فیلم The President رئیس جمهور ساختهی محسن مخملباف؛ جمهوری نگاه
فیلم The President رئیس جمهور، ساختهی محسن مخملباف، نویسنده و کارگردان به نام، خلاق و تجربه گرای ایرانی است. فیلم پرزیدنت محصول سال ۲۰۱۴ است و به زبان گرجی ساخته شده است و تولید مشترک بین انگلستان، فرانسه، آلمان، گرجستان و خانهی فیلم مخملباف میباشد. در ادامه با فیلم The President رئیس جمهور با نت نوشت همراه باشید.
فیلم The President رئیس جمهور
جمهوری نگاه
در فیلم The President باید گفت، این فیلم بی شک، بازگشت مخملباف از سکوت و رکود چندین سالهاش در غربت است و بعد از فریاد مورچه ها، سـ*س و فلسفه و حتی باغبان، بار دیگر سینمای داستانی محسن مخملباف را، از نو و با استحکام و جدیت بیشتری میبینیم.
فیلم The President رئیس جمهور حال هوایی متفاوت با آثار دیگر این کارگردان دارد. قطعا سینمایی ها، خصوصا طرفداران سبک و سیاق مخملباف که این فیلم را دیده اند، پرزیدنت را بهترین فیلم ۱۵ سال اخیر این فیلمساز میدانند.
فیلم the president را میتوان به نوعی ادامهی جهان بینی و فعالیتهای اجتماعی محسن مخملباف در سالهای اخیر مطرح کرده است: خشونت زدایی.
و اما در مورد فیلم The President اشارهای داشته باشیم به داستان آن که داستان مانوسی است از انقلاب هایی که در حکومتهای توتالیتر و دیکتاتوری شکل میگیرد،
در واقع میتوان گفت داستانی که حدودن ۷ سال است کشورهای خاورمیانه و عرب زبان به عین آن را تجربه کرده اند. شروع کوبندهی فیلم اما، با بازی بین رئیس جمهور و نوهاش است، که در قصرشان نشسته اند، و شهر زیر پایشان است، شهری که به ظاهر در امان و امان است.
بیشتر بخوانید: فیلم بمب، یک عاشقانه کاری از پیمان معادی , در ستایش عشق و زندگی در زیر بمب باران جنگ
رئیس جمهور در حالی که حکم اعدام مخالفانش را امضا میکند، تلفن را به دست نوهاش میدهد تا دستور بدهد چراغها را خاموش کنند و دوباره روشن کنند، و به دستور نوهاش با یک تلفن شهر تاریک میشود و دوباره روشن و موقعیت شوک آور اینجاست که در یکی از همین خاموش کردن ها، کودتا شکل میگیرد. و اما بعد از این است که رییس جمهور به همراه خانواده و نوهاش ناچار به فرار میشود و این استارت درامی است که فارغ از نگرشهای سیاسی، مخاطب را تا انتهای فیلم درگیر و همراه میسازد.
در فیلم The President رئیس جمهور باید اشاره کرد که فیلم روایتی است از حال و هوای امروزِ جهان و اگر به دور و برمان نگاهی بیندازیم، به اشتراکات زیادی با جهان فیلم میرسیم و متوجه میشویم فضای این فیلم برایمان محسوس است.
The president رئیس جمهور در واقع در بردارندهی اتفاقات دنیای اطراف خودمان است و نمونهی ملموسش: کودتاها و انقلاب هایی است که علیه حکومتهای توتالیتر شکل گرفت، بهار عربی، انقلابهای رنگی و مخملی و…
بیشتر بخوانید: فیلم Annie Hall اثر وودی آلن ؛ یکی از آن تخم مرغ هایی که به آن نیاز داریم.
نکتهی حائز اهمیت در نقد فیلم The President رئیس جمهور این است که فیلم تمامن در نقد خشونت و دفاع از انسان و انسانیت است. چه خشونت حکومتهای توتالیتر و چه خشونتهای انقلابیون و رادیکال ها. این کافی نیست یک پروتاگونیست ضد خشونت داشته باشیم و در کنارش، جهانی که داریم سراسر از خشونت باشد.
در واقع چیزی که در فیلم وجود دارد این است که اگر خشونت را عامل نابودی انسان میدانیم، در برابرش نباید با خشونت جواب خشونت را بدهیم بلکه با فرهنگ سازی صحیح باید جواب آن را بدهیم،
بیشتر بخوانید: فیلم ابدیت و یک روز Eternity and a Day اثر تئودور آنجلوپولوس/ آرگادینی
این پیام دقیقا در قسمتی از فیلم که انقلابیونِ دموکرات رئیس جمهور را گیر آورده اند و میخواهند سریعن سر به نیستش کنند و حتی نوهاش را نیز بکشند، مشهود است و تنها یک نفر است که میگوید چطور میتوان حرف از دموکراسی زد در حالی که در عمل انقدر رادیکال و خشونت طلب هستیم.
در بررسی فیلم The President رئیس جمهور اما باید اشاره کرد به عنصر سفر، چه از شروع که در واقع جهان فیلم سفری است به یک مکان ناشناخته و بی نام ولی در عین حال کاملن مانوس، برای انسان هایی که در سراسر جهان، به نوعی زیر سلطهی رهبران و حاکمان مستبد و دیکتاتور بوده اند و چه سفری که شامل حال تمام کاراکترها بعد از فروپاشی میشود،
از رئیس جمهور و نوهاش و خانوادهاش گرفته تا زندانیان، مردم عادی، نظامیان و… شاید تنها کس و بهترین المانی که تن به این سفر نمیدهد را بتوان معلم دانست که ترجیح میدهد بماند و آموزش بدهد و از نوع شروع کند و نسل بهتری را تربیت کند.
بیشتر بخوانید: فیلم کپی برابر اصل Certified Copy اثر عباس کیارستمی؛ به دنبال باد دویدن
ولی نکتهی قابل توجه در فیلم The President رئیس جمهور این جاست که به خوبی نشان میدهد همین حاکمان، افرادی هستند که از دل مردم بیرون آمده اند و خودشان حاکم/دیکتاتور دیگری را برانداخته اند و به قدرت رسیدنشان با خشونت و تندروی بوده است.
و حالا خودشان دچار همین استبداد شده اند و این چرخهی بی پایان از خشونت که دوباره خشونت دیگری را بوجود میآورد در سراسر فیلم و تطبیق با جهان امروز، محسوس است و در اصل میتوان گفت که رابطهی قدرت و خشونت همیشگی است و به تبع قدرت، خشونت بروز پیدا میکند. هرچند فیلم مخملباف تمامن تلاشی است تا ضد این جریان و این تفکر را برایمان جا بیاندازد.
فیلم The President رئیس جمهور در لایههای پنهانی خود یک درام کامل است و مخملباف از همان شروع موقعیت دراماتیک خوبی را به دنیای سینما آورده است ولی چیزی که مهم است؛ فیلم رئیس جمهور قطعن برای مخملباف، پس از سکوت چند ساله، بازگشت او به سینمای داستانی است با تمام فرازها و نشیبها و درگیر ساختن مخاطب در جهان فیلم است.
بیشتر بخوانید: فیلم Burning سوختن ساختهی لی چانگ دونگ با داستانی از هاروکی موراکامی
آنچه که در تمام دوران فعالیت هنری مخملباف مشخص و واضح است، این است که او قصه گوی خوبی است و سینمای داستانی را خوب بلد است و مهم تر این که رگ خواب مخاطب را میشناسد و نیاز مخاطبش را پاسخگوست.
در فیلم the president رئیس جمهور هم از بدو نمایش، قصهاش را شفاف میگوید و جلو میرود. و کاراکترهای گوناگون این فیلم هم برای پیشبرد قصه، در جایگاه خوبی قرار گرفته اند و اساسن تعریف و پرداخت صحیحی از کاراکتر را ارائه میدهند.
بیشتر بخوانید: فیلم Wonder Wheel چرخ شگفت انگیز ساخته وودی آلن
بحث مانوس دیگری که در فیلم The President رئیس جمهور هم واضح است؛ اکثریت همیشه در صحنه و باری به هر جهت را میبینیم که مدام در حال شعار دادن و تغییر اصلی و اساسی شعارهای خودشان هستند و از زنده باد و پاینده باد، میرسند به مرگ برها.آنچه که میتوان دربارهی فیلم The President رئیس جمهور گفت؛ فیلم لحن گزنده و نیشداریای ندارد، و فقط رویدادها را نشانمان میدهد و مخملباف هم با استفاده از کاراکتر نوهی رئیس جمهور که هم کودک است و هم معصوم، تصاویری شاعرانه و لحنی شیرین و دنیایی ناپایدار را نشانمان میدهد.
کودکی که هنوز معصومیتش از دست نرفته است و در کنار افراد، محیط زندگی و آموزش هایی که میبیند، چه بسا تبدیل به همان پدربزرگ نشود.
بیشتر بخوانید: فیلم Midnight in Paris کاری از وودی آلن
در مورد فیلم The President باید گفت: محسن مخملباف با تمام تجربههای پیشینش در سینما، در این فیلم، با بازگشت به سینمای قصه پردازانه، روایت را جلو میبرد، از فلاش بک و فلاش فوروارد گرفته تا روایتگری کلاسیک، در عین حال تلاش کرده است تا از مطلق نشان دادن کاراکترها و حتی تیپهای شخصیتیاش دوری کند.
حتی در قابها و حرکتهای دوربین هم برای پیشبرد قصه اش، به بهترین شکل عمل میکند و مطابق داستانش جلو میرود و از محیط باشکوه کاخ رئیس جمهور و شهر نورانی شروع میکند و میرسد به شهر خاموش و محیط نا امن و فضاهای سرد و غمگین تا جایی که دیگر خبری از روشناهایی شهر و کشور نیست و همه جا تیره و تار میشود و متناسب با همین حال و هوای فیلم، جلو میرود و از مخاطب را دنیای رنگی میبرد به دلمردگی و بی رنگی.