ادبیات ایران

طریق بسمل شدن نوشته‌ی محمود دولت آبادی؛ معمای کبوتر شدن آدم

رمان طریقِ بِسمِل شدن تازه ترین اثر محمود دولت آبادی نویسنده‌‌ی مشهور ایرانی است که در سال ۱۳۹۷ به چاپ رسیده است. این رمان پس از ده سال انتظار مجوز چاپ دریافت کرده است. دولت آبادی خود درباره این رمان می‌گوید که از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۸۵ مشغول نوشتن آن بوده است. بِسمِل در لغت معنی کشتن دارد. گویند بسمل کن یعنی بکش. (فرهنگ اسدی). هر چیزی که آن را ذبح کرده باشند یعنی سر بریده باشند و وجه تسمیه‌اش آن است که وقت ذبح کردن بسم الله می‌گویند. (از ناظم الاطبا) نیم کشته و یا کشته را گویند. کشته. گلو بریده. نیم جان. سر بریده. و طریق بسمل شدن نام این تازه ترین اثر محمود دولت آبادی است. در ادامه با تحلیل و بررسی این رمان همراه نت نوشت باشید.

طریق بسمل شدن

معمای کبوتر شدن آدم

خلاصه‌‌ی رمان طریق بسمل شدن را ابتدا مرور می‌کنیم. یک نویسنده‌‌ی مرد عراقی استخدام شده است تا روایاتی جهت تاریخ سازی و تخریب ایرانی‌ها بنویسد. زمان جنگ ایران و عراق است. سرگرد فرمانده‌‌ی بازداشتگاه او را برای بازدید و مصاحبه با اسرا به اردوگاه اسرای ایرانی برده است. و در عین حال نویسنده خود مشغول نوشتن داستانی جنگی است.

داستان عده‌ای سرباز جوان که در محاصره‌‌ی آتش توپخانه هستند. دستور عقب نشینی صادر شده است. اما عده‌ای نتوانسته اند خود را نجات بدهند. آن‌ها تشنه و گشنه و زخمی هستند. و مهم ترین مساله تشنگی است هر دو گروه سربازان در روبه روی هم و در محاصره‌‌ی یکدیگر گیر افتاده اند. و تانکر آبی وسط این دو گروه قرار دارد و هر دو به دنبال راهی برای رسیدن به تانکر آب پایین تپه هستند. این ماجرای اصلی و هسته‌‌ی اصلی رمان است.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] محمود دولت آبادی: مروری بر آثار و زندگی نویسنده

در رمان طریق بسمل شدن سه ماجرا به موازات هم و گاهی تنیده در هم پیش می‌رود. یکی که داستان نوشتن رمان آقای نویسنده است. این رمان داستان نوشتن و نویسندگان نیز است همان طور که خود می‌گوید در تاریخ ما شمشیر و قلم در کنار هم می‌نشسته اند همیشه. و در این جا در لا به لای رمان به شیوه‌های نگارش یک رمان می‌پردازد.
در رمان طریق بسمل شدن سه ماجرا به موازات هم و گاهی تنیده در هم پیش می‌رود. یکی که داستان نوشتن رمان آقای نویسنده است. این رمان داستان نوشتن و نویسندگان نیز است همان طور که خود می‌گوید در تاریخ ما شمشیر و قلم در کنار هم می‌نشسته اند همیشه. و در این جا در لا به لای رمان به شیوه‌های نگارش یک رمان می‌پردازد.

«از جایی، بر این نقطه‌‌ی خاکی گلوله‌ای از دهانه‌‌ی لوله‌‌ی یک سلاح شلیک می‌شود: نه! از جایی، نقطه‌ای در این کره‌‌ی زمین گلوله‌ای سربی، سنگین و مخرب از دهانه‌‌ی فراخ لوله‌‌ی بلند یک سلاح سنگین شلیک می‌شود. دقیق تر از این نمی‌شود گفت، مگر این که بدانیم درون آن حجم نسبتاً مخروطی چه میزان مواد انفجاری طراحی و جا گذاری شده است. این را ما نمی‌دانیم، شاید مغزی که فرمانِ فشردن دکمه‌ای را می‌دهد هم نداند.
چرا باید تصور کنم انگشتی فقط یک دکمه را فشار می‌دهد؟‌ای بسا یک اهرم را پایین یا بالا می‌کشاند؟ چه می‌دانم؟ چه فرقی می‌کند، و چه تشخصی می‌توان قایل شد برای اجزائی از یک ماشینِ کشتن که تک به تکِ آن، یک مجموعه، یک ترکیب را به وجود آورده باشند؟ پس گلوله‌ای شلیک شد تا بعد از طی سفری – که در خیالِ من طولانی می‌گذرد – در جایی از همین زمین فرود بیاید، منفجر بشود، ویران کند و جایی را به آتش بکشد و ابری از دود در هوا بد ماند.»

بررسی رمان طریق بسمل شدن

بررسی رمان طریق بسمل شدن نوشته‌‌ی محمود دولت آبادی را با این پاراگراف آغازین از رمان شروع می‌کنیم. با این آغاز در می‌یابیم که با رمانی در حوزه جنگ رو به رو هستیم. در رمان طریق بسمل شدن سه ماجرا به موازات هم و گاهی تنیده در هم پیش می‌رود. یکی که داستان نوشتن رمان آقای نویسنده است. این رمان داستان نوشتن و نویسندگان نیز است همان طور که خود می‌گوید در تاریخ ما شمشیر و قلم در کنار هم می‌نشسته اند همیشه. و در این جا در لا به لای رمان به شیوه‌های نگارش یک رمان می‌پردازد.

و هنوز مقید این اصل مانده بود که « آخرین قسمت‌های نوشته‌های شب‌های پیشین را قبل از شروع به نوشتن، یک – دو بار بخوانید تا در فضا و احوال کار خود در شب یا شب‌های پیش باشید، و چون از پشت میز کار خود بلند می‌شوید، چیزی برای شروع فردا باقی بگذارید»

روایت دوم روایت گزارشی است که کاتب باید در مورد اتفاقات بازداشتگاه و اسرای ایرانی بنویسد… او مامور شده است که روایتی از اسرای ایرانی بنویسد. او درباره‌‌ی اصول این جنگ و هر جنگی و قوانین حاکم بر آن مردد است. حالا در پایان راه فرمانده بازداشتگاه متوجه تردیدهای او می‌شود. آن‌ها در دیالوگی طولانی مدت داستان اعراب و فارس‌ها و تاریخ طولانی جنگ و نبردها و شکست‌ها و پیروزی‌های آن‌ها روایت می‌کنند.

گفت و گوی ما به کجا رسیده بود؟ برش‌های متفاوتی داشت. از سیستان تا خراسان، از خراسان تا ری، سپاهان، اهواز، و از اهواز تا بغداد و بالعکس. موضوعات می‌چرخید گرد سقوط ها، گرد قدرت و تدبیر، گرد به کار گرفتن مردان صحرای زغال و در مجموع پیرامون بغداد و خلفای ما تا سرانجام که آن عجمان به دست همان ترکان به توفیق دست یافتند، بعد از چند قرن.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] روزگار سپری شده مردم سالخورده نوشته‌ی محمود دولت آباد

در رمان طریق بسمل شدن سه ماجرا به موازات هم و گاهی تنیده در هم پیش می‌رود.
در رمان طریق بسمل شدن سه ماجرا به موازات هم و گاهی تنیده در هم پیش می‌رود.

روایت سوم داستان مرد نویسنده است که جلوی چشم ما دارد نوشته می‌شود. ماجرای اصلی رمان این خط روایت است و بقیه پیرنگ‌هایی مرتبط با این داستان هستند. و بخش بیشتر رمان هم داستان این جوانان است. عده‌ای سرباز ایرانی و عراقی در دو سوی تپه‌ای گیر افتاده اند. به بی سیم و هیچ راه ارتباطی دیگری دسترسی ندارند. و تنها منتظر حرکات طرف مقابل هستند.

