سینمای جهان

فیلم تایتانیک ساخته‌ی جیمز کامرون؛ فراتر از یک فیلم

فیلم تایتانیک
۱۱۱+

تایتانیک Titanic را به جرات می‌توان یکی از مهم‌ترین و ماندگارترین فیلم‌های تاریخ سینما دانست. فیلمی که در سال ۱۹۸۷ و بر اساس داستانی واقعی و به کارگردانی جیمز کامرون ساخته شد و در زمان خودش یکی از پرخرج‌ترین و در عین حال پرفروش‌ترین فیلم‌ها شد. فیلمی که زوج جذاب لئوناردو دی کاپریو و کیت وینسلت را به سینما معرفی کرد و تعریف دیگری از عشق را در میان نسل جوان ارائه داد. اما اهمیت تایتانیک فقط محدود به غرب نمی‌شود و در ایران هم جایگاه ویژه‌ای را داراست. تایتانیک فیلمی بود که نسخه‌های متعدد سانسور شده و بدون سانسورش بر روی VHS‌ها بین جوانان به خصوص دهه شصتی‌ها پخش می‌شد و چهره‌‌ی دیگری از عشق را به آنها نشان می‌داد. شدت تاثیرگذاری تایتانیک بر روی جوانان این دهه را می‌توان به مثابه اهمیت فیلم برباد رفته (ویکتور فلمینگ،۱۹۳۹) بر نسل مادران و پدرانشان دانست. اکنون و پس از گذشت ۲۲ سال از ساخته شدن فیلم عظیم تایتانیک و در تماشای چندباره‌اش، هنوز هم می‌توان مسحور عشق و مقهور غرق شدن اندوه‌بارش شد و هنوز تازگی و طراوت خود را حفظ کرده است. در این متن با تحلیل و بررسی فیلم تایتانیک با نت نوشت همراه باشید.

فیلم تایتانیک Titanic

تایتانیک و چگونگی ساخته شدنش

در کتاب دلدادگان کشتی تایتانیک (ترجمه شهناز کوچی / انتشارات نگاه) چنین آمده است:

پس از اینکه کشتی اقیانوس‌پیمای تایتانیک در دهم آوریل ۱۹۱۲، با وزن شصت‌هزار تن و دویست و هفتاد متر طول، که از بلندترین آسمان‌خراش آن روزهای نیویورک بلندتر بود، به آب انداخته شد و چند روز بعد با ۲۲۴۳ نفر مسافر و خدمه، بر اثر برخورد با کوه یخ در اقیانوس اطلس به زیر آب فرو رفت، و ۱۵۱۳ نفر جان خود را از دست دادند، این حادثه اندوهبار به موضوع جذابی برای سینماگران درآمد تا فیلم هایی از این ماجرا عرضه کنند.

 

نجات یافتگان از تایتانیک (۱۹۱۲)، تایتانیک (هربرت سلپین،۱۹۴۳)، تایتانیک (ژان نگلسکو،۱۹۵۳)، شب به یاد ماندنی (روی وارد بیکر،۱۹۵۸)، تایتانیک (نسخه موزیکال)، مالی براون غرق‌ناشدنی (چارلز والتر،۱۹۶۴) و شب یخی (نسخه آلمانی) فیلم هایی هستند که پیش از فیلم پرخرج و جاه‌طلبانه کامرون James Cameron ساخته و عرضه شدند.

آنچه باعث ساخته شدن این فیلم توسط جیمز کامرون شد، در کلام خود او آشکار است:

«دهم آوریل ۱۹۱۲. تکنولوژی آرزوی دو دهه انسان را با نمایش معجزه‌ای باشکوه تحقق می‌بخشد. در آن زمان چه‌چیز بهتر از به آب‌انداختن تایتانیک بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین وسیله نقلیه ساخته‌شده توسط انسان، می‌توانست نشانه تفوق انسان بر طبیعت باشد، اما فقط چهار روز و نیم بعد رویای انسان فرو می‌ریزد. افسانه این بانوی دریاها، کشتی رویاها، در کابوسی هولناک به پایان می‌رسد، و توان شکست‌ناپذیر انسان در برابر چشمان وحشت‌زده دوهزار و پانصد مسافر مغلوب ضعف‌های همیشگی انسان می‌شود، و آن‌چه باقی می‌ماند تکبر، بی خیالی، آز و آسوده طلبی است، که مسبب این فاجعه بود.»

