تهران ۱۵۰۰ ساختهی بهرام عظیمی؛ مدعی اسکار فرهادی
در دنیای امروز انیمیشنها را تنها کودکان نیستند که دنبال میکنند. از آن جهت که ساخت بسیاری از تخیلات تنها با انیمیشن ممکن است، امروزه بسیاری از بزرگسالان نیز طرفدار انیمیشن هستند. انیمیشن تهران ۱۵۰۰ به کارگردانی بهرام عظیمی که در نوروز ۱۳۹۲ به اکران عمومی در آمد یکی از کارهای خاص و ویژهای بود که در زمینه ی پویا نمایی در ایران صورت گرفت. نت نوشت این بار در مورد این انیمیشن کمدی نوشته است، با ما همراه باشید.
تهران ۱۵۰۰
مدعی اسکار فرهادی
داستان انیمیشن تهران ۱۵۰۰ دربارهی گذشته و حال پیرمردی ۱۶۰ ساله به نام اکبر آقا با صداپیشگی مهران مدیری است و زمان داستان ۱۵ روز قبل از تحویل سال ۱۵۰۰ هجری شمسی است. آدمهای ثروتمند میتوانند با امکانات پیشرفته پزشکی تا ۱۶۰ سال زندگی کنند.
نازی با صداپیشگی هدیه تهرانی که برای تحصیل به ماه رفته است به درخواست پدربزرگ ۱۶۰ سالهاش به زمین باز میگردد تا مراسم کفن و دفن پدربزرگ را که طبق قانون بیشتر از ۱۶۰ سال نباید زندگی کند، ساماندهی کند.
جواد (قهرمان فیلم فارسی) با صداپیشگی بهرام رادان یک رانندهی تاکسی است که در دام عشق نازی گرفتار میشود و باید دیگر رقبا را از سر راه کنار بزند. در اینجا رباتها در کنار انسانها زندگی میکنند، همه جا را گرفته اند و ماشینها پرواز میکنند.
در این انیمیشن که در نوروز ۱۳۹۲ به نمایش عمومی درآمد و به فروش بیش از ۳ میلیارد دست یافت، بازیگران دیگری محمد رضا شریفی نیا، گوهر خیراندیش، مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، حسام نواب صفوی، ماشاالله شاهمرادیزاده، سیروس کهورینژاد، امیر کربلایی، حجت شرقیپور، الهام جعفرنژاد و زهرا اکرمی به صداپیشگی پرداخته اند.
بیشتر بخوانید: جدایی نادر از سیمین ساختهی اصغر فرهادی؛ من که میفهمم اون پدرمه!
فردین خلعتبری موسیقی متن این فیلم را ساخت و بهرام عظیمی و مهدی حسینی وند این اثر را تدوین کرده است. تهران ۱۵۰۰ به مسائل اجتماعی فرهنگی شهرنشینی آن هم در زمانی که زمامدار امور رباتها هستند میپردازد.
در انیمیشن تهران ۱۵۰۰ پیشرفت امکانات بشری و تکنولوژی، امکان زندگی طولانی را به کمک مراقبتهای خاص پزشکی تا سقفی مشخص فراهم کرده و قاعدتاً انسانها از پیش به میزان کمی زندگیشان آگاهند.
اکبر آقا در آستانهی مرگ از نوهاش میخواهد به زمین برگشته و اولاً ازدواج کند؛ و سپس مدرکی را مبنی بر این که او در دههی ۱۳۶۰ در نمایشهای سیاه بازی حضور داشته است، بیابد. گویا اکبر آقا آرزومند است که پس از فوت در قطعهی هنرمندان به خاک سپرده شود و این مدرک را نیز برای ارائه به وزارت مرگ میخواهد.
شخصیتهای تهران ۱۵۰۰ به حدی باورناپذیرند که چهرههای آشنای بازیگران معروف سینما و تئاتر هم نتوانسته به واقعیتر شدن و زندهتر شدن این آدمکها کمک چندانی کند و آن چه در این انیمیشن دیده میشود، تنها حرکات خشک این ستارههای کارتونی شده است. در این انیمیشن راوی در طول داستان قصهی فیلم را روایت میکند.
بیشتر بخوانید: ژن خوک فیلمی از سعید سهیلی؛ کمدی به مثابۀ فاجعه!