تپه در محاصره‌‌ی آتش بوده و حالا از آن توپ‌ها و نفر برهای سوخته مانده است و دخمه‌های له شده و یا نیم سوخته. منبع آبی درون یکی از شیارهای تپه جای گرفته است و علیرغم تیر اندازی‌ها و انفجارهای پی در پی سالم مانده است.

ولی کاملن در دیدرس و تیر رس است و به همین دلیل هیچ یک از طرفین ایرانی و یا عراقی نمی‌توانند خود را زنده به آن برسانند و یا بعد از سیراب شدن و برداشتن قمقمه‌ها زنده باز گردند. در حد فاصل راس تپه تا مخزن آب نفراتی از سنگرها در خاک افتاده اند.

ایرانی‌ها هفت نفر بوده اند. اما حالا تنها فرمانده مانده است که سرکار ستوان نامیده شده است. یک زخمی و اسیری عراقی که به دست این زخمی بسته شده است تا فرار نکند و یا احیانا از پشت حمله نکند.

شخصیت های اصلی رمان

شخصیت‌های اصلی این رمان مرد نویسنده، سرگرد و سرکار ستوان و دو سه سرباز گیر افتاده در تپه‌ای در منطقه‌‌ی صفر مرزی هستند.

مرد نویسنده که سرگرد او را با عنوان‌های کاتب و رئیس الکتاب خطاب می‌کند. ازدواج کرده است و به همراه مادر و همسر و سه فرزندش زندگی می‌کند. و تا انتهای رمان کم کم در می‌یابیم که در قاهره درس خوانده است و چندی نیز در بیروت. و سپس به اروپا رفته است و در مورد تاریخ می‌خواند و تحقیق می‌کند و مقالاتی در این زمینه می‌نوشته است.

حالا مامور شده است که روایتی از ایرانی‌های اسیر در اردوگاه بنویسد. چون به عقیده‌‌ی سرگرد فرمانده بازداشتگاه حقیقت واقعه آن چیزی است که از دفتر بازداشتگاه به خبرنگاران، نویسندگام، صلیب سرخ و یا هر فضول دیگری گفته می‌شود.

در اردوگاه اسرا بیست و شش اسیر زنده و یک جنازه و دو متهم قتل که دست هاشان به هم بسته زندگی می‌کنند. دو متهم شبانه یکی از هم بندهای خود را خفه کرده اند. مرد نویسنده در طی داستان رمان و در این برهه زندگی تردیدهایش مانع از نوشتن آنچه کاتب می‌خواهد شده است. اما سرنوشتی تلخی در انتظار اوست اگر که ننویسد.

یک صلح کوچک، یک صلح نمادین را بر هم زدی سرگرد. نه مگر پایان هر جنگی به صلح ختم می‌شود؟! من پیشاپیش می‌خواستم این کار را بکنم. اما شما، شما، سرگرد، وارد مغز من، وارد روان من شدید و شوراندید تمام ذهنیت مرا، تمام آن چه را در ذهنم ساخته بودم، تمام خلاقیت مرا ویران کردید! چرا اجازه نمی‌دهید انسان اقلا در ذهنش به اراده‌‌ی خودش زندگی کند؟سرگرد فرمانده‌‌ی بازداشتگاه است.

اوست که از طرف بالادستی‌های خود مامور شده است تا نویسنده را که کاتب می‌خواند به نوشتن ماجراهای بازداشتگاه اسرا وادار کند. و او را به بازدید و مصاحبه با اسرا می‌برد. در طی رمان شاهد مجادله‌های لفظی او با نویسنده در مورد جنگ، ریشه‌ها و عوامل آن، شکست‌ها و پیروزی‌های جنگ‌های بین عرب و عجم در طول تاریخ هستیم.

