نقد فیلم Sunset Boulevard ساخته بیلی وایدلر؛ این فیلم ها هستند که کوچک شده اند!
فیلم Sunset Boulevard ساخته کارگردان شهیر بیلی وایدلر Billy Wilder و محصول ۱۹۵۰ آمریکا است. سانست بولوار جز آثاری است که تاریخ سینما را دوباره و دوباره باز نویسی میکنند. از آن فیلمهایی که گویی بدون زمان ساخته شدهاند و رسالتی به عنوان مرجع بودن پیش رویشان است. وایدلر به همراه جارلز براکت فیلمنامهای نوشتهاند که به مدد کارگردانی بینقص وایدلر بعد از نیم قرن کماکان حرفهایش زنده است. در ادامه با نقد فیلم Sunset Boulevard با نت نوشت همراه باشید.
نقد فیلم Sunset Boulevard شگفتانهای با طعم هالیوود
سانست بولوار فیلمی است درباره هالیوود. نقدی است بر درون از بالا و پایینهای این خوش رنگ وسوسه کننده. شاید فیلم وایدلر را بتوان بهترین فیلمها در این ژانر و این نگاه دسته بندی کرد. فیلم با توضیح فاجعهای در بلوار سانست هالیوود آغاز میشود.
جاییکه در ابتدای صبح پلیس به سمت خانهای هجوم میبرد تا مقتولی را پیدا کند که در استخر و در حالی که چند گلوله خورده است معلق مانده! راوی داستان را به شش ماه قبل ارجاع میدهد تا درک بهتری به مخاطب ارائه کند.
بیشتر بخوانید: فیلم Sunset Boulevard ساختهی بیلی وایلدر؛ سوفلهی عاشق امیدوار و سوفلهی عاشق ناامید
جایی که فیلمنامه نویس درجه چندمی با نام جو گلیس William Holden در راه نوشتن فیلمنامهای موفق و امضای قرار داد با کمپانیهای مشهور درمانده است. تا جایی که کمپانی که وی از آن ماشین خریده است به دلیل عدم پرداخت اقساط آن به آپارتمان وی مراجعه میکند تا ماشین او را پس بگیرند. ولی جو که نمیخواهد ماشینش را از دست دهد راهی مکانهای مختلفی میشود تا از آخرین راههای باقیمانده پولی قرض بگیرد که در این راه نیز ناکام میماند.
جو در فراری نابهنگام از دست آن دو مأمور وصول پولهای ماشین، به ناگاه سر از یک ویلای متروکه در میآورد. قصر مجللی که یادآور شکوه بازیگران دوران قیل هالیوود است. این را راوی میگوید و جو با قصد کنجکاوی سرکی میکشد که از قضا متوجه خالی نبودن آن مکان میشود.
خانهای متعلق به بازیگر سالهای دور هالیوود نورما دزموند Gloria Swanson بازیگری با شکوه از دورانی بسیار دورتر و زمان فیلمهای صامت. اما حالا زنی تنها و میان سال که با خودشیفتگی تمام بیست سال است در این مکان نفرینی به فراموشی سپرده شده است.
بیشتر بخوانید: فیلم Avanti! کاری از بیلی وایلدر
گویی مدتهاست در حال نگارش فیلمنامهای است که با آن دوباره به هالیوود بازگردد و درخششی دوباره داشته باشد. نورما متوجه میشود که جو فیلمنامه نویس است و از او درخواست میکند با دادن مبلغ هنگفتی فیلمنامه او را ویراستاری کند و جو که مشکلات مالی شدیدی دارد این پیشنهاد را میپذیرد و ساکن یکی از اتاقهای این خانه بزرگ میشود.
در نقد فیلم Sunset Boulevard باید اشاره داشت که جو در این به زنگاه با وسوسه و میلی که به بیشتر داشتن دارد، رفته رفته به مهرهای بدل میشود که نورما را به خودش جذب میکند. البته نا عامدانه. نورما اکنون دیگر کارفرمای سابق نیست و حالا عاشق جو شده است.
وایدلر و براکت به مدد کارگردانی بی نقص و فیلم نامه درجه یک آن، که با طراحی صخنه و بازیهای درخشان همراه شده است، چنان پیکره قوی را ارائه میدهند که هیچ منطقی نمیتواند منطق داستان را زیر سوال ببرد.