فیلم تایتانیک

فیلم تایتانیک

اگر کشتی غول‌پیکر تایتانیک در سال ۱۹۱۲ مسافران خود را به عمق آب‌های اقیانوس فرستاد، فیلم پرخرج تایتانیک جیمز کامرون و همکارانش را در سینمای هالیوود به اوج اقتدار و سرمستی رساند.

در ادامه این کتاب آمده است:

در ابتدای ساخته‌شدن تایتانیک، کامرون پس از تحقیقات مقدماتی و جمع‌آوری اسناد و مدارک لازم درباره کشتی تایتانیک دست به یک پژوهش گسترده دریایی زد. او یک کشتی ویژه پژوهش‌های علمی را که به روس‌ها تعلق داشت اجاره کرد و دوازده‌بار از طریق آن به اعماق اقیانوس رفت تا از نزدیک از محل غرق‌شدن تایتانیک فیلمبرداری کند. آن‌چه او و گروه فنی همراهش از اعماق اقیانوس ضبط کردند در فیلم نیز مورد استفاده قرار گرفته است.

درواقع این سفر پرهزینه دریایی او را بیش از پیش تشویق کرد تا فیلم خود را بر اساس مستندات واقعی بسازد. او که شیفته تخیل آزاد است ماجرای غرق‌شدن تایتانیک را بادقت و اصالت تاریخی بازسازی کرده است، و به هیچ‌وجه سعی نکرده است از واقعیت پرهیز کند. قطعا بازسازی آنچه در سال ۱۹۱۲ اتفاق افتاد، در همه ابعاد مقدور نیست، اما صحت تصویری تایتانیک بیش از آن چیزی است که خود او در ابتدا به آن می‌اندیشید.

در ادامه این کتاب در مورد استودیو فیلمبرداری چنین نوشته شده است:

یک استودیوی کامل در ساحل روزاریتو در مکزیکو با امکان فرورفتن تا ۷۷۵ پایی در آب ساخته شد و نود درصد کشتی تایتانیک در میان هفده میلیون گالن از آب دریا ساخته شد. بدنه بیرونی ماکت کشتی ۲۳۵ متر طول داشت که حدود ده درصد از نمونه واقعی کوچک‌تر بود.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های لئوناردو دی کاپریو

رز از همان صحنه‌های ابتدایی، بیزاری خویش را از نامزد و تایتانیک و ثروت و تشریفات و مراسماتی از این دست نشان می‌دهد و درست در اوج خسته شدن از زندگی و در اقدامش به خودکشیست که جک را می‌یابد

رز از همان صحنه‌های ابتدایی، بیزاری خویش را از نامزد و تایتانیک و ثروت و تشریفات و مراسماتی از این دست نشان می‌دهد و درست در اوج خسته شدن از زندگی و در اقدامش به خودکشیست که جک را می‌یابد

تایتانیک و کهن الگوی عشق

قصه‌ی عشق تایتانیک از کهن الگوی عاشقانه‌ای پیروی می‌کند که بیش از آنکه در داستان‌های غربی نمود داشته باشد، یادآور عاشقانه‌های شرقی و هزار و یک شبی است. در هر دو کهن الگوی عاشقانه، عشق بین فقیر و غنی دیده می‌شود، همان طور که عاشقانه بین رز (کیت وینسلت) و جک (لئوناردو دی کاپریو) چنین است. رز که دختری از طبقه بالادست است عاشق جک که پسری از طبقه فرودست می‌شود.

حال آنکه در کهن الگوهای عاشقانه غربی، بیشتر پسر پولدار است که عاشق دختر فقیر می‌شود. داستان‌های سیندرلا، سفیدبرفی همگی نشان از این الگو دارند. دخترانی فقیر و منفعل که منتظرند شاهزاده‌ای سوار بر اسب سفید بیاید و آنها را از بدبختی نجات دهد و به سوی عشق بکشاند. حال آنکه در داستان‌های عاشقانه شرقی، این دختر غنی است که عاشق پسری فقیر می‌شود.

