سینمای جهان

یورگوس لانتیموس: مروری بر آثار و زندگی کارگردان

یورگوس لانتیموس
۴+

سینمای یونان، سینمای غنی و درخشانی است که فیلمسازان خلاقی را به دنیا معرفی کرده و در عرصه‌های بین المللی خوش درخشیده است. فیلمسازان برجسته‌ی تکرار نشدنی که هرکدام بخشی از تمدن، تاریخ، فرهنگ و اسطوره‌های ناب ِ یونانی را با نگاهی متفاوت به همگان نشان داده اند. از انجلوپلوس و کاکویانیس تا الکساندروس اورانس و یورگوس لانتیموس همه و همه سینمایی را به دنیا معرفی کرده اند که بی شک، بی بدیل و تکرار ناشدنی است.

یورگوس لانتیموس …

یورگوس لانتیموس Yorgos Lanthimos فیلمساز و فیلمنامه نویس شهیر یونانی که از سال ۲۰۰۱ فعالیتش را به عنوان فیلمساز شروع کرد و با کاندید شدن و برنده شدن در صحنه‌های بین المللی، جایگاه خود را در سینما تثبیت کرد. در سال ۲۰۰۹ خلاقیت و نبوغش در فیلم dogtooth توجه و تحسین همگان را برانگیخت و جایزه‌ی فیلم نگاهی نو را در کن برایش به ارمغان آورد.

در واقع از اینجا به بعد، یورگوس لانتیموس امضای خودش را پای سینما زد. از ساخته‌های مهم دیگر یورگوس لانتیموس می‌شود به alps ، kinetta، the lobster،  attenberg و killing of sacred deer اشاره کرد که در این جا نگاه و بررسی کوتاهی به چند اثر وی خواهیم داشت.

بیشتر بخوانید: فیلم The Favourite تو هیچگاه پیش نرفتی، تو فرو رفتی!

Dogtooth یا دندان نیش اثر یورگوس لانتیموس

Dogtooth (دندان نیش) : روایتی از یک خانواده‌ی عجیب و نامتعارف که موبر تن آدم سیخ می‌کند. پدری سلطه جو و مادری فرمان بردار که سه فرزندشان را در دنیایی به دور از همه، حبس کرده اند و حصار محکمی بر روابط و دنیای خارج از چهارچوبی به نام “خانه” کشیده اند و این حصار و دیوار محکم بین دنیای بیرون و درون این خانه توسط ورود یک عنصر خارجی به کلی ویران می‌شود.

دندان نیش فیلمی است با پیرنگ ساده ولی در عین حال پر محتوا که با بکارگیری عنصر باورپذیری و بدون گم شدن در پیچیدگی‌های متنی، زیرمتن‌ها و لایه‌های پنهانی نظام اجتماعی و خانواده را در یونان و از سمتی رفتار و ذات آدمی را به خوبی نشان می‌دهد.

بیشتر بخوانید: فیلم Dogtooth دندان نیش ساخته‌ی یورگوس لانتیموس؛ ایدئولوژیِ استثمار، سرابی همچون بهشت.

یورگوس لانتیموس Yorgos Lanthimos فیلمساز و فیلمنامه نویس

یورگوس لانتیموس Yorgos Lanthimos فیلمساز و فیلمنامه نویس

در اینجا به چند مسئله‌ی مهم و ملموس در فیلم می‌پردازیم؛

۱-عنصری به نام پدر:
در واقع “پدرِ سلطه گر و یا دیکتاتور” در فیلم دندان نیش، اِلِمانی است از نظام اجتماعی و ساختار پدرسالانه و قدرتی مطلق به نام پدر که تمامی مسیرها به او ختم می‌شود.

پدر مالک و صاحب اختیار همه‌ی افراد خانواده است و در تمام امور نقش اساسی را دارد، پس فرمانبرداری بیش از حد، لازمه‌ی این تفکر است. این روحیه‌ی مطلق گرایی و پدرسالانه و شالوده‌ی آلوده که در جامعه‌ی یونان موج می‌زند را در نمونه‌ی دیگری از سینمای یونان، به نام “بانوی خشونت ” اثر اورانس می‌بینیم که پدر با زورگویی حق تصاحب و تجاوز به تک تک افراد خانواده‌ی خود را پیدا می‌کند.