او نیز مانند نویسنده خوب تاریخ می‌داند. همین! قصدم همین بود که بگویم ما با کدام مردم می‌جنگیم، این‌ها فرزندان همان گبران هستند که لباس ما را به تن کرده اند و دعوی دین می‌دارند و همواره در تلاش برافکندن ما بوده اند.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] کتاب صوتی «آهوی بخت من گزل» به روایت محمود دولت آبادی

از دیگر شخصیت‌های داستان باید به سرکار ستوان و فرمانده‌‌ی اسرا و زخمیان و کشته شدگان در تپه نام برد. بعد از آتش باران تپه تنها او به همراه سربازی دیگر به هوش هستند. او اصلا حاضر نمی‌شود اسیر عراقی زخمی را بکشد.
از دیگر شخصیت‌های داستان باید به سرکار ستوان و فرمانده‌‌ی اسرا و زخمیان و کشته شدگان در تپه نام برد. بعد از آتش باران تپه تنها او به همراه سربازی دیگر به هوش هستند. او اصلا حاضر نمی‌شود اسیر عراقی زخمی را بکشد.

از دیگر شخصیت‌های داستان باید به سرکار ستوان و فرمانده‌‌ی اسرا و زخمیان و کشته شدگان در تپه نام برد. بعد از آتش باران تپه تنها او به همراه سربازی دیگر به هوش هستند. او اصلا حاضر نمی‌شود اسیر عراقی زخمی را بکشد. دست اسیر عراقی را به سرباز بسته است آن‌ها همه تشنه، زخمی و خسته اند اما راضی نمی‌شود اسیر عراقی را بکشند و کار خود را سبک تر کنند.

او سعی دارد تنها سرباز باقیمانده‌اش را به صبوری دعوت کند و نگذارد تا کشته شود و یا کاری از او در نتیجه‌‌ی تشنگی سر بزند. آن‌ها پنج نفر را در راه به دست آوردن آب از دست داده اند. سرکار ستوان هفتمین نفر این گروه داوطلب است. او ستوان رزمی واحد پیشاهنگ است.

جنون آورده بود تشنگی… و ابراز رشادت همان آرزویی بود که یکایک در طلبش به این وادی گام نهاده بودند، و سقایی الگویی بود که نقش ذهن‌ها بود، و توان قمقمه‌های پر از آب و بالا کشیدن از سینه تپه در ناگزیری هست و نیست امید بزرگی بود تا ایشان خود را در منزلت الگویی که در ذهن داشتند ببینند، و … من باید چه می‌کردم؟ سه شب و سه روز آب تن تمام می‌شود، می‌خشکد و فرو می‌میرد. پس اگر مرگ حتمی است چرا تلاش زنده بودن را باید از آن‌ها می‌گرفتم؟

سربازی که به همراه ستوان زنده مانده است و او را همراهی می‌کند شش ماه و هفت روز است که خدمت می‌کند. حضور او بیشتر بهانه‌ای است برای روایت احوال و اندیشه‌های سرکار ستوان.

بیشتر بخوانید: جای خالی سلوچ نوشته‌ی محمود دولت آبادی، مرگان که سر از بالین برداشت سلوچ نبود.

محتوی و دیدگاه طریق بسمل شدن

درباره محتوی طریق بسمل شدن باید گفت که مهم ترین ویژگی این اثر تقدس زدایی از جنگ است. هر نوع جنگی با هر بهانه‌ای و با هر پایانی. در این اثر لایه‌های مختلف جنگ‌های متفاوت کاویده می‌شود و اغلب این دیدگاه‌ها از دیالوگ هایی که بین نویسنده و مسئول اردوگاه عراقی‌ها و سرکار ستوان بیان می‌شود. نویسنده و مسئول اردوگاه و سرکار ستوان گیر افتاده در تپه هر یک از زاویه‌‌ی دید خود به تاریخ جنگ می‌نگرند و از این رهگذر ما شاهد جنبه‌های مختلف یک جنگ هستیم.

«من نویسنده هستم سرگرد، نویسندگان نمی‌توانند هیزم بیار جنگ باشند. آن هم جنگی که من هنوز معنا و هدف آن را نفهمیده ام.»

به هرحال رمان طریق بسمل شدن صرف نظر از تمام جنبه‌ها و لایه‌های روانی، سیاسی و فلسفی، جدا از تمام اعتراضی که در اثر نسبت به استفاده از دین و دعوا بر سر آن دارد از حادثه و ماجرا خالی است. و بیشتر رمان مونولوگ‌های درونی و کشمشکش‌های درونی شخصیت‌ها با خود است. و در دیالوگ هایی که بین نویسنده و فرمانده‌‌ی اردوگاه در می‌گیرد و یا بین سرباز و سرکار ستوان این گونه است که در یک نقطه‌‌ی ایستا بدون هیج صحنه پردازی و فضا پردازی شخصیت‌ها سخنرانی می‌کنند.

