زنی با موهای قرمز نوشتهی اورهان پاموک؛ روایتی ساده از افسانههای کهن
اورهان پاموک Orhan Pamuk نویسندهی استانبولی متولد ۱۹۵۲ است که در سال ۲۰۰۶ جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرده است. زنی با موهای قرمز The Red-Haired Woman که سال قبل در ایران منتشر شد کتابی متفاوت از این نویسنده است که ما به آن میپردازیم.
دیگر آثار پاموک عبارتند از: آقای جودت و پسران، خانه ساکت، قلعه سفید، کتاب سیاه، زندگی تازه، نام من سرخ، برف، استانبول، چمدان پدرم و موزه معصومیت. در ادامه با تحلیل و بررسی رمان رنی با موهای قرمز با نت نوشت همراه باشید.
زنی با موهای قرمز
روایتی ساده از افسانههای کهن
رمان زنی با موهای قرمز The Red-Haired Woman با نام “موقرمز” هم در ایران ترجمه شده است. این رمان داستانی را در دههی هشتاد میلادی در ترکیه روایت میکند. داستان از جایی شروع میشود که پسر نوجوانی که پدری سیاستمدار دارد در زندان است و او به خاطر پول در آوردن و کمک به مادرش راهی روستایی نزدیک استانبول میشود و در آنجا همراه چاه کنی (اوستا) کار میکند.
در ادامهی داستان رابطهی اوستا و جم شکل میگیرد و به نظر میرسد این رابطه در حال عمیق شدن است و از حالت اوستا و شاگردی مطلق فراتر رفته است.

اورهان پاموک Orhan Pamuk نویسندهی استانبولی متولد ۱۹۵۲ است که در سال ۲۰۰۶ جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرده است. زنی با موهای قرمز The Red-Haired Woman که سال قبل در ایران منتشر شد کتابی متفاوت از این نویسنده است که ما به آن میپردازیم.
داستان از نگاه پسر روایت میشود. گاهی با حرف هایی که میزند شاید خواننده را به این گمان بیندازد که پسر، اوستا را به نوعی جایگزین پدر خود کرده است. پدری که همیشه به دنبال اهداف سیاسی خود بوده و علاوه بر آن پسر هوس بازیهای او را هم به یاد میآورد و او را پدر ایده آلی نمیداند.
در همین بین است که پسر جوان (جم) به طور اتفاقی در شهر کوچک نزدیک روستا زنی را میبیند و به اصطلاح در یک نگاه عاشق او میشود. زن مو قرمز که جم عاشق او میشود یک بازیگر تیاتر دوره گرد است. این عشق بنا به ارتباطات زن و همچنین سن کم جم به نوعی ممنوعه محسوب میشود و رسیدن عاشق به معشوق مانند اکثر داستانهای شرقی امری دشوار است.
بیشتر بخوانید: رمان ناتور دشت اثر جروم دیوید سالینجر

در رمان زنی با موهای قرمز همواره با تضادی تمام نشدنی طرف هستیم. تضادهایی از علاقه و نفرت که در یکایک رابطههای شخصیت اصلی (جم) وجود دارد. زمانی که پسر جوان به تعریف داستان زندگیاش میشود گاهی از دوری رابطه با پدرش میگوید و گاهی او را قبول دارد.
در رمان زنی با موهای قرمز همواره با تضادی تمام نشدنی طرف هستیم. تضادهایی از علاقه و نفرت که در یکایک رابطههای شخصیت اصلی (جم) وجود دارد. زمانی که پسر جوان به تعریف داستان زندگیاش میشود گاهی از دوری رابطه با پدرش میگوید و گاهی او را قبول دارد.
در رابطه با اوستا هم این تضاد و بازی باز به چشم میخورد تا جایی که جم به سمت کشتن اوستا محمود هم پیش میرود. این تضاد تا پایان داستان پیش میرود و شاید بتوان گفت که این عنصر (تضاد) را پاموک از افسانههای کهن وام گرفته است.
بیشتر بخوانید: رمان نان سالهای جوانی نوشته هاینریش بُل، داغِ جنگ!

رمان زنی با موهای قرمز The Red-Haired Woman با نام “موقرمز” هم در ایران ترجمه شده است. این رمان داستانی را در دههی هشتاد میلادی در ترکیه روایت میکند.
در رمان “زنی با موهای قرمز” مدام داستانهایی علاوه بر داستان اصلی نقل میشود که یکی از این داستانها “رستم و سهراب” فردوسی است. این اتفاق تنها به یک نقل ساده ختم نمیشود و گویی در تمام داستان روح “رستم و سهراب” شاهنامه جاری شده است.
در این رمان که در عصر امروز نوشته شده است ما میتوانیم شاهد داستان یک تقدیر از پیش تعیین شده باشیم که شخصیتِ روایت، ما را به هر جا که میخواهد میبرد و این دقیقا همان چیزی است که در داستانهای نقل شده در کتاب نیز هست. مانند داستان رستم و سهراب و تیاتری از سوفوکل که شخصیت اصلی (جم) به دیدن آن میرود.
بیشتر بخوانید: نگاهی موجز به شخصیت اِما در مادام بواری

در این رمان که در عصر امروز نوشته شده است ما میتوانیم شاهد داستان یک تقدیر از پیش تعیین شده باشیم که شخصیتِ روایت، ما را به هر جا که میخواهد میبرد و این دقیقا همان چیزی است که در داستانهای نقل شده در کتاب نیز هست. مانند داستان رستم و سهراب و تیاتری از سوفوکل که شخصیت اصلی (جم) به دیدن آن میرود.
ممکن است Orhan Pamuk متأثر از فردوسی و سوفوکل، داستانی را روایت میکند تا شاید ذهن پرسشگر خواننده پاسخ سؤال را پیدا کند که چه قدر احتمال دارد افسانههایی این چنینی در طول تاریخ تکرار شوند و سرنوشت مردم به تقدیری از پیش تعیین شده رقم بخورد.
حال اینکه پاموک چقدر در این امر موفق بوده است خود پرسشی است که با نگرش هر مخاطب؛ پاسخی متفاوت خواهد داشت. “زنی با موهای قرمز” یکی از پرماجراترین آثار اورهان پاموک است که مخاطب را با ماجراهایی در طول سی سال همراه میکند.

نقش زن نیز در این داستان بیشتر مادر گونه و حامی به تصویر کشیده میشود تا جایی که قهرمان داستان (جم) از ابتدا عاشق زنی بسیار بزرگتر از خود میشود.
به نظر میرسد نویسنده سعی میکند احساسات این پسر جوان را مثل حسادت، عشق، مسئولیتپذیری و آزاد اندیشیاش از نزدیکترین فاصله با مخاطب در میان بگذارد. رابطهی پدر و پسری به طور متناوب در زنی با موهای قرمز بیان میشود.
نقش زن نیز در این داستان بیشتر مادر گونه و حامی به تصویر کشیده میشود تا جایی که قهرمان داستان (جم) از ابتدا عاشق زنی بسیار بزرگتر از خود میشود.
رمان زنی با موهای قرمز با دو ترجمه از عین الله غریب (نشر جهان نو) و مژده الفت (انتشارات نون) منتشر شده است.