داستان مشهور لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد نظامی یا حتا داستان‌های عاشقانه شاهنامه همچون بیژن و منیژه، زال و رودابه و تهمینه و رستم دقیقا از همین الگو پیروی می‌کنند. دختران این داستان ها، شاهزاده خانم هایی هستند که عاشق پسران فقیر، اما پهلوان، چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ ذهنی می‌شوند و در این امر، گاهی بر سنت‌ها و آداب و رسوم خانواده اشرافیشان پا می‌گذارند تا به معشوقشان برسند. این دقیقا همان الگویی است که در تایتانیک نیز دیده می‌شود.

تایتانیک چهره‌ای فعال و جسورانه از شخصیت زن اصلی داستانش رز ارائه می‌دهد. زنی که در کنار زیبایی و جذابیت جنسی اش، بسایر غیور و قدرتمند است

تایتانیک چهره‌ای فعال و جسورانه از شخصیت زن اصلی داستانش رز ارائه می‌دهد. زنی که در کنار زیبایی و جذابیت جنسی اش، بسیار غیور و قدرتمند است

رز به عنوان یک دختر اشراف زاده، پا بر سنت‌های خانوادگی خویش می‌زند و دل در گرو جک می‌بندد و در این راه از هیچ امری فروگذار نمی‌کند. این در حالیست که پیشتر در کنار خود، نامزدی بشدت مرفه دارد. اما رز از همان صحنه‌های ابتدایی، بیزاری خویش را از نامزد و تایتانیک و ثروت و تشریفات و مراسماتی از این دست نشان می‌دهد و درست در اوج خسته شدن از زندگی و در اقدامش به خودکشیست که جک را می‌یابد که وی را به زندگی برمی گرداند و تولدی دیگر به او می‌بخشد.

اتفاقا عاشقانه تایتانیک در بین عاشقانه‌های شرقی، به خسرو شیرین و شیرین و فرهاد شباهت بیشتری را دارد. شیرین و خسرو هر دو از طبقه اشرافی، دل در گرو یکدیگر دارند، حال آنکه از روی دیگر، فرهاد که از طبقه فرودست اما هنرمند است، عاشق و واله شیرین است و البته که شیرین هم شیدای او می‌شود. فرهاد نیز مانند جک هنرمند است. اگر فرهاد کوه کن است، جک نیز نقاشی چیره دست است. هر دو برای رسیدن به معشوقه، جانشان را نیز می‌دهند. شاید یکی از دلایل محبوبیت تایتانیک در ایران، به دلیل نزدیکی الگوی عاشقانه‌اش به داستان‌های عاشقانه و آشنا و پیشتر شنیده شده شرقی باشد.

بیشتر بخوانید: ۳۱ رویداد تاریخی حماسی که کسی نمی‌دانست تصویری از آنها وجود دارد!

تایتانیک و نقش زن

تایتانیک چهره‌ای فعال و جسورانه از شخصیت زن اصلی داستانش رز ارائه می‌دهد. زنی که در کنار زیبایی و جذابیت جنسی اش، بسیار غیور و قدرتمند است. بر خلاف طبقه اجتماعی‌اش قیام می‌کند. عشقی ممنوع را آغاز می‌کند و در نجات عشق و معشوقش تا سرحد جان خویش مایه می‌گذارد. او آنقدر شهامت دارد که در صد سالگی از نقاشی برهنه‌اش و عشق جسورانه‌اش با افتخار پرده برداری کند. سرکش بودن رز از همان نماهای نخستین معرفی‌اش در تایتانیک پیداست.

تمایلی به سوار شدن به کشتی تایتانیک؛ این نماد غول سرمایه داری ندارد. جلسات و مکالمات و مناسبات ثروتمندان و تازه به دوران رسیده‌ها برایش جالب نیستند. در مقابل هدیه‌های ارزشمند نامزدش واکنش سپاسی ندارد و به نوعی آنها را رد می‌کند. رز حتا عشق نامزدش را هم نمی‌پذیرد و به عشق انتخابی خودش وفادار می‌ماند.