گویی تمام آن سربازان گیر افتاده در تپه‌‌ی صفر و یا اردوگاه اسرا بهانه‌ای هستند برای بیان دغدغه‌های فکری دولت آبادی. و همین امر باعث کند و کشدار شدن ریتم رمان می‌شود که البته به دلیل حجم کم رمان شاید خیلی آزار دهنده نباشد.

« همین ها، این ها، نمی‌بینی شان؟ تو نمی‌بینی؟ همه هستند، همه هستند. نمی‌بینی شان؟ کفن و قمقمه. نگاه کن. نگاه کن! « تشنه ای، تو تشنه‌ای برادرم. بنوش آب!» نگاه کن، نگاه کن! چه رستخیز روشنی! منم، تویی و دیگران. تویی، منم و دیگران. چه رستخیر روشنی. کلاه خود و چکمه و یراق. یکی به آفتاب می‌دهد سلام، یکی به آب. یکی به آسمان نیاز می‌برد، یکی به خاک.»

محمود دولت آبادی قبل از انقلاب 57 به دلایل سیاسی چندین مرتبه بازداشت شده و به زندان افتاد. پس از زندان نگارش کلیدر را آغاز کرد که پانزده سال کشید.
محمود دولت آبادی قبل از انقلاب ۵۷ به دلایل سیاسی چندین مرتبه بازداشت شده و به زندان افتاد. پس از زندان نگارش کلیدر را آغاز کرد که پانزده سال کشید.

ادبیات جنگ

هشت سال جنگ تحمیلی ایران سوژه بسیاری از رمان‌ها و داستان‌های ایرانی است. جنگ عراق با ایران که در ایران با نام جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس یا جنگ هشت ساله شناخته می‌شود، طولانی‌ترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید.

آثار بسیاری در حوزه‌‌ی داستان به جنگ پرداخته اند. بخشی از رمان‌های جنگی به ماجراهای در جبهه‌ها و در حین جنگ می‌پردازد. و داستان دلاوری ها، رشادت ها، پیروزی‌ها و شکست‌ها در جبهه هاست. و آثار دیگری هستند که به عواقب و آثار جنگ بر جامعه و بازمانده‌های آن می‌پردازند. که بسیاری از آن‌ها فراتر از کلیشه‌های مرسوم نمی‌روند و از زاویه دید تازه‌ای به موضوع جنگ نمی‌پردازند.

و یا در بسیاری از این آثار ماجراها و روایت‌ها و فضاها آشنا و تکرار شونده هستند. اما بسیاری از رمان‌های این حوزه هستند که هر یک از دیدگاه جدید و نویی به جنگ و حوادث آن می‌پردازند. زمین سوخته نوشته احمد محمود از نخستین رمان‌های جنگی است. سفر به گرای ۲۷۰ درجه از احمد دهقان از جمله آثار خواندنی این نویسنده است.

احمد دهقان از جمله مهم ترین نویسندگان در حوزه‌‌ی جنگ ایران و عراق است. که آثار بسیاری در این زمینه دارد. شطرنج با ماشین قیامت نوشته‌‌ی حبیب احمدزاده نگاه فلسفی به دفاع مقدس دارد. پل معلق نوشته‌‌ی محمد رضا بایرامی کشمکش‌های یک روز یک سرباز است.

دل و دلدادگی رمان دو جلدی شهریار مندنی پور روایت عشق در بستر جنگ است. آواز نیمه شب نوشته‌‌ی داوود غفار زادگان روایت عینی از بمباران تهران است و در شعله‌های آب نوشته‌‌ی سید مرتضی مردیها نگاه ریزبینانه به جنگ، رمان هرس یکی از رمان‌های پرفروش سال‌های اخیر ادبیات ایران نوشته نسیم مرعشی به زندگی خانواده‌ای بعد از جنگ و تاثیر جنگ بر زندگی آن‌ها می‌پردازد.