شاید بی اغراق بتوان فیلمنامه فیلم را یکی از بهترینهای تاریخ سینما به شمار آورد. جایی که وایدلر و براکت گویی برای تک تک سکانسها، بازیها و حتی موسیقی برنامه ریزی داشتهاند.
بیشتر بخوانید: فیلم Rear Window ساختهی آلفرد هیچکاک؛ پدیدهی زن کشی و لذت چشم چرانی
به عنوان مثال بازی گلوریا سوانسون در نقش نورما درموند به شکل عامدانهای اغراق شده است که این اغراق شدگی پیش زمینهای هم در کاراکتر دارد و هم خود سوانسون که پیشتر بازیگر فیلمهای صامت بوده است دارد و سانست بولوار سکوی پرداب مجددی برای وی است.
تمایلات جو اما آن قدر برای خودش شفاف و مشخص نیستند. سردی بیش از حدی که از کاراکتر جو پرتاب میشود، اوج فروپاشی جو است. آنجا که با کوچکترین فریب زنانهای هم آغوش زنی نا متعادل میشود و همچون سگ دست آموزی در خدمت آن پیر پولدار در میآید و تا آن جا که کُنشهای شبانه او و بِتی Nancy Olson تا مرز معاشقه میرود و او سر باز میزند.
رابطهای که در خلال همخانگیاش با نورما شکل میگیرد. جو به اصرار بِتی شبانه بر فیلمنامهای کار میکنند که از ایده گذشته جو نشأت میگیرد. در نقد فیلم Sunset Boulevard باید این نکته را نیز در نظر داشت که جو تنها معشوقه گرفتار شده در دامان نورما نیست.
بیشتر بخوانید: فیلم All About Eve ساختهی Joseph L. Mankiewicz؛ دور باطلی در تمنای شهرت
در فیلم با پیشخدمتی آشنا میشویم با نام مکس Erich von Stroheim که تنها فرد دیگر خانه است و امورات نورما را انجام میدهد. اما این پیشخدمت در گذشتهای دور شوهر اول نورما بوده است و با روی برگردانی نورما، مکس تحمل نمیکند و برای همیشه به عنوان بردهای در خانه نورما ماندگار میشود. بردهای که روز خود کارگردان بوده است!
جنون تذریجی نورما که همانند جوانه زدن عشق بِتی و جو پیرنگی منطقی و آهسته دارد در انتهای فیلم نورما را به جنون و بِتی را به آریزونا میفرسند و جو تنها نسیبش از هالیوودی که روزی به شوق اعتبار راهی آن شده بود چیزی جز مرگ در استخر نمیشود. مرگی که فیلم را به ابتدا و داستان راوی پیوند میزند و مخاطب متوجه میشود که خود جو راوی تمام فیلم بوده است و گویی روحش آن جا ایستاده و داستان شکست خودش را بار آورینی کرده است.
بیشتر بخوانید: فیلم دزدان دوچرخه اثر ویتوریا دسیکا؛ تصویر این شکست سنگین است…
در پایان به سکانس جذاب پایین آمدن نورما از پلههای قصرش همراه هستیم. سکانسی که بیشک در تاریخ سینما به خاطر دکوپاژ و تمام ریزهکاریهای وایدلر در تعلیق در لحظهاش ماندگار خواهد شد. بازی یک نفره سوانسون در به تصویر کشیدن انحتاط یک ستاره بیشک قابی ماندگار خواهد بود.
نقد فیلم Sunset Boulevard را با اشاره به این نکته به پایان خود میرسد که سانست بلوار که جز ۱۰ فیلم ماندگار اینگمار برگمان کارگردان شهیر سینما نیز هست، بهترین تصویر از هالیوودی است که شعارهایش برای همه ورودیها به یک اندازه جواب نمیدهد و اغلب مُردابی است که خود خودش را میبلعد. فیلم در نهایت توانست ۳ اسکار ازجمله بهترین فیلمنامه را به خانه ببرد و اثری باشد که در دل زمان کماکان زنده است.
“نورما دزموند. شما زمانی بازیگر بزرگی بودید.
نورما دزموند: من هنوز بزرگم. این فیلمها هستند که کوچک شده اند!”