حتا در هم آغوشی با جک نیز در سکانس معروف اتومبیل، اوست که پیش قدم است و جک را به هم تنانگیشان دعوت می‌کند. بنابراین او از همان جوانی تا پیری، شخصیتی مصمم و مقتدر و شجاع معرفی می‌شود و در کلیشه‌های زنانه سینمایی جای نمی‌گیرد.

تایتانیک و طبقات اجتماعی

پیش از هرچیز، تایتانیک را می‌توان فیلمی اجتماعی دانست. به بیان دیگر، تایتانیک بیش از آنکه عاشقانه باشد، نگاهی به جامعه و جهان دارد و عشق در فیلم تبدیل به نیروی محرکه و خطی برای پیشبرد داستان می‌باشد. در واقع امر، کشتی تایتانیک بخوبی می‌تواند نماد جامعه باشد. جامعه‌ای که در آن طبقات اجتماعی متفاوتی اعمم از پولدار، متوسط، فقیر و زیر خط فقر وجود دارد.

این کشتی سه جایگاه مسافرتی را داراست که بیانگر سه طبقه اجتماعی پیشتر گفته شده است که هر کدام به ترتیب غنی بودن از بالا تا پایین کشتی قرار می‌گیرند. همچنین کارگرانی که در زیرین ترین طبقه در حال تامین سوخت این کشتی/جامعه هستند نمادی از همان طبقه زیر خط فقر می‌باشند. رز نماد طبقه اشرافی و جک نمادی از طبقه فرودست است. تایتانیک به خوبی بیان می‌کند که وقتی مشکلی در جامعه ( در اینجا برخورد با کوه یخ) رخ می‌دهد، نخستین طبقه‌ای که درگیر این مشکل می‌شوند، طبقات پایین جامعه می‌باشند.

بیاد بیاوریم که نشت آب اقیانوس از همان موتورخانه شروع می‌شود و کارگران را درگیر می‌کند و در نهایت امر به طبقه اشرافی می‌رسد. در هنگام بروز مشکل، این طبقه فرودست است که قربانی می‌شود و طبقه فرادست است که خویش را با ثروتش نجات می‌دهد و مقدم تر است. کشتی در حال غرق شدن است که تخلیه و سوار بر قایق‌های نجات از طبقه ثروتمند شروع می‌شود. این در حالیست که طبقه زیرین پشت درهای بسته تایتانیک زندانی هستند تا نوبتشان شود. حال آنکه آنها نخستین طبقه درگیر غرق شدگی می‌باشند. 

یکی از نکات فرمی که در تایتانیک بارها مشاهده می‌شود، قرینه سازی‌های مفهومی و بصری‌اش است. قرینه سازی مفهومی‌اش بیشتر همان تقابل فقیر و غنی را شامل می‌شود

یکی از نکات فرمی که در تایتانیک بارها مشاهده می‌شود، قرینه سازی‌های مفهومی و بصری‌اش است. قرینه سازی مفهومی‌اش بیشتر همان تقابل فقیر و غنی را شامل می‌شود

به بیانی دیگر هر طبقه کشتی و هر مسافر و خدمه و شخصیتی که در تایتانیک حضور دارند، نمادی از بخش‌ها و اشخاص مختلف یک جامعه می‌باشند. همان طور که پیشتر گفته شد، مسافران با جایگیری در طبقات مختلف، بیانگر مردمان یک جامعه با طبقات مختلف اجتماعی می‌باشند. ناخدا و سازنده و صاحب کشتی، نمادی از حاکمان و سردمداران جامعه می‌باشند که سکان آن را بدست دارند و دستور می‌دهند.

دستوراتی که گاه حوادثی چون غرق و تباهی را در پیش دارد. ماموران کشتی دقیقا به مثابه ماموران و پلیس جامعه هستند. آنها وظیفه برقراری نظم را برعهده دارند و در این امر گاهی از آتش کشیدن به سمت مردم، به ویژه مردم قشر ضعیف، ابایی ندارند.

شورش مردمان طبقه فرودست در برابر ماموران برای نجات خویش بی شباهت به شورش‌های مردمی و خیابانی نیست. و در نهایت قشر دیگری از جامعه را در تایتانیک می‌بینیم که هنرمندان هستند. آنها به عنوان امیدبخش جامعه و ایجاد حسی بهتر در لحظات التهاب، تا پایان کشتی در هیات نوازندگان، ساز می‌زنند و جان خویش را فدا می‌کنند. این در حالیست که هیچ یک از مسافران، چندان توجهی به آنها ندارند.