محمود دولت آبادی

محمود دولت آبادی یکی از مشهورترین نویسندگان ایرانی است که آثارش به زبانهای دیگری چون انگلیسی، فرانسوی، کردی، عربی، سوئدی، آلمانی و… هم ترجمه شده است. او متولد ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در روستای دولت آباد سبزوار است.

او نویسنده، نمایش نامه نویس و فیلم نامه نویس ایرانی است. دولت آبادی پس از پایان تحصیلات مقدّماتی در روستا به سبزوار رفت و به مشاغل گوناگونی نظیر کفاشی، سلمانی و کارگری پرداخت. سپس به مشهد رفت و آنجا با سینما و نمایش آشنا شد.

سال ۱۳۳۸ به تهران رفت و سال بعد در تئاتر پارس مشغول کار شد. از آغاز دهه چهل در کلاس‌های نمایش آناهیتا شرکت کرد و بازیگر نمایش شد و کم‌کم نوشتن را نیز آغاز کرد. او در دهه چهل در نمایشنامه‌هایی از برتولت برشت و بهرام بیضایی و اکبر رادی نقش بازی کرد.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] محمود دولت آبادی: مروری بر آثار و زندگی نویسنده

آثار دولت آبادی به زبان‌های بسیاری در سراسر دنیا منتشر شده است. از روی آثار او چندین فیلم سینمایی ساخته شده است.
آثار دولت آبادی به زبان‌های بسیاری در سراسر دنیا منتشر شده است. از روی آثار او چندین فیلم سینمایی ساخته شده است.

محمود دولت آبادی قبل از انقلاب ۵۷ به دلایل سیاسی چندین مرتبه بازداشت شده و به زندان افتاد. پس از زندان نگارش کلیدر را آغاز کرد که پانزده سال کشید. رمان بلند کلیدر مشهورترین اثر اوست. کلیدر در سه هزار صفحه و ده جلد نوشته شده است. و روایت زندگی یک خانواده کرد ایرانی است که ناچار به مهاجرت به سبزوار شده اند. این رمان بر اساس داستان واقعی نگاشته شده است و درباره مردم ستمدیده و رنج کشیده است. کلیدر نام کوهی ما بین شهرهای سبزوار، نیشابور و قوچان در استان خراسان است.

او یکی از نویسندگانی است که آثارش جهت اقتباس ادبی مورد توجه فیلنامه نویسان و کارگردانان بسیاری بوده است. از روی آثار دولت آبادی چندین فیلم سینمایی مشهور ساخته شده است. فیلم خاک به کارگردانی مسعود کیمیایی از روی داستان اوسنه بابا سبحان ساخته شده است. و فیلم زمستان به کارگردانی رفیع پیتز از روی داستان سفر این نویسنده ساخته شده است.
داستان‌های دولت آبادی بیشتر در روستاها و حول روابط روستایی و روزگار این مردم می‌گذرد. با توجه به اینکه خود او متولد و بزرگ شده‌‌ی روستاست با این فضاها به خوبی آشنا است. سبک نوشته‌های محمود دولت آبادی رئالیسم است. طبقه‌ای که او بیشتر در آثارش به آن‌ها پرداخته است طبقات دهقانان، کارگران و قشر ستمدیده است.

از دیگر آثار محمود دولت آبادی می‌توان به رمان جای خالی سلوچ (۱۳۵۸) داستان کوتاه آهوی بخت من گزل(۱۳۶۸) روزگار سپری شده‌‌ی مردم سالخورده(۱۳۶۹) و رمان سلوک(۱۳۸۲) اشاره کرد. رمان طریق بسمل شدن توسط نشر چشمه در بهار ۱۳۹۷ به چاپ رسیده است. رمان دوازده فصل و ۱۳۳ صفحه دارد.

اديسه عسكری

اديسه عسكری هستم، رويايی دارم و كوشش مي كنم شايسته ی آن باشم. ادبيات می خوانم و می نويسم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا