چگونه زندگی را ساده بگیریم؟ راز ساده کردن زندگی چیست؟
چگونه زندگی را ساده بگیریم؟ راز ساده کردن زندگی چیست؟ توجه به تمایل ذهن برای بیشتر خواستن و باور نکردن آن.
در مورد ساده کردن زندگی شما از فلسفه پشت آن تا دستور العمل به دست آوردن سادگی مطالب زیادی در نت نوشت نوشته شده است. اما کلید واقعی در این ها نیست، بلکه در عادات روحی و فکری ماست. ما می توانیم از شر درهم ریختگی و دلهره های فیزیکی برای ساده کردن زندگی خلاص شویم تا فرصت بیشتری برای زندگی داشته باشیم، اما تا زمانی که به عادات روانی که ما را دچار زندگی درهم ریخته می کند توجه نکنیم، این درهم ریختگی ادامه خواهد داشت.
کلید ساده گرفتن زندگی و راز ساده کردن زندگی این است: توجه به تمایل ذهن برای بیشتر خواستن و باور نکردن آن.
ذهن همیشه بیشتر می خواهد، در عین حال طالب کمتر است. درواقع یک قطبیتی در ذهن وجود دارد که سادگی و تکامل را می خواهد. چرا ذهن هر دوی اینها را می خواهد؟ ذهن بیشتر می خواهد چون فکر می کند بیشتر آن را خوشحال خواهد کرد، احتمال بیشتری در به دست آوردن آن می بیند، چون فکر می کند به دست آوردن چیزها حس عدم اطمینان را از بین می برد یا باعث تسکین آن می شود.
ذهن وقتی که دچار استرس و دستپاچگی است کمتر می خواهد، و فقط می خواهد آرامش داشته باشد، چون فکر می کند اگر از شر مسائل خلاص شود، آرامش پیدا خواهد کرد. هردو اشتباه هستند، اما هر دوی آنها خیر خواهانه هستند.
راز ساده کردن زندگی چیست؟
چرا میل به بیشتر و کمتر خواستن هر دو اشتباه هستند؟
میل به بیشتر خواستن اشتباه است، چرا که مثلا ًشما می توانید هنگامی که پیام جدیدی را از طریق ایمیل دریافت می کنید، به یک خوشحالی ناگهانی دست پیدا کنید که معمولاً بیش از یک روز و به طور قطع بیش از چند روز طول نمی کشد. اثر دوپامین حاصل از به دست آوردن بیشتر، بسیار موقت است و در طولانی مدت ما را خوشحال نمی کند، در واقع چیزی که در زندگی امید آن را داریم، به ما نمی دهد و همچنین عدم قطعیت را از بین نمی برد.
فکر کنید:
- اگر شما در مورد سفری که در نزدیکی دارید نگران هستید، مقصد را بررسی می کنید و تعدادی لباس و تجهیزات جدید می خرید که به شما کمک می کند احساس آمادگی داشته باشید، برنامه ریزی می کنید و همه چیز را در جای خود قرار دهید. اما عدم قطعیت از بین نمی رود، شما فقط در حال تلاش برای در دست گرفتن کنترل شرایط به عنوان راهی برای مقابله با استرس و عدم قطعیت هستید.
- شما مشغول یک سرگرمی جدید شده با امکانات جذابی که دارد، هیجانزده شده اید. البته که شما باید چیزهای بیشتری بخرید تا سرگرمی را فراهم کنید، اما این خوب است چون این کار به شما یک زندگی شگفت انگیز هدیه می کند، درست است؟ در واقع زندگی شما ممکن است تغییر کند اما چیزی نیست که شما درباره ی آن خیال بافی کرده اید. ذهن شما فقط نیرنگ می زند.
- شما یک چیز (کیف، لباس، ابزار و غیره) جدید و قشنگ می خرید و فکر می کنید که: اوه! زندگی عالی نیست؟ سپس زندگی به حالت عادی بر می گردد و دیگر مطلوب شما نیست. حتی در این زمان شما بخشی از پول خود را خرج کرده اید و چیزی که دارید، فضای زندگی تان را اشغال کرده است.