۲-عنصر خارجی:
ورود عنصر خارجی در درام در واقع آغاز کنش است و این عنصر خارجی است که پیش برنده‌ی داستان است. پدر خانواده با وجود تمام محدودیت‌هایی که مسبب آن خودش است و در واقع از وضعیت موجود هم راضی است، با وارد کردن عنصری خارجی (کاراکتر پرستار) برای برطرف کردن نیازهای جنسی پسر بزرگش، با دستان خودش دیوارِ بلند را فرو می‌ریزد.

با ورود عنصر خارجی در این دنیای محبوس، روزنه‌ای باز می‌شود و دنیای واقعی دیده می‌شود و حقیقت طلب این درام، یعنی دختر بزرگ خانواده، خواهان حقیقت می‌شود و می‌فهمد دنیای بیرون با دنیای کثیف و دروغینی که پدرش ساخته سراپا فرق دارد. پدر و یا عنصر خدای گونه‌ی فیلم، با فهمیدن این موضوع که حصارش از بین رفته هراس برش می‌دارد و به هر دری می‌زند تا این ویرانی را بازسازی کند و دنیای خودش را حفظ کند ولی موفق نمی‌شود.

۳- حبس:
حصر و حبس در تمام ادوار و در تمام مقوله‌ها تبعاتی سنگین چه برای عامل این حبس و چه برای محبوس شدگان دارد. عامل و یا بنیانگذار و یا هر عنوان دیگری که نشان از قدرت مطلق دارد، سعی می‌کند به طرق مختلف از محدوده‌ی خویش دفاع کند و اگر کسی از این دایره پا فراتر از حد بگذارد با واکنش شدید رو به رو خواهد شد و این جریانی است دو سویه.

در واقع عامل می‌خواهد به هر نحوی و با هر ابزاری از قلمرو‌اش دفاع کند و محبوس شدگان که می‌خواهند این حصار را از بین ببرند، قطعن با هجوم مخالفت‌ها و سرکوب‌ها روبرو می‌شوند.

در اینجا هم پدر برای حفظ بنیان خانواده دست به هر شیوه نامتعارفی میزند من جمله آموزش زبان خودساخته، به طور مثال بچه‌ها به نمکدان می‌گویند: تلفن. آموزش دروغ، پنهان کردن هرچه بیشتر این دنیای دروغین از دنیای حقیقی، ارتباط جنسی افراد خانواده باهم (خواهر و برادر) به دلیل مخاطره آمیز بودن دنیای بیرون و…. در اصل این فشار، مثل بادکنکی است که هرچه بیشتر باد شود، پوسته‌اش نازک تر می‌شود و با یک سوزن می‌ترکد.

حسن ختام: از ابتدا گفته شد که اشاره‌ی مختصری به آثار یورگوس لانتیموس خواهیم داشت، در واقع تحلیل کامل یک فیلم، آن هم فیلم‌های معناگرای اروپایی در چند خط امکان پذیر نیست، امیدواریم در فرصتی دیگر در نت نوشت این امر میسر شود تا نگاهی کامل و جامع به آثار برجسته داشته باشیم.

در آخر اضافه کنم سردی فضای حاکم، خشک و آرام و سکوت‌های پرمعنای یورگوس لانتیموس تا حدی تحت تاثیر سینمای آنجلوپولوس است ولی با تاکید و بزرگ نمایی‌های بیشتر و استفاده از تمهیداتی مثل نماهای معمولی، حذف موسیقی، حذف دیالوگ، نماهای ساده، سکوت و ثبات بازیگران، مختص خود اوست. در دندان نیش هم این المان‌ها به خوبی مشهود است.

یورگوس لانتیموس Yorgos Lanthimos فیلمساز و فیلمنامه نویس

یورگوس لانتیموس Yorgos Lanthimos فیلمساز و فیلمنامه نویس

بیشتر بخوانید: فیلم The Lobster ساخته‌ی یورگوس لانتیموس؛ من می‌خوام خرچنگ بشم!

The lobster یا خرچنگ اثر یورگوس لانتیموس

فیلم خرچنگ، ساخته‌ی دیگر کارگردان شهیر یونانی، یورگوس لانتیموس Yorgos Lanthimos است که در جشنواره کن ۲۰۱۵ جایزه‌ی ویژه‌ی هیئت داوران را به ارمغان آورد. داستان فیلم خرچنگ، ویران شهر یا مدینه‌ی فاسده‌ای را روایت می‌کند در دوره‌ای دژگاهی که در آن افرادی وجود دارند مجرد و یا ناتوان در پیدا کردن زوج مناسب.

این افراد باید به هتلی بروند و تا حدودا ۴۰ روز شریک زندگی مناسب برای خودشان پیدا کنند ( این رابطه باید تایید نامه از یک سری افراد را هم داشته باشد) در غیر این صورت، این افراد به حیوان تبدیل خواهند شد، البته این اضمحلال حق انتخاب دارد و حیوان مورد نظر را خود افراد تعیین می‌کنند. بعد از این پروسه آن‌ها را در جنگل رها می‌کنند. البته امتیازهایی هم برایشان در نظر گرفته شده و این افراد می‌توانند، با تحویل دادن افراد مجردی که فرار کرده اند و یا پنهان شده‌اند، برای پیدا کردن زوج مناسب زمان بیشتری بخواهند.

خرچنگ، اثری است با فرم و روایتی نامانوس، خاص و عجیب ِ متعلق به سینمای یورگوس لانتیموس . در واقع هتل و یا خاستگاه این جریان عجیب نمای واقعی و باورپذیری از یک هتل است با تمام مشتقات ولی با کاربردی عجیب و نامتعارف. در واقع پارادوکس لانتیموس ماب به خوبی مشهود است. قرار گرفتن فرمی متعارف و محتوایی نامتعارف. دنیای عجیب و ناشناخته و درونیه هتل در کنار مبلمان و معماری و وجه بیرونی هتل.

از ویژگی‌های اصلی سینمای یورگوس لانتیموس ، استفاده از زبان نمادین، پرداخت شخصیت‌هایی که بازتابی از محیط و جامعه‌ای عجیب و نابسامان اند، شرطی شدن انسان‌ها با محیط و تابع شدن آن ها، از بین رفتن خوی انسانی و تبدیل شدن به حیوان یا کلمه‌ی صحیح تر: تبدیل شدن به موجودی پیرو غریزه و غلبه‌ی ذهن درست یا نادرست بر همه چی و…

اگر در نگاهی کلی فیلم را به دو بخش تقسیم کنیم، در قسمت اول فیلم با انسانی مواجه ایم در اسارت دیکتاتوری و اجبار که میل به تنهایی و مجرد بودن انسان را از او می‌گیرد و مخالفت با این زورگویی (ایدئولوژی حاکم) سرکوب و مرگ انسانی را به همراه دارد. در فیلم “دندان نیش” هم این دیکتاتوری دیده می‌شد.

افراد تحت سلطه باید به چیزی فکر می‌کردند یا عمل می‌کردند که برایشان تعریف شده بود و حق انتخابی نداشتند، خواه این مفاهیم تعریف شده، درست بود یا نادرست فقط باید آن را تایید و اجرا می‌کردند. و عدم پیروی افراد زیر سلطه، با سرکوب شدید مواجه می‌شد. لانتیموس در خرچنگ منطق زوج بودن انسان‌ها و اساسن ازدواج را نادرست می‌خواند و پیروی از غریزه را اصل بنیادی می‌داند و در اینجا در واقع ترس از مرگ و غریزه‌ی زنده بودن باعث می‌شود که به اجبار تن به ازدواج دهند.

و اما بخش دوم در تضاد با بخش اول فیلم، اسیر شدن در تنهایی است. در اینجا انسان محکوم به تنهایی است و زوج بودن و احساسات انسانی سرکوب می‌شوند. در واقع اگر در بخش نخست، انسان، تحت جبرِ ازدواج حق حیات را داشت، اینجا تحت جبرِ تنهایی قرار می‌گیرد و در واقع مسئله همان مسئله است (اسارت) منتها در قالبی دیگر. اینکه در اینجا بتواند با زوج خود که عینا شبیه خودش است زندگی کند آرزوی او می‌شود. در واقع انسان را موجودی ذاتا دربند نشان می‌دهد. در این فیلم لانتیموس همان مفاهیم همیشگی‌اش را به مخاطب ارائه می‌دهد.

او ابتدا جهانی را خلق می‌کند که انسان‌ها به علت تنها بودن مجازات می‌شوند و مسخ می‌شوند. جهانی که مرزی بین انسان و حیوان را نمی‌بینیم و یکتایی واستقلال انسان تبعات عجیبی دارد و باعث خاتمه‌ی زندگی انسانی او می‌شود. از جایگاهش عزل می‌شود و تبدیل به حیوان می‌شود.

و بعد جهانی را خلق می‌کند که انسان به دلیل پیروی از احساسات و خواسته‌ها و آرزوهایش، مورد سرکوب قرار می‌گیرد. جایی که زور و اجبار، انسان‌ها را مجبور می‌کند در تنهایی شان معنا پیدا نکنند و وجودشان به واسطه‌ی دیگری معنا پیدا کند و بالعکس. در هر حال اسارت و محدودیتی که با توجه به هر دوره و موقعیتی برای انسان مطرح می‌شود و او مجبور است شرطی شود تا بتواند زنده بماند.

لانتیموس در خرچنگ و آثار پیشینش به خوبی نشان می‌دهد مفاهیمی را که طبق شرایطِ شخصیتِ عامل، ساخته می‌شوند و تعریف می‌شوند برای انسان‌ها و یا افراد زیرسلطه، ولی این افراد خود قدرتی برای ادراک در تعریف این مفاهیم و شرایطی که بالجبار در آن قرارگرفته اند را ندارند.

The killing of scared deer کشتن گوزن مقدس اثر یورگوس لانتیموس

The killing of scared deer کشتن گوزن مقدس اثر یورگوس لانتیموس

بیشتر بخوانید: فیلم The Killing of a Sacred Deer کشتن گوزن مقدس کاری از یورگوس لانتیموس

The killing of scared deer کشتن گوزن مقدس اثر یورگوس لانتیموس

“همه چیز ریشه در اسطوره دارد ” کشتن گوزن مقدس، آخرین ساخته کارگردان نامدار یونانی، یورگوس لانتیموس است که جایزه بهترین فیلمنامه را در جشنواره کن ۲۰۱۷ از آن خود کرد.

داستان فیلم،حول محور جراح قلبی (کالین فارل) می‌چرخد که سهل انگاری و عدم تعهد در گذشته، گریبان خانواده‌اش را می‌گیرد و برای نجات خانواده‌اش مجبور است بهای سنگینی را پرداخت کند.

استیو مورفی (کالین فارل) جراح قلب مشهوری است که تقریبا زندگی راحت و بی دغدغه‌ای را سپری می‌کند تا اینکه پای کاراکتری به نام “مارتین” به زندگی او باز می‌شود. مارتین در واقع پسر یکی از بیماران اسبق استیو است که استیو در حین جراحی و طی یک اشتباه، باعث مرگ پدر او می‌شود و قلب بیمار در دستانش از حرکت می‌ایستد.

پس از این اتفاق و با ورود مارتین در لباس دوست به زندگیه استیو مورفی، اوضاع خانه و خانواده به هم می‌ریزد، مراجعه‌های مارتین بیش از اندازه و غیرطبیعی می‌شود و بروز اتفاقاتی تلخ بنیان خانواده جراح را به هم می‌ریزد و علت تمام این حوادث مارتین است. نهایتن مارتین تقاضای غیر معقولی را می‌کند و از استیو مورفی می‌خواهد به جبران خون پدرش که بر اثر اشتباه از بین رفته است، یکی از اعضای خانواده‌اش را قربانی کند تا این بلا و انتقام همه‌ی خانواده را از بین نبرد.

بن مایه داستان فیلم برگرفته شده از اسطوره یونانی: افیژنی است. افیژنی یا ایفیژنی دختر آگاممنون، یکی از پادشاهان نامدار یونانی است، که به خاطر خطا و ناسپاسی پدرش باید قربانی خشم خدایان شود. که آرتمیس، الهه‌ی شکار جان او را نجات می‌دهد و به جای یک گوزن را قربانی می‌کند.

در فیلم کشتن گوزن مقدس، مفاهیمی اسطوره‌ای یونان بیشتر از هرچیز به چشم می‌خورد. مفاهیمی مثل تقدیر، خطا، مکافات و سزای گناه، قربانی دادن و…
در واقع فیلم یک تراژدی خالص یونانی است با رعایت اصول: قهرمان داستان (جراح ) خطایی مرتکب می‌شود و به تبع این خطا و گناه باید بهایی سنگین پرداخت کند و قربانی بدهد برای بقای خاندان و نجات همگان. بعد از قربانی دادن، خشم فروکش می‌کند و زندگی دوباره جریان میابد و کاتارسییس رخ می‌دهد.

در واقع هامارتیا در مفهوم ارسطویی در بوطیقا، خطای تراژیک و انسانیه قهرمانِ در درام یونانی است که سبب بروز مشکلاتی می‌شود و قهرمان باید بهایی پرداخت کند تا شر و بدبیاری تمام شود.

