ادبیات جهان

مرگ ایوان ایلیچ نوشته‌ی لئو تولستوی؛ شرحی بر مرگ عادی یک آدم معمولی

رمان مرگ ایوان ایلیچ The Death of Ivan Ilyich
۴+

رمان مرگ ایوان ایلیچ The Death of Ivan Ilyich اثر کوتاهی از نیکلایویچ تولستوی Leo Tolstoy است. رمان مرگ ایوان ایلیچ دوازده فصل کوتاه دارد. ایوان ایلیچ گالُووین عضو هیئت رئیسه‎ دادگاه در روسیه است. او چهل و پنج ساله دارد و در بستر مرگ است و این رمان آخرین ماهها و روزهای زندگی ایوان ایلیچ را به تصویر می‎کشد. در ادامه با معرفی بررسی و تحلیل رمان مرگ ایوان ایلیچ با نت نوشت همراه باشید.

رمان مرگ ایوان ایلیچ

شرحی بر مرگ عادی یک آدم معمولی

ایوان ایلیچ گالُووین تمام عمر سعی کرده خوب زندگی کند. خوب درس خوانده است. با افراد متشخص و برجسته‎ی جامعه معاشرت کرده است. سلسله مراتب ترقی را طی کرده، با دختری از خانواده‎ای مناسب ازدواج کرده و روی ‎هم‎ رفته عاقل، شاد، خوش‎مشرب و با ادب است.

لئو تولستوی Leo Tolstoy برای روایت جریانات زندگی این دو و ارتباط آن‌ها با سایر اشخاص، همانند بسیاری از نویسندگان کلاسیک از شیوه سوم شخص دانای کل استفاده نموده است. داستان رمان آناکارنینا با یک سفر آغاز می‌شود.

لئو تولستوی Leo Tolstoy برای روایت جریانات زندگی این دو و ارتباط آن‌ها با سایر اشخاص، همانند بسیاری از نویسندگان کلاسیک از شیوه سوم شخص دانای کل استفاده نموده است. داستان رمان آناکارنینا با یک سفر آغاز می‌شود.

او همواره از زندگی خود راضی بود. می‎اندیشیده که خوب و دلنشین زندگی کرده است و حالا که در بستر مرگ افتاده ندای درونی‎ای از او در مورد زندگی سوال می‎کند و برایش تردید را به همراه دارد. و او را به کنکاش و مرور دوباره‎ی زندگی‎اش در حال و گذشته و اطرافیان و مناسباتش وادار کرده است. و این حتی بیشتر از درد و بیماری جسمانی او را آزار می‎دهد.

بیشتر بخوانید: لئو تولستوی: مروری بر آثار و زندگی نویسنده

"پزشک می‎گفت دردی که او را می‎کشد وحشتناک است، و این حرفش راست بود، اما دردی که به جانش افتاده بود، بیشتر از دردی بود که تحمل می‎کرد، و مشکل اصلی همین بود."

“پزشک می‎گفت دردی که او را می‎کشد وحشتناک است، و این حرفش راست بود، اما دردی که به جانش افتاده بود، بیشتر از دردی بود که تحمل می‎کرد، و مشکل اصلی همین بود.”

“پزشک می‎گفت دردی که او را می‎کشد وحشتناک است، و این حرفش راست بود، اما دردی که به جانش افتاده بود، بیشتر از دردی بود که تحمل می‎کرد، و مشکل اصلی همین بود.”

در تحلیل و بررسی رمان مرگ ایوان ایلیچ The Death of Ivan Ilyich باید گفت راوی رمان دانای کل نامحدود است. انتخاب این راوی به “تولستوی” این امکان را داده است که قادر به نشان دادن درون تمام شخصیت‎ها نیز باشد. و ما بتوانیم به تمامی زوایای درونی شخصیت‎ها، افکار و عقاید و آمالشان پی ببریم. البته حجم پرداختن به شخصیت‎های فرعی رمان مرگ ایوان ایلیچ کم است.

که البته با توجه به حجم کل رمان نیز امکانش وجود ندارد. اما "تولستوی" سعی کرده است با جملات کوتاه کلیدی سرنخی از کلیت شخصیت هر یک از کاراکترهای فرعی رمان به ما بدهد. مانند دختر و نامزدش و پسر "ایوان ایلیچ"، که در چند صحنه‎ی محدود حضوری کوتاه دارند.

که البته با توجه به حجم کل رمان نیز امکانش وجود ندارد. اما “تولستوی” سعی کرده است با جملات کوتاه کلیدی سرنخی از کلیت شخصیت هر یک از کاراکترهای فرعی رمان به ما بدهد. مانند دختر و نامزدش و پسر “ایوان ایلیچ”، که در چند صحنه‎ی محدود حضوری کوتاه دارند.

که البته با توجه به حجم کل رمان نیز امکانش وجود ندارد. اما “تولستوی” سعی کرده است با جملات کوتاه کلیدی سرنخی از کلیت شخصیت هر یک از کاراکترهای فرعی رمان به ما بدهد. مانند دختر و نامزدش و پسر “ایوان ایلیچ”، که در چند صحنه‎ی محدود حضوری کوتاه دارند.

از آغاز فصل چهارم رمان مرگ ایوان ایلیچ که آغاز ناخوشی “ایوان ایلیچ” است، وحشت مرگ و مرگ اندیشی بر رمان مرگ ایوان ایلیچ حاکم می‎شود. و داستانِ مرگ و وحشت از آن دنیای ناشناخته می‎شود.

بیشتر بخوانید: رمان آناکارنینا اثر لئو تولستوی

فضای رمان تیره و ترسناک و بدون هیچ روزنه‎ی امیدی است. اما در دو، سه صفحه‎ی پایانی "ایوان ایلیچ" به جای مرگ واژه‎ی روشنایی را به کار می‎برد. و دیگر وحشت مرگ را احساس نمی‎کند.

فضای رمان تیره و ترسناک و بدون هیچ روزنه‎ی امیدی است. اما در دو، سه صفحه‎ی پایانی “ایوان ایلیچ” به جای مرگ واژه‎ی روشنایی را به کار می‎برد. و دیگر وحشت مرگ را احساس نمی‎کند.

فضای رمان تیره و ترسناک و بدون هیچ روزنه‎ی امیدی است. اما در دو، سه صفحه‎ی پایانی “ایوان ایلیچ” به جای مرگ واژه‎ی روشنایی را به کار می‎برد. و دیگر وحشت مرگ را احساس نمی‎کند.

و اندکی پس از آنکه یکی از عیادت‎کنندگان مرگ او را به حضار اعلام می‎کند، در دلش تکرار می‌کند “مرگ، تمام شد… دیگر مرگی نیست”. گویا “تولستوی” در این دو صفحه می‎خواهد به خواننده‎ی خود امید بدهد. و سرانجام مرگ “ایوان ایلیچ” را به رستگاری و روشنایی می‎رساند.

"نیکلاویچ تولستوی" ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ متولد و در تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ درگذشت. او نویسنده‎ی مشهور و فعال سیاسی و اجتماعی روس بود. "تولستوی" از نویسندگان مشهور تاریخ معاصر روسیه به شمار می آید. رمانهای "جنگ و صلح" و "آناکارنینا" از آثار برجسته‎ی ادبیات جهان به شمار می‌آید.

“نیکلاویچ تولستوی” ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ متولد و در تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ درگذشت. او نویسنده‎ی مشهور و فعال سیاسی و اجتماعی روس بود. “تولستوی” از نویسندگان مشهور تاریخ معاصر روسیه به شمار می آید. رمانهای “جنگ و صلح” و “آناکارنینا” از آثار برجسته‎ی ادبیات جهان به شمار می‌آید.

“نیکلاویچ تولستوی” ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ متولد و در تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ درگذشت. او نویسنده‎ی مشهور و فعال سیاسی و اجتماعی روس بود. “تولستوی” از نویسندگان مشهور تاریخ معاصر روسیه به شمار می آید. رمانهای “جنگ و صلح” و “آناکارنینا” از آثار برجسته‎ی ادبیات جهان به شمار می‌آید.

۱ دیدگاه

یک دیدگاه

  1. Avatar

    اذری

    ۷ آذر ۱۳۹۹ at ۱۳:۴۳

    سلام ابتدای صفحه تون ذکر کردید که تمام مطالب از جانب شماست ای کاش عکسهاهم ازخودتون بود نه اینکه باحذف لوگوی پیج اینستاگرام من ازروی عکس به اسم خودتون تمومش کنید.زحمات ما چی میشه ؟! متاسفم

    ۰

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا