تیاتر ایران

تئاتر بازی کاری از ایلناز شعبانی, نقش هایی که در زندگی جان می گیرند

تئاتر بازی نام نمایشی به کارگردانی ایلناز شعبانی است که این روزها در سالن سایه ی تئاتر شهر به روی صحنه می رود. این نمایش اولین تجربه ی کارگردانی ایلناز شعبانی است. نویسندگی تئاتر بازی را محمدرضا مرزوقی بر عهده گرفته است و در این نمایش فاطمه صادقی، ملیکا روح انگیزی، مهتاب پرنیان و یاسمن ادیبی به ایفای نقش پرداخته اند.

تئاتر بازی ؛ نقش هایی که در زندگی جان می گیرند

داستان تئاتربازی درباره مردی نیست که مادرش به همراهی عمویش پدر پادشاهش را می کشد. داستان تئاتر بازی درباره شهری نیست که در آن طاعون آمده و پادشاه گنهکار در پی فرد گنهکار می گردد. داستان تئاتر بازی درباره فروشنده شکست خورده ای نیست که زندگی خانوادگی اش دچار فروپاشی شده است. داستان تئاتر بازی درباره زنی نیست که با ارتباط پنهانی با دوست همسرش به شوهرش خیانت می کند. داستان تئاتر بازی درباره دختر لنگی نیست که تنها دلخوشی اش حیوانات شیشه ای است. داستان تئاتر بازی درباره زنی نیست که به خاطر سهل انگاری باغ اجدادی اش را از دست می دهد.”

بیشتر بخوانید: تیاتر «رامشدگی» کاری از پویان باقرزاده؛ “گپی دوستانه در باب مهاجرت”

پس تئاتر بازی درباره ی چیست؟

تئاتر بازی درباره ی چند دختر فارغ التحصیل رشته ی بازیگری است که دور یکدیگر جمع شده اند تا یک کار را با همکاری یکدیگر به روی صحنه ببرند ولی کارگردان بر سر تمرین حاضر نمی شود. با اینکه بوی سیگارش در همه جا پیچیده است. تئاتربازی درباره ی دغدغه های دانشجویان رشته ی بازیگری است. درباره ی سرگردانی ای که دارند و از این تست به آن تست رفتن و انتظار یک کارگردان را کشیدن است.

ایلناز شعبانی در مصاحبه ای با هنرآنلاین گفته است:

“من و بازیگران نمایش به جز ملیکا روح‌انگیزی، هم‌دانشگاهی هستیم و پس از دوران دانشگاه و گذراندن ورک‌شاپی زیر نظر آقای علی اصغر دشتی و بازی در نمایش‌هایی چون “در انتظار گودو” و “متاستاز”، مانند بسیاری از بازیگران در انتظار انتخاب توسط کارگردانی برای بازی در نمایش‌اش ماندیم و این ناامیدی ما را بر آن داشت تا خودمان تصمیم به اجرای اثر نمایشی بگیریم. “

بیشتر بخوانید: نگاهی به تیاتر «شرقی غمگین» کاری از سعید زارعی؛ “شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد.”

بنا به گفته ی ایلناز شعبانی تئاتر بازی یک نمایشنامه ی کارگردانی شده نیست. متن نمایشنامه و اجرا ابدا از هم جدا نیستند و متن و اجرا یکدیگر را قدم به قدم همراهی و تکمیل کرده اند. شاید بتوان گفت که “تئاتر بازی” برای مخاطب عام ساخته نشده است. “تئاتر بازی” به نوعی برای خود اهالی تئاتر ساخته شده است. کسانی که شیفته ی تئاترند و در این حوزه فعالیت می کنند. کسانی که می دانند برای دست یافتن به یک نقش چقدر باید تلاش کرد و اگر حتی تلاش به موفقیت رسید نمی توان با خیال راحت نشست و هر آن ممکن است کسی نقشت را از تو بگیرد یا اصطلاحا بدزدد. درباره ی کسانی که از باند بازی ها و پارتی بازی ها خسته شده اند و تلاش می کنند دور یکدیگر جمع شوند و این بار خودشان برای خودشان کار کنند و به جای آوارگی و سرگردانی و ناامیدی در کار کارگردانان اسما بزرگ خودشان آن چه که می خواهند را خلق کنند. تئاتر بازی داستان این ها را روایت می کند اما نه در یک فرم واقعی.

بیشتر بخوانید: نمایش رومولیت ، خوانش دیگری از نمایشنامه رومئو ژولیت جاودانه ای از ویلیام شکسپیر

در آغاز نمایشنامه کاملا رئال شروع می شود. تنها چیزی که در آن می تواند کمی نامتعارف باشد تکنیک بازی در بازی است. بازیگران در حال تمرین تئاتر کلفت ها هستند و از آن جایی که خود این نمایشنامه یکی از نمونه های خوب بازی در بازی است می توان گفت گشایش به جایی بوده است. بازیگران اسامی خودشان را دارند و به نظر می رسد که ارتباطات، ارتباطات اصلی خودشان است. به نظر می رسد که می تواند بخش زیادی از این اجرا حقیقت داشته باشد.

در “تئاتر بازی” ما مدام گریز به چندین نمایشنامه را می بینیم. کلفت ها، ارکیده ها در مهتاب، سه زن بلند بالا، دعوت، در انتظار گودو در این نمایش هر کدام به گونه ای نمود پیدا می کنند. انتخاب ارکیده ها در مهتاب زوال و فراموش شدگی زن های کار را نشان می دهد و سه زن بلند بالا همچون تئاتر بازی اثر زنانه ای است که در آن سه زن از سه نسل به یکدیگر شباهت حیرت انگیزی پیدا می کنند و دعوت غلامحسین ساعدی زمانی نمود پیدا می کند و سرخوشی و شادی با یک پایان دردناک غیرمنتظره مواجه می شود و آن فراموشی است. تم انتظار در انتظار گودو نیز از ابتدا تا به انتها نمایش را همراهی می کند. کارگردانی که بر سر تمرین حاضر نمی شود و همه منتظرند تا بیاید.

بیشتر بخوانید: نگاهی به تیاتر دیابولیک؛ رومئو و ژولیت به بهانه اجرای مجدد

در ابتدا صرفا تمرین تئاترشان است و کم کم با شیبی ملایم، نمایشنامه ها و داستانشان در شخصیت ها و زندگی شان حلول پیدا می کند و در هم تنیده می شوند و در آخر تمام چیزی که می ماند واقعیتی است که به یک نمایشنامه تبدیل شده است.

به نمایش “تئاتر بازی” می شود از زوایای متفاوت نگاه کرد. حتی می توان گروه تئاتر بدون کارگردان را به شکل یک جامعه ی بدون رهبر دید و روابط پیچیده و برهم ریخته و سرشار از سو تفاهمشان را زیر نظر گرفت و همین روابط است که در نهایت به فرم اجرا می رسد و آن را آلوده ی خودش می کند و یک دنیای واقعی به یک کابوس ختم می شود.

“البته این موضوع اشاره‌ای است به مفهوم انتظار و بدون شک هر زمان در حوزه تئاتر از انتظار حرف می‌زنیم سر و کله نمایشنامه «در انتظار گودو» پیدا می‌شود که در دل انتظار همواره احساسی از امید وجود دارد. بازیگرانی که منتظر کارگردان(الی) هستند در واقع به تغییر وضعیت شان امیدوار هستند. آنها امیدوارند بتوانند جهان سرگردانی را که در خلا و غیاب کارگردان طی می‌کنند را با حضور کارگردان به جهانی پر معنا، جهت دار و پر نتیجه بدل کنند. البته این اجرا تلاش ندارد از طریق ایجاد تعلیق در مخاطب خود کشش ایجاد کند اما با این حال ممکن است در دل موقعیت انتظار در یک اجرا تعلیق خود به خود شکل بگیرد.”

سرپرستی این پروژه را علی اصغر دشتی بر عهده گرفته است. “تئاتر بازی” تا یازدهم خرداد در سالن سایه ی تئاتر شهر اجرا می شود.

بیشتر بخوانید: نگاهی به نمایش آنتی گون به کارگردانی علی راضی

بیشتر بخوانید: معرفی نمایش خدای کشتار به کارگردانی علی سرابی به بهانه اجرای مجدد

بیشتر بخوانید: یرژی گروتفسکی ، پدر تئاتر بی چیز؛ باید قوی تر از توان خود بود.

بیشتر بخوانید: مروری بر نمایشنامه مرد بالشی اثر مارتین مک دونا، قصه پردازی در مذمت کودک آزاری

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا