فیلم سوء تفاهم ساختهی احمدرضا معتمدی؛ فم فتلی ایرانی با تنالیتههای آبی
فیلم سوتفاهم ساختهی احمدرضا معتمدی حال و هوایی شبیه به یکی دیگر از فیلمهای خوب کارنامهی وی به نام دیوانهای از قفس پرید دارد. در هر دو اثر ما با یک درام معمایی – جنایی و یا به عبارتی دیگر نوآر ایرانی سر و کار داریم. فیلم هایی که چندان شمایل ایران امروزی را ندارند و با انتخاب لوکیشنهای اشرافی و قدیمی و همچنین طراحی لباسهای اتوکشی شده مثل کت و کلاه شاپو و بارانی، این مسئله را پر رنگ تر میکنند. در ادامه با نقد فیلم سوء تفاهم با نت نوشت همراه باشید.
ابتدای این متن را با نقد فیلم سوء تفاهم به قلم آرش منادی آغاز خواهیم کرد.
نقد فیلم سوء تفاهم
فم فتلی ایرانی با تنالیتههای آبی
موتیف مشترک هر دو فیلم سوء تفاهم و دیوانهای از قفس پرید، وجود آدمهای بزرگ تر و قدرت مند تر به عنوان گاد فادر میباشد که افراد زیردست را قربانی تمایلات و مقاصد خویش میسازند. قربانیانی که برای هدف خویش در مسیری دایرهای شکل درجا میزنند و پس از پایان ماجرا، متوجه به دام افتادگی خود میشوند.
برای نقد فیلم سوء تفاهم باید نگاهی دقیق تر به این فیلم داشته باشیم؛ پلان فیلمنامهی سوء تفاهم به لحاظ مفهومی شامل سه دایرهی تو در تو است که در قالب فیلم در فیلم در آمده است. اگر بخواهیم از کل به جز به این ساختار نگاهی بیندازیم، لایهها را به ترتیب زیر میتوان بر شمرد :
- لایهی بیرونی (اصلی): وجود ابر قدرتی که پدر دختر گروگان گرفته شده (اکبر عبدی) میباشد و همهی مسائل را کنترل میکند.
- لایهی میانی: پشت صحنهی فیلمی که در حال ساخت است و در طی آن این مسئلهی گروگان گیری و تلکه کردن پدر دختر برای تامین مخارج فیلم سازی و… مطرح میشود.
- لایه درونی: فیلمی که عوامل آن در حال ساختنش هستند و ما بخش هایی از داستانش را در قالب بازی هایشان میبینیم.
این حرکت دایره ای، به جز نشان دادنش در ساختار سه لایهای فیلمنامه، خود را در حرکات دوربین پیمان شادمانفر نیز نشان میدهد. فیلم ، نماهای بلند و تعقیب کنندهای را داراست که از سالنی به اتاقی و بالعکس در حال حرکت است و شخصیت هایش را دنبال میکند.
تکرار چندین بارهی یک سکانس مانند قهوه ریختن و نوشیدن آن نیز نمونهای از همین روند مسیر دایرهای شکل میباشد. این فرم ساختاری، به رازآلودی اثر افزوده است و بیننده را برای کشف واقعیت و آگاهی از روند فیلم، بیشتر درگیر میکند که از این نظر تا حدی به فیلمهای ماهی و گربه و هجوم ساخته شهرام مکری نزدیک شده است.
در آن فیلم ها هم ما با پلان-سکانس هایی رو به رو هستیم که هر بار با حرکت دایرهای دوربین، جنبههای پنهان و مختلف داستانهای چندین بار روایت شده را به مخاطب نشان میدهد و او را در کشف حقایق خویش شریک میکند. و این نباید در نقد فیلم سوء تفاهم نادیده گرفته شود.
بیشتر بخوانید: فیلم اتاق تاریک کاری از سید روح الله حجازی؛ یک داستان مردانه
فرم دایرهای فیلم سوء تفاهم، خود را در معماری خانه نیز منعکس میکند. تاق دایرهای شکل و پنجرهی نیم دایرهی آشپزخانه، مواردی از این انعکاس هستند. پیش تر در بالا از جنبههای نوآورانهی سوء تفاهم بیان شد و حال میخواهم آن بپردازیم.
در فیلمهای نوآر اصولا ما با یک مرد تنها که خود را اغلب در شمایل کارآگاه یا پلیس شخصی نشان میدهد رو به رو هستیم. در مقابل این مرد، اصولا دو زن وجود دارند. یکی زنی است که شمایل فرشته گون دارد و نماد خوبیهای جهان اثر میباشد و دیگری، زنی است که از آن به عنوان فم فتل یاد میکنیم. زنی اغواگر که فقط از جذابیتهای زنانه و جنسی خویش برای به دام انداختن مرد تنها و رسیدن به اهدافش استفاده میکند و نماد پلیدیهای دنیای سیاه و تیرهی فیلم نوآر میباشد.
در نقد فیلم سوء تفاهم این نکته نباید از قلم بیفتد که نقطه ضعف مرد تنها، عاشق شدنش به این زن دوم هست و درست از همین جاست که ضربه میخورد. در سوء تفاهم، شخصیت خانم رئیس (مریلا زارعی) که کارگردان لایهی دوم و سوم فیلم هست، ترکیبی از مرد تنها و فم فتل فیلمهای نوآر میباشد. کت و دامن آبی تیره و چکمههای بلند مشکی علاوه بر آنکه او را زنی قدرت مند تر نشان میدهد، به شمایل فم فتلی نیز نزدیک کرده است.
