواند توجه همسر سابقش نیکی را جلب کند ولی با حکم دادگاه باید از نیکی فاصلهی لازم را بگیرد.
بیشتر بخوانید: فیلم Red Sparrow گنجشک قرمز به کارگردانی فرانسیس لارنس
تیفانی یکی از دوستان دور نیکی است و میتواند گفتههای پاتریک را به گوش او برساند. او که همچون پاتریک از مشکلات روانی رنج میبرد در ازای اینکه پاتریک با او به مسابقه رقص بیاید نامهی پاتریک را به همسرش نیکی میرساند.
کتاب بارقهی امید یا Silver Linings Playbook فیلمی ساده با داستانی ساده است. یک کمدی که میخنداند اما به سمت لودگی نمیرود. به درام رمانتیک که سرشار از کلیشههای رمانتیک است اما استفاده از کلیشهها چیزی نیست که به نقاط قوت این فیلم خدشهای وارد کند. در حقیقت شاید بتوان گفت که دفترچه امید بخش از کلیشهها استفاده کرده است بدون آن که تبدیل به یک فیلم کلیشهای شود.
بیشتر بخوانید: فیلم Detroit اثری از کاترین بیگلو
می شود گفت که این فیلم به نوعی به تحسین عشق و دیوانگی پرداخته است. این فیلم دربارهی قدرت عشق و تاثیر آن در روح و جان آدمی حرف میزند و از طرف دیگر با شخصیتهای عجیب و غریب، این را به تصویر میکشاند.
اغلب شخصیتهای فیلم Silver Linings Playbook از مشکل روانی رنج میبرند. حتی سالم ترین آنها رگههایی از دیوانگی در خود دارد که فقط در مکانهای خاص بروز پیدا میکند. در واقع مشکلات روانی شخصیت هاست که کاراکتر آنها را پررنگ تر میکند و به آنها رهایی میبخشد. نقطه قوت این فیلم شخصیت پردازی دقیق و ظریف آن است.
شما به دیوانگی شخصیتها نمیخندید. با آنها همذات پنداری میکنید و به یاد خودتان میافتید که زمانی در یک چنین شرایطی بوده اید. در واقع شما را به دنیای دیوانه بودن وارد میکند و از محاسن و زیباییهای آن میگوید. در واقع دیوانگی برای این فیلم به عنوان یک مریضی خیلی جدی مطرح میشود و فیلم نقاط مثبت این مریضی را به تصویر میکشد.
برای این کار فیلم دید سانتی مانتالی ندارد بلکه خیلی واقعی شخصیتهای بیمارگونه را به تصویر میکشد و تا حد امکان به آنها نزدیک میشود و از آنها خنده میگیرد. آنها حرفهای منطقیای میزنند که انسانها به خاطر سالم بودن و ترس از دیوانه نشان داده شدن آن حرفها را منکر میشوند.
بیشتر بخوانید: فیلم I Tonya من تونیا هستم ساخته کریگ گیلسپی ۲۰۱۷
در واقع دیوانه بودن یا بیمار روانی بودن یک صفت است که اگر به کسی بچسبد او را از قید و بند انجام خیلی کارها میرهاند. به او کمک میکند تا در جایی که دوست ندارد حضور پیدا نکند هر وقت که دوست داشت مجلسی را ترک کند اگر لازم دید خیلی بلند فریاد بزند و خودش باشد. شخصیتهای او راسل از این موهبت برخوردارند و علاوه بر رنج بردن از بیماری با تمام وجود خودشان هستند.
کاراکترهای این فیلم بر اساس دیالوگها پرداخته میشوند. بازی بسیار خوب و تقدیر شدهی بازیگران نیز آن را پررنگ تر میکند. آنها هر حرفی را به زبان میآورند و در غالب حرفها رشد میکنند. در واقع به نظر نمیرسد که حرفی وجود داشته باشد و در میان شان ناگفته مانده باشد و همین تا این حد شخصیتها را دلنشین میکند.
این فیلم بر خلاف اغلب فیلمهای کمدی توانسته است شخصیتهای غیر اصلیاش را نیز پررنگ کند و در حد لازم به آنها بپردازد. در واقع همهی تمرکز را بر شخصیتهای اصلی هدر نداده است. روابط شخصیتها در این فیلم طوری به هم تنیده است که تفکیک اجزا از یکدیگر غیرممکن است.
جمع زدن شخصیت تیفانی و پاتریک بسیار سخت است. پاتریک مردی است که فقط به دنبال نیکی است و تمام سعادت را در بازگشت او میبیند و فکر دیگری ندارد و تیفانی دختری بی حوصله و سریع است که انسانها به سرعت حوصلهاش را سر میبرند. با این وجود فیلمنامه راهی برای کنار هم گذاشتن این دو شخصیت پر شور پیدا میکند.
بیشتر بخوانید: فیلم Mad Max: Fury Road مکس دیوانه: جاده خشم، اثرِ جرج میلر
“تو یه آدم ریاکاری، دروغگویی،حزب بادی
من برات درد و دل کردم و تو قضاوتم کردی”
فیلم Silver Linings Playbook به خوبی در سکانس مسابقهی رقص تفاوت آدمهای عادی و آدمهای داستان ما را نشان میدهد. آدمهای عادی همان رفتاری را نشان میدهند که از آنها انتظار میرود ولی آدمهای داستان رها و پررنگ عمل میکنند. بی محابا شادی میکنند و بی محابا از چیزی که صرفا خوشایند خودشان است خوشحال میشوند و برای خوشحال بودن نگاهی به دیگران نمیکنند و تمام حواسشان متوجه خودشان است و عشق هم در این کنار کار خودش را میکند و همه چیز را آن سر و سامانی که باید میبخشد.
بیشتر بخوانید: فیلم The Greatest Showman برترین شومن ؛ سیرک عجیب الخلقه ها
در واقع شاید کلام داستان این باشد که عشق حتی از دیوانه بودن خوشبختی میسازد. ولی فیلم به نظر نمیرسد که به دنبال چنین پیامهایی باشد. او یک چهارچوب از پیش تعیین شدهی متعلق به فیلمهای رمانتیک را برداشته است و مطابق میل خودش آن را در عرض رشد داده است. مطابق میل خودش شخصیتها را دست کاری کرده است و روابط را شکل داده است و تجربهای جدید در ژانر کمدی رمانتیک ارائه داده است.