بنابراین هنگامی که ذهن بیشتر می خواهد، درحقیقت در حال تلاش برای پیداکردن خوشحالی و یا رهایی از استرس است. در واقع هیچ یک از این دو حاصل داشتن بیشتر نیست، اما ذهن همچنان به تلاش خود ادامه می دهد.
از سوی دیگر تمایل ذهن به کمتر فقط برای آرامش است و این چیز بدی نیست. زمانی که تصرفات و تعهدات خود را کم می کنیم، به آرامش نسبی می رسیم. ایجاد فضا خوب است اما در نهایت ذهن شما هنوز چیزی برای شکایت پیدا خواهد کرد. ذهن اگر چیز زیادی نداشته باشد، یا کاری برای انجام دادن نداشته باشد، باعث خستگی و آزار افرادی می شود که درهم ریختگی زیادی در زندگی شان دارند.
کلید ساده کردن زندگی ، این است که عادات روانی را تغییر دهید.
تغییر عادات ذهنی
تغییر عادات ذهنی بسیار دشوار است (اگرچه ما نشان می دهیم که شما چگونه در طی دوره تسلط بر عادات خود، آن را چک کنید). شما باید ذهن خود را بیش از حد آگاه و هوشیار کنید تا بتوانید آن ها را تغییر دهید.
هنوز هیچ کدام از ما حتی اجازه نداده ایم که یک چالش دشوار از اقدامات ما جلوگیری کند. درست است؟
فرآیند ساده ای پیش روی شما است:
- آگاهی از عادات روحی خود را در طول زمان افزایش دهید.
- اثرات مضر ممکن آن را ببینید.
- باورکردن افکار را متوقف کنید.
- یک تلاش مطلوب برای تغییر آن ها انجام دهید.
- و انتظار کمال نداشته باشید.
ینابراین داشتن عادات ذهنی برای خواسته های بیشتر، ممکن است زمانی به چشم بیاید که مثلاً به صورت آنلاین در حال جستجو برای خرید چیزی جدید در سایت های فروشگاهی هستید و برای زدن دکمه سفارش آماده اید. این یک سیگنال خوب است که ذهن شما در حال خواستن بیشتر برای خوشحالی یا رهایی از استرس است.
هنگامی که متوجه شدید، از خودتان بپرسید: اگر این را بخرم به چه چیزی می رسم؟ خوشحالی بیشتر؟ عدم قطعیت کمتر؟ آیا این اعتقاد درست است؟ چه تاثیری روی من می گذارد؟ مضر است یا مفید؟ اگر آن را باور نداشته باشم، به چه چیزی تبدیل می شوم؟
بنابراین اگر بخواهیم یک وسیله نقلیه جدید خریداری کنیم، ممکن است متوجه این قضیه باشیم که اعتقاد داریم خرید این وسیله عدم قطعیت کمتری به ما می دهد. وقتی که بپرسم آیا این درست است، ممکن است جواب دهیم که: نه، من به تجربه می دانم که این درست نیست و من هنوز مطمئن نیستم.
همچنین این باور مضر است. چون زندگی ما را با چیزهای زیادی پر می کند وحساب بانکی ما را خالی می کند و مطمئناً مفید نخواهد بود.
اگر ما آن را باور نداشته باشیم، چه می شود؟ قصدمان برای به دست آوردن کمتر می شود و قادر به تعریف عدم قطعیت و پیدا کردن آرامش بدون نیاز به رفع آن خواهیم بود.
بنابراین سعی کنیم این عادات را با گفتن برخی چیزها به خودمان در مواقع تغییر بدهیم:
- من به این وسیله جدید احتیاج ندارم.
- من می دانم خرید آن عدم قطعیت را از بین نخواهد برد.
- تعریف این عدم قطعیت با قلب مهربان نیز راه دیگری است.
سپس ما با تمام احساس سعی می کنیم این عدم قطعیت را دوست داشته باشیم. مانند دوست داشتن شکلات یا خنده و احساس زیبایی متعالی زندگی در میان عدم اطمینان. این است که ما می توانیم عادات روحی را تغییر دهیم؛ با آگاهی، با صداقت، با قلب باز و با قدردانی از شادی های عظیم زندگی در میان هرج و مرج ها.
این ها همه رازهای ساده کردن زندگی هستند!
نویسنده: عبدالرئوف صابری