اما از روی دیگر به مرد تنهای فیلم نوآر هم میماند، چرا که او هم درست از عشق ضربه میخورد و فیلمنامهاش آن طور که باید ادامه نمییابد و با وجود گادفادر فیلم (اکبر عبدی) که پیش تر ترتیب مسائل و روند فیلمنامه را داده بود، با از میان برداشتن معشوق او (کامبیز دیرباز)، زن را قلع و قمع میکند و شکستش میدهد.
از این نظر در سوء تفاهم ما با شخصیت متفاوتی از زن در سینمای ایران مواجه هستیم. گرچه جنس بازی خندان اکبر عبدی چندان به شخصیت منفی او در فیلم نمیخورد. همچنین دیگر کاراکترها جدی هستند و جنس بازی شان چندان همگون با لحن بازی وی نمیباشد. از این رو فیلم از نظر بازی، به یکپارچگی نمیرسد.
اما از نکات چشم گیر فیلم، طراحی صحنه و لباس آن است که کیوان مقدم و سارا سمیعی با استفاده از تنالیتههای مختلف آبی و قرمز در جزییات لباس بازیگران و اجزای صحنه، فیلم را به یک دستی بصری رسانده اند.
همچنین انتخاب لوکیشن خانهی مربوط به دورهی پهلوی با وسایل قدیمی و خاک گرفته و تار عنکبوت بسته، و دیوارها و پلههای رنگ و رو رفته و زنگار گرفته اش، حالتی مالیخولیایی و کابوس وار به اثر بخشیده و بیننده را در مرز واقعیت و توهم دچار سوء تفاهم میکند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم عصبانی نیستم ساختهی رضا درمیشیان، عصبانی هستم
در ادامه با تحلیل فیلم سوء تفاهم به قلم ادیسه عسکری همراه خواهیم بود.
فیلم سوء تفاهم
هیاهویی بسیار برای هیچ
سوء تفاهم جدیدترین ساختهی احمدرضا معتمدی است که نویسندهی فیلمنامه هم خود اوست. دستیار کارگردانی با بازی کامبیز دیرباز به دختر پولداری با بازی هانیه توسلی قول داده است که او را بازیگر کند. دختر اما استعداد بازیگری ندارد اما حاضر است برای اینکه بازی کند پول تهیهی فیلم را بدهد. دختر پول فیلم را از طریق همدستی با پسر برای ربودن خودش و اخاذی از پدرش تامین میکند و این شروع، آغاز ماجراها و معماهایی است که اتفاق میافتد… در ادامه با معرفی و تحلیل فیلم سوء تفاهم با نت نوشت همراه باشید.
اتفاقات پیچیدهای که در فیلم سوء تفاهم میافتد در جایگاه ایده جذاب به نظر میرسد. ایدههایی که در حد همان ایده و طرح باقی ماندهاند. روابط علی و معلولی بین آنها ایجاد نشده و ایدهها بسط پیدا نکردهاند. شخصیتپردازی وجود ندارد. پیشینهی آدمها معلوم نیست از آنها هیچ چیز نمیدانیم حتی اسم هم ندارند. تنها در مورد کارگردان با بازی “مریلا زارعی” و دستیار کارگردان با بازی “کامبیز دیرباز” میدانیم که در دانشکده سینما خواندهاند و رویای فیلمسازی داشتهاند. کارگردان همین یک خط اطلاعات در مورد این آدمها را از طریق دیالوگ “مریلا زارعی” و “کامبیز دیرباز” در اختیار ما قرار میدهد.
در تحلیل فیلم سوء تفاهم باید گفت که به نظر میرسد ایده و طرح فیلمنامهای که “احمدرضا معتمدی” در مورد فیلمنامه و داستان دارد به قدر کافی پیچیدگی داشته است که یک روایت سرراست و بدون بازیهای فرمی هم میتوانست به اندازهی کافی جذاب و پیچیده و معمایی باشد.
اما “معتمدی” برای ایجاد پیچیدگی بیشتر در روایت سوژهی فیلم را پنهان کرده است. آن چیزی که میبایست در فیلم پنهان باشد و کشف آن موجب رابطهی ذهنی و عاطفی تماشاگر با فیلم است درونمایههای متفاوتی است که میتواند در فیلم وجود داشته باشد. داستان فیلم به دلیل این میل به پنهان کردن جلو نمیرود. بسط و گسترش، نقطهی اوج و در نهایت گره گشایی در طول فیلم صورت نمیگیرد. تنها در دقایق پایانی تمام معماهای فیلم به یکباره حل میشود.
بیشتر بخوانید: فیلم اسرافیل کاری از آیدا پناهنده، فیلمی با احساسات و مسائل ذهنی
برای نقد فیلم سوء تفاهم باید اذعان کرد که تمام عواملی که صحبت کردیم موجب شده است که فیلم تنها یک فیلم معمایی سطحی باشد که بعد از حل شدن معماها چیزی برای تفکر ندارد. درونمایه و عمق ندارد. و هدف فیلم تنها معمایی است که حل میشود.
فیلم با پاراگرافی از کتاب در جست و جوی نشانههای ژان بودریار آغاز میشود. و به نظر میرسد که معتمدی تنها شیفتهی جملهی اول آن است که “در جهان معاصر تصویر دیگر بازتاب واقعیت نیست” و تنها سعی دارد که مرز بین خیال و واقعیت را بر هم زند. اما این بر هم زدن در خدمت چه مفهومی است و چه دیدگاهی از کارگردان را به تصویر کشیده است پرسشی است که بیجواب باقی میماند. و تنها این درهم ریختگی موجب گیج شدن مخاطب و ارائه یک کلاژ بسیار آشفته با تکههای گمشدهای از یک داستان میشود.