به گفتهی منتقدان تهران ۱۵۰۰ فاقد جذابیتهای کودکانه است این فیلم بیشتر برای بزرگسالان بوده و برخلاف انیمیشنهای دنیا که برای بینهایت تخیل انسان ساخته میشوند هیچ گونه فضای رویاگونهای نداشته و از ضعف شدید تخیل رنج میبرد. این در حالی است که بهرام عظیمی کارگردان اثر گفته است:
“اگر دوباره بخواهم تهران ۱۵۰۰ بسازم همین را میسازم با یک عالمه شوخیها و جزییات بیشتر. ما از روز اول یک داستان ساده خطی داشتیم، چون میدانستیم که بیننده به شدت درگیر تصویر میشود و داستان را از دست میدهد. اکنون با چنین داستان یک خطی برخی تماشاگران مدعی هستند که بین ۲۰ تا ۲۵ دقیقه اول از داستان فیلم را نفهمیده اند، در حالی که اگر به صورت رادیویی این انیمیشن را گوش کنید، ابتدای کار در نریشنی داستان یک خطی فیلم گفته میشود، ولی چون تماشاگر درگیر تصویر میشود به نریشن گوش نمیکند. وقتی راجع به آینده حرف میزنیم حساسیت کار بالا میرود. این فیلم را به لحاظ فنی بسیار پیشرفته است و باتوجه به نمایش ۱۵ دقیقه از آن در کشورهای اروپایی، به لحاظ سینمایی و تکنیک نمره قبولی را گرفته است.”
او دربارهی ایده ی شکل گیری این انیمیشن چنین گفته است:
“اولین چیزی که به ذهن من رسید یک انیمیشن سینمایی با استفاده از بازیگران مطرح سینما بود. واقعا میخواستم این فیلم اکران شود. من خیلی از کارگردانهای انیمیشن را واقعا نمیشناسم. ادعا میکنند کار سینمایی هم ساختهاند. خیلیها فکر میکنند وقتی فیلمی به ۳۵ تبدیل شود سینمایی است. ما تمام مراحل ساخت فیلم زنده در ایران را طی کردیم و خارج از صف برای اکران این انیمیشن اقدام نکردیم. وزارت ارشاد برای ساخت این فیلم به فیلمنامه آن ایرادی وارد نکرد، اما از جاهایی به ما ایراد گرفتند که فکرش را هم نمیکردیم. ما حتی نتوانستیم با علی دایی به عنوان یک ورزشکار شوخی کنیم.
انیمیشن تهران ۱۵۰۰ شخصیت هایی دارد که باید شبیه بازیگران اصلی نزدیک باشند. ما از ابتدا میدانستیم که اگر بخواهیم فیلمی صد در صد فانتزی بسازیم با بازیگرانی که تماشاگر آنها را خوب میشناسد، اطمینان داشتیم که جواب نمیدهد. چون بیننده میخواهد کارکتری شبیه مهران مدیری، بهرام رادان و هدیه تهرانی ببیند. و اگر کارکتری بدون شباهت به بهرام رادان و تنها با دوبله رادان را میدید، نمیپذیرفت.
همیشه گفتهام فروش بالای یک فیلم دلیلی بر خوب بودن فیلم نیست. اما مردم ناخواسته حس حمایت از این فیلم را داشتهاند. بیشترین نقدی که به فیلم وارد شده است در رابطه با فیلم نامه ی آن است. این فیلم آن چیزی نیست که نوشته شده بود. به دلیل حساسیت خیلی از سکانسهای آن حذف شده است.”
“شاید یک روزی نشستم و ایدهها و نظرات این عزیزان را نوشتم تا ببینید در چه شرایطی ما تهران ۱۵۰۰ را به پایان رسانیم. اطمینان دارم که بعد از شنیدن حرفهای من، اسکار را از اصغر فرهادی میگیرید و به تیم سازنده تهران ۱۵۰۰ اهدا میکنید!”
به گفتهی بهرام عظیمی، کارگردان این انیمیشن، از آن جایی که سال ۱۵۰۰ شمسی معادل با ۲۱۲۱ میلادی است، این فیلم در نمایش های بین المللی خود با عنوان تهران ۲۱۲۱ به نمایش در آمد. بدون شک عدم وجود دیگر انیمیشنهای سینمایی برای مقایسه با این انیمیشن دلیل آن نیست که انیمیشن تهران ۱۵۰۰ را با کیفیت و قابل قبول بدانیم.
بهرام عظیمی اشاره کرده که سلیقهی مردم ملاک اصلی او برای ساخت این فیلم بوده و ترفندی برای جذب مخاطب نبوده است. حال سوال این است که چرا سلیقهی مردم را تا این حد نازل بدانیم؟ چرا درصدد ارتقای ذوق و سلیقهی آنها برنیاییم؟ وقتی به این میزان در انیمیشن ناتوان هستیم اصلاَ همان بهتر که سراغ آن نرویم.