آندره داسیه هامارتیا رو به سه نوع تقسیم می‌کند:

  1. نقص انسانی یا قصور
  2. اشتباهی که پیامد برخی از شهوات و هوای نفسانی است
  3. اشتباهی که از نظم الهی یا فوق طبیعی ناشی می‌شود

هامارتیای قهرمان این فیلم، سهل انگاری او در خوردن مشروب به هنگام جراحی است که موجب مرگ ِ پدرِ مارتین می‌شود. “پدر” در اسطوره و فرهنگ یونانی، قدرت مطلق و به نوعی خدا محسوب می‌شود و مرگ خدایان هم خشم و نفرین و بدبیاری را همراه دارد.

پس برای فروکش شدن این مرگ و این جان ِ از دست رفته، خونی باید ریخته شود. در فیلم هم پدر مارتین با خطای استیو کشته شده است و باید خونی ریخته شود برای پایان این نفرین. ادیپ بهای خطایش را با کور کردن چشمانش می‌دهد، اورستس به نوعی دیگر، کرئون به نوعی و باقیه قهرمانان هرکدام به نحوی.

دنیای آرام و هراس انگیز فیلم بری از قداست و رهایی است و خشم همگانی فرا گرفته است و تنها چاره قربانی کردن پسر استیو مورفی است‌.
اشاره‌ی یورگوس لانتیموس Yorgos Lanthimos به اسطوره‌ی کشتن گوزن مقدس با نمایش تفنگ شکاری که در صحنه‌ی کشتن یکی از اعضای خانواده‌اش از آن استفاده می‌کند، معنا پیدا می‌کند.

یورگوس لانتیموس اصول درام یونانی را خوب بلد است و در تمام آثارش از آن‌ها به زیبایی تمام استفاده می‌کند. خوب می‌داند چطور شروع کند، چطور با ورود یک عنصر خارجی کنش را آغاز کند و درام را جلو ببرد، کنش‌های پیش آغازین را چطور به موازات قصه پیش ببرد. چطور قهرمان را به اوج و فرود برساند و چطور همذات پنداری در مخاطب را بوجود بیاورد.

در این اثرش هم با ورود عنصر خارجی درام رنگ و لعاب دیگری به خود می‌گیرید و همه چی تغییر می‌کند. عوامل تهدید‌کننده حضور پررنگ و کلیدشان را هرچه تمام تر اعلام می‌کنند. از نماهای معرفی دوربین که حکم شکارچی را دارد و منتظر است تا قربانی را ببلعد تا موسیقی آرام، دلهره اور، سکوت‌های طولانی، همه و همه از عوامل تهدید کننده‌ای اند که ‌ در پی قاپیدن و تخریب آرامش خیالی شخصیت‌های فیلم اند.

کشتن گوزن مقلد، اکثر شاخص‌های سینمای لانتیموس را دارد. نماهای ساده، دیالوگ‌های کم ولی تاثیرگذار، سکوت‌های طولانی، شخصیت‌های آرام ولی پر از اضطراب، فضاهای سنگین و خشک و بی احساس، اسارت انسان در همه حال، جبر، تلفیق نمای بیرونی زندگی امروزی و مدرن با محتوا و باورهای سنتی، کهن الگوها ، اسطوره. در واقع در اینجا هم پاردوکس لانتیموسی مشهود هست.

جراح، در واقع با دنیای فیزیکی و ملموس سرکار دارد و یک تجربه گراست ولی در انتها عملی غیر منطقی و غیر استاندارد انجام می‌دهد. تصمیم می‌گیرد با باور و تلقینی که مارتین در او بوجود می‌آورد ، باوری که در واقع هرچه جلوتر می‌رویم شکل عینی می‌گیرد، کنار بیاید و این باور را اصل قرار دهد و تسلیم خواست مارتین یا در واقع پسر سرنوشت یا سزای کار خودش شود و به راحتی پسرش را قربانی این جریان کند تا به تزکیه برسد.

یورگوس لانتیموس در کشتن گوزن مقدس پادآرمان شهری را به تصویر می‌کشد که خالی از رهایی است. آدم‌ها غرق در گناه هایشان به سر می‌برند. خلوص و قداست وجود ندارد. هدیه‌ها نشانی از محبت راستین ندارند و برای پنهان کردن هدفی، داده می‌شوند. گفتگوها خشک و عاری از احساس‌اند. در چنین فضایی آدم‌ها فقط قربانی اند ، قربانی خویش و یکدیگر، قربانی تقدیر اساطیری.

برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا