علت خودکشی: بررسی علل و آنچه در ذهن این افراد میگذرد
دانستن علت خودکشی یکی از مسائل بحث برانگیز است چرا که دوستی، یکی از اعضا خانواده یا خویشاوندان، سلبریتیهای مورد علاقهتان بالاخره کسی را میشناسید که خودکشی کرده است.
هر کسی که باشد تاثر برانگیز است و مدت مدیدی ذهنمان را درگیر میکند. شخص خودکشی میکند، خودش میرود ولی تاثیراتی به جا میگذارد که برای خانواده و دوستانش جبران ناپذیر است.
احساس درد از دست دادن آن عزیز با احساس گناه، خشم، و افسوس همراه میشود که عذاب آور است. هر لحظه با هر آن چه که مورد علاقه فرد بوده و خاطراتی که از او داشته ایم تا ماهها یا سالها و گاهی حتی تا پایان عمر رهایمان نمیکند. این پرسش ذهن همه را مشغول میکند؟ چرا خودکشی کرد؟ نت نوشت به بررسی زوایا و علت خودکشی میپردازد.
چرا خودکشی؟
خودکشی Suicide یک راه کار کاملا اشتباه است که متاسفانه بسیاری از افراد به دلایل مختلف از جمله فشارهای شدید روحی آن را انتخاب میکنند. افرادی که دست به خود کشی میزنند معمولا از یک یا چند بیماری روانی رنج میبرند که سر منشا تمامی آنها ناامیدی است. ۸۰ % بیمارانی که خودکشی کرده اند در آخرین تماس خود با یک متخصص بهداشت روان، افکار خود کشی را انکار کرده اند.
مطالعات بسیاری نشان میدهد که یک راه پیدا کردن افرادی که به زودی خودکشی میکنند این است که این مسئله را به کلی انکار خواهند کرد این کار در روشهای محققان توانسته است تا حد زیادی پاسخگو باشد.
غیر از آن کلماتی هستند که در این کار بسیار دخیل بوده و تاثیر میگذارد. کاربرد کلماتی مانند : مرگ، بی رحمی، مشکل، بی رحم، ستایش در بین ۹۱ % افرادی که خودکشی کرده اند به کار رفته است.
اولین پرسشی که به ذهن تک تک ما میرسد وقتی کسی خودکشی میکند خواه فرزند، همسر، دوست، خواهر و برادر یا هر کس دیگری از خودمان میپرسیم علت خودکشی چه بوده؟ چه رنجی کشیده اند که نتوانسته اند آن را تحمل کنند. سوالی که حتی اگر یادداشتی نوشته باشند و علت خودکشی خود را توضیح داده باشند باز هم پر از ابهام باقی میماند.
بله آنها ما را ترک میکنند و مرگ را ترجیح میدهند. ولی چرا؟ چرا به چنین احساسی رسیده اند؟
اکثریت قریب به اتفاق خودکشیها منجر به ایجاد احساس گناه در بازماندگان میشود. افرادی که به خودکشی اقدام میکنند قصدشان آن نیست که بمیرند یعنی دلشان نمیخواهد بمیرند. این را کسانی گفته اند که بعد از اقدام به خودکشی زنده مانده اند. آنها بیشتر از زندگی خسته اند. تضادی که هم برای فرد هم بازماندگانش دردناک است.
بیشتر بخوانید: تست افسردگی: تشخیص افسردگی و تمایل به خودکشی در افراد !
افکار خودکشی چگونه شکل میگیرند ؟
در یک مطالعه ۱۷ نفر مورد بررسی افکار مرتبط با خودکشی قرار گرفتند. داوطلبانی که در مورد خودکشی فکر کرده بودند، کلماتی مانند مرگ به کار رفته بود و همچنین در قسمت چپ مغز آنها فعالیت مشاهده شده بود.
این منطقه مربوط به اندیشههای ارجاعی میباشد. با استفاده از یک الگوریتم یادگیری محققان توانستند این حالات را در مغز ۱۷ فرد مبتلا به خودکشی شناسایی کنند.
این تحقیق یک وعده امیدوار کننده برای محققین در این زمینه بود اما هنوز یک مرجع کامل به شمار نمیرود. تجهیزات بزرگ و گران قیمتی مانند fMRI تا حد زیادی در این روش موثر است.
محققین در حال تلاش هستند که بتوانند این نتایج را با استفاده از سیستم EEG ارزیابی کنند تا بتوانند تغییرات اندیشه را در آن واحد متوجه شوند. این روش را بهتر میتوان عملی کرد.
با فکر به خودکشی، در مغز چه اتفاقی میافتد؟
دانشمندان متوجه شدهاند هنگام افسردگی شدید سطح پروتیینی به نام ترنسلوکاتور Translocator در مغز زیاد میشود. این پروتئین نقش مهمی در واکنشهای سیستم عصبی و مرگ سلولهای مغز به عهده دارد.
در مغز با زیاد شدن پروتئین ترنسلوکاتور میکروگلیاها microglias یا سلولهای ایمنی مغز دستخوش تغییر میشوند. فعال شدن میکروگلیا یعنی مغز دچار التهاب شده است.
دانشمندان این تغییرات مغز را با بررسی بیماران افسردهای که از داروی ضد افسردگی استفاده نمیکردند مورد بررسی قرار دادند.
با اسکن مغز این بیماران مشخص شد افراد افسردهای که افکار خودکشی داشتند سطح پروتئین ترنسلوکاتور در مغز زیاد شده باعث التهاب مغز میشود. نکته قابل توجهی دیگری که اسکنهای مغزی نشان داد این بود که فقط هنگام فکر به خودکشی و نه صرفا افسردگی مغز التهاب پیدا میکرد.
مطالعات قبلی فقط محدود بود به بررسی مغز بعد از مرگ که با کالبدشناسی انجام میشد. ولی اکنون اسکنها بر روی افراد در حال فکر کردن و بررسی تغییرات مغز بر اثر احساسات و افکار به طور مستقیم و زنده بررسی میشد.
یافته مهم دیگری که در مطالعات جدید به دست آمده، التهابات بیشتر در بخش کمربند قدامی کورتکس داخلی دیده میشود که با فرآیندهای شناختی و احساسی ارتباط دارد. در دو بخش دیگر کورتکس التهابات کوچکی دیده میشد. بخش اینسولار Insular کورتکس که تنظیم احساسات و بخش کورتکس پیشانی که عملکردهای شناختی مربوط به رفتارها را بعهده دارد.
با توجه به ارتباط بین وجود التهاب در بخشهای مربوط به احساسات در مغز و افسردگی و فکر به خودکشی هم اکنون راه حلهای تازهای در مورد انتخاب بهترین روشهای درمان پیش روی محققان و متخصصان قرار گرفته است.
ولی آن چه بیشتر بیماران افسرده هم تاثیر مثبت آن را تجربه کردهاند استفاده از غذاها یا مکملهای حاوی امگا ۳ است که ثابت شده التهابات را کاهش میدهد و وضعیت روحی بیماران افسرده را بهتر میکند. خوب است این دسته از افراد با مراجعه به پزشک و درمان تخصصی رژیم غذایی حاوی مواد غذایی سرشار از امگا ۳ را هم رعایت کنند.
علت خودکشی
برخلاف آن چه بیشتر مردم فکر میکنند، کسی که خودکشی میکند خود آغازگر اقدام به خودکشی نبوده است و نیست. عوامل مختلفی دست به دست هم میدهد و فرد را در چنان تنگنایی قرار میدهد که هیچ کس قدرت درک و فهم آن را ندارد. ولی به طور کلی بیشتر افراد به شش دلیل زیر خودکشی میکنند:
افسردگی مهمترین علت خودکشی
یکی از مهمترین علتهای خودکشی و متداولترین اقدام به خودکشی است. ناامیدی، رنج، احساس بی پناهی و بیهودگی و تنهایی و احساس این که هیچ کس به آنها اهمیت نمیدهد زندگی را برای شخص افسرده غیرقابل تحمل میکند. افسردگی تمام تاروپود ذهن و جسم شخص را در بر میگیرد.
این جمله در ذهن فرد تکرار میشود:
همه بدون من بهتر زندگی میکنند.
دیگر راه چارهای ندارم.
هر چه تلاش کرده ام به نتیجهای نرسیده ام.
همیشه به بن بست رسیده ام.
و جملاتی از این قبیل که نه تنها روحی بلکه فرد را از نظر جسمی هم بیمار میکند طوری که فرد احساس میکند مثل انگل باعث مزاحمت اطرافیانش است.
هر چند افسردگی قابل درمان است. افراد خانواده، دوستان نزدیک افرادی هستند که میتوانند به شخص افسرده کمک کنند تا افسردگی را درمان کند. ولی متاسفانه بیشتر وقتها اطرافیان بدون توجه به وضع و حال روحی و جسمی فرد او را به حال خود رها میکنند و فرد بی آن که به کسی بگوید اقدام به خودکشی میکند.
اگر افسرده هستید حتما اقدام به درمان کنید و از خانواده و دوستان کمک بخواهید.
بیشتر بخوانید: درمان افسردگی
بیماری روانی مهم ترین علت خودکشی افراد
بیماری هایی مثل اسکیزوفرنی یک علت خودکشی است و باعث میشود تا فرد احساس کند که صداهایی را میشنود که به او میگوید چه کند. کسی را بزند، کسی را یا خودش را بکشد.
این وضعیت بدتر از افسردگی است. این نوع بیماریهای روحی روانی هم به راحتی با دارو قابل درمان و کنترل است. در موارد وخیم تر حتی لازم است فرد بستری شود تا روند درمان کامل شود.
اعتیاد میتواند علت خودکشی باشد
بسیاری از افرادی که به الکل و مواد مخدر اعتیاد دارند گاهی احساس سرخوردگی و تهی بودن دارند. از آن چه که انجام داده اند شرمنده هستند. گاهی بعد از ترک نیز اقدام به خودکشی میکنند. در مورد این افراد هم بهتر است با بستری شدن در بیمارستان و مراقبتهای ویژه روند ترک و افسردگی پس از آن به طور کامل درمان شوند.
گریه کردن زیاد
این دسته از افراد اصلا دلشان نمیخواهد بمیرند. فقط میخواهند به اطرافیان نشان دهند که از چیزی رنج میکشند و اوضاع وخیم است. آنها نیازمند توجه و کمک هستند. آنها نیاز دارند تا با کمی راهنمایی و کمک مادی یا معنوی و فکری از مشکلات رهایی یابند و بتوانند زندگی خود را از سرگیرند.
آنها پر از شور زندگی اند ولی مشکلات زندگی آن قدر به آنها فشار آورده است که در آن لحظه قادر به تفکر منطقی نیستند. یک شیشه قرص مسکن یا خواب برمی دارند و بدون هیچ قصد قبلی آن را میخورند و میخوابند.
خیلی از این افراد زنده میمانند ولی بیماریهای اعصاب، کبد، ناراحتی گوارشی به احتمال زیاد گریبان آنها را میگیرد.
دیدگاه فیلسوفانه می تواند علت خودکشی برخی باشد
هر چند عجیب و غریب به نظر میرسد ولی یکی از علتهای خودکشی این است که بعضی از افراد نگاه فیلسوفانهای به مرگ و مردن دارند. آنها تصمیم میگیرند بمیرند چون ادامه زندگی را – مثلا به دلیل یک بیماری لاعلاج – برای خود و اطرافیانشان عذاب آور میدانند.
در واقع آنها میخواهند کنترل زندگی خود را به دست گیرند و اطرافیانشان را آزار ندهند. در بعضی از کشورها مثل سوئیس قوانینی وضع شده است تا این افراد بتوانند بدون درد تحت نظر یک متخصص به زندگی خود پایان دهند.
اشتباه
اشتباه کردن در زندگی یک علت خودکشی است. این دسته از افراد در زندگی شان اشتباهی را مرتکب شده اند که از دید خودشان غیرقابل بخشش است. مثل ورشکستگی، فرزند ناخواسته خارج از روابط زناشویی و مواردی از این قبیل که شخص از حیث آبرو دست به خودکشی میزند. این گروه معمولا افرادی با سطح تحصیلی و فرهنگی پایین هستند.
نقش غیر قابل انکار تلفنهای هوشمند در علت خودکشی نوجوانان!
از زمان رونق گرفتن تلفنهای هوشمند سلامت ذهنی نوجوانان به صورت چشمگیری کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۱ برای اولین بار در بیش از دو دهه اخیر، خودکشی نسبت به جرم و جنایت، نوجوانان بیشتری را به دام مرگ گرفتار کرد.
بر طبق پژوهش صورت گرفته در مقاله اخیر وبسایت The Atlantic گزیدهای از کتاب Jean Twenge، روانشناسی در دانشگاه ایالتی سن دیگو، میتوان نتیجه گرفت تلفنهای هوشمند و بالطبع شبکههای اجتماعی سزاوار سرزنشهای بسیاری هستند.
Twenge در ادامه خاطر نشان میکند: “هرچقدر از نوجوانان میزان کمتری به وقت گذراندن با یکدیگر بپردازند، تمایلشان به کشتن دیگران کاهش و در عوض بیشتر متمایل به خودکشی میشوند!”
تحقیقات نشان داده است در حالی که آمار خودکشی در بالاترین سطح خود قرار ندارد -بیشترین آمار ثبت شده در اوایل سال ۱۹۹۰ میباشد پیش از ظهور تلفنهای هوشمند- اما روند رو به رشد تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی اساساً تعاملات مردم را تحت الشعاع قرار داده و به سمت بدتر شدن پیش میبرند.
از طرفی شبکههای اجتماعی این امکان را به نوجوانان -یا هریک از افراد با سنین مختلف- میدهد که با افراد گوناگون در ارتباط باشند. اما همانطور که یکی از روانشناسان دانشگاه MIT، Sherry Turkle گفته است: “این امکان وجود دارد که ارتباطات در نهایت منجر به پیوند نشود!” متخصصین روانشناسی در این باره پیش بینی کرده اند که حس صمیمیت و آسایش از میان رفته است.
در تحقیق اخیر Twenge افزایش ۲۷ درصدی ریسک ابتلا به افسردگی در دانش آموزان کلاس هشتم که به طور پیوسته از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند، مشاهده میشود. و این ریسک در افراد دخیل در فعالیتهای گروهی نظیر ورزش، بسیار اندک میباشد.
به علاوه نوجوانانی که روزانه حداقل سه ساعت از وقت خود را به استفاده از چنین ابزاری میگذراند، به طور قابل ملاحظهای بیشتر تمایل به خودکشی دارند.
به نظر میرسد حس تنهایی، پاسخ اصلی به این سوال است که چگونه شبکههای اجتماعی و تلفنهای هوشمند سلامت روانی افراد را به خطر میاندازند!؟
در ادامه میافزاید: “این روز ها، نوجوانان کمتر در مهمانیها شرکت کرده و با افراد ارتباط برقرار میکنند. اما زمانی که در اجتماع حاضر میشوند، تمام و کمال لحظات آن را ثبت میکنند -با استفاده از نرم افزارهایی نظیر Snapchat facebook instagram- و آنهایی که دعوت نمیشوند کاملاً از این رویداد باخبر خواهند شد.
پیش از همه گیر شدن شبکههای اجتماعی، دعوت نشدن به میهمانی همچنان احساس بدی به شخص منتقل میکرد اما این حس ناخوشایند یک الى دو روز بعد، زمانی که دیگر فردی در آن باره صحبت نمیکرد، از بین میرفت. ولی امروزه اپلیکیشنهایی وجود دارند که تک تک لحظات و رویدادها را ثبت مىکنند و تا ابد در سرورهای خود حفظ کرده و امکان ندارد فراموش کنید که شما را کنار گذاشته اند!
شمارى از نوجوانان به راحتی با این احساس بد کنار نمیآیند و به راحتی از کنار آن نمیگذرند. و این درد روانی و ذهنی را در خود محبوس کرده و بروز نمیدهند.
از دیدگاه Twenge والدین بیشترین نقش را در بهبود وضعیت فرزندانشان بر عهده دارند. و همچنین آنها را به محدود کردن فرزندانشان در استفاده از تلفنهای هوشمند تشویق میکند.
میانگین زمانی که نوجوانان صرف پرداختن به شبکههای اجتماعی میکنند دو ساعت و نیم میباشد؛ تنظیم حد و مرزهایی برای فرزندان در استفاده از این ابزار آلات توسط والدین، میتواند فرزندان را از ابتلا به این عادات زیان آور مصون کند.
خواندن ذهن به منظور پیشگیری از خودکشی
روش FMRI یک روش دور از احتمال است. چرا که کمتر کسی علاقه دارد دیگران بدانند که به چه موضوعی فکر میکند. قطعا این روش کاربردی نخواهد شد. اما یک راه جهت دسترسی به افکار بیماران روانی برای پیشگیری از خطرات از جمله خودکشی همین FMRI است. البته شناخت تفاوتها در مغز افراد و کنترل آن گام بسیار بزرگی است که میتواند جان صدها انسان بر روی کره زمین را از خود کشی نجات دهد.
زخمهای بجا مانده از خودکشی
وقتی کسی خودکشی میکند اطرافیان او رنج زیادی را متحمل میشوند. همان طور که در ابتدای مقاله گفته شد بیشتر بازماندگان درجه یک مثل فرزند، والدین، دوستان نزدیک و همسر دچار افسردگی و سرخوردگی و احساس گناه میشوند.
این افراد باید تحت درمان قرار گیرند. در غیر این صورت احساس گناه تا آخر عمر آنها را رها نخواهد کرد که عواقب بسیار بدتری برای بازماندگان به جا خواهد گذاشت.
میگن اگه مدت زیادی رو به صدای دریا گوش کنی اخرش میری توش و خودکشی میکنی،درسته آیا؟