تایتانیک همچنین با نمایش چنین تصویری، نقدی بر بی توجهی به هنر و هنرمندان را نشان می‌دهد. همچنین برای این فیلم، هنر جایگاه والایی دارد. جک نقاش است و رز علاقمند به هنر و نقاشی. در نهایت کشف نقاشی جک از رز است که باعث آشکارسازی واقعیت اتفاق افتاده در تایتانیک می‌شود.

تایتانیک با دستمایه قرار دادن چنین داستانی بخوبی به نابرابری‌های اجتماعی اشاره کرده است و چهره کثیف سرمایه داری را عریان می‌کند.

بیشتر بخوانید: روزی روزگاری در هالیوود ساخته‌ی کوئنتین تارانتینو؛ روایت هالیوودی از یک قتل

یک استودیوی کامل در ساحل روزاریتو در مکزیکو با امکان فرورفتن تا ۷۷۵ پایی در آب ساخته شد و نود درصد کشتی تایتانیک در میان هفده میلیون گالن از آب دریا ساخته شد.

یک استودیوی کامل در ساحل روزاریتو در مکزیکو با امکان فرورفتن تا ۷۷۵ پایی در آب ساخته شد و نود درصد کشتی تایتانیک در میان هفده میلیون گالن از آب دریا ساخته شد.

تایتانیک و جامعه سرمایه داری

همان طور که در ذیل عنوان پیشین گفته شد، تایتانیک را می‌توان فیلمی اجتماعی نامید. فیلمی که تا حدی جامعه سرمایه داری و به ویژه امریکا را نقد می‌کند. مقصد تایتانیک امریکاست و مسافران با شوق و ذوق سوار بر این کشتی می‌شوند تا به امریکا (سرزمین موعود) برسند اما بسیاری از آنها هیچوقت به آنجا نمی‌رسند و در کشتی که خود نماد  دیگری از جامعه سرمایه داریست، غرق می‌شوند. تنها عده‌ای و عموما ثروتمندان (سرمایه داران) هستند که می‌توانند پا در خاک امریکا بگذارند.

گویی این جامعه سرمایه داری با آن مجسمه درخشان آزادی اش، جایی برای افراد متوسط و فقیر ندارد. حال نکته آنجاست که جک با توجه به اصالت امریکایی اش، در حادثه تایتانیک جان می‌دهد و به سرزمین مادری‌اش نمی‌رسد. گویی او حتا با توجه به وضعیت اقتصادی اش، در وطن خویش نیز جایی نمی‌تواند داشته باشد. این درحالیست که او در پاریس و لندن بخوبی به عنوان هنرمند خود را جای داده بوده است.

گویی برای امریکا هنر هم چندان جایگاهی ندارد. همچنین کاوشگران برای پیدا کردن الماس قلب اقیانوس، تایتانیک را جستجو می‌کنند که نمادی از سرمایه است. حال آنکه رز (صاحب الماس قلب اقیانوس) با داستانی که از تایتانیک بیان می‌کند و پرتاب نهایی این الماس به قلب اقیانوس به صورت نمادین پرده از الماسی بسیار گرانبهاتر که عشق و انسانیت و حقیقت است بر می‌دارد. 

همچنین تایتانیک چهره‌ای رقت انگیز از ثروتمندان نشان می‌دهد. مادر و نامزد رز تنها به فکر نجات جان خویش هستند. در نمایی موازی، رز و جک، کودکی تنها را می‌بینند که مستاصل و تنها در غرقاب کشتی مانده و نجاتش می‌دهند. این در حالیست که نامزد رز کودک تنهای دیگری را می‌بیند و رهایش می‌کند و وقتی برمی‌گردد که می‌خواهد از او به عنوان فرزندش و سوار شدن به قایق نجات سوءاستفاده کند.

تایتانیک با دستمایه قرار دادن چنین مضامینی سعی بر نقد جامعه سرمایه داری امریکا را دارد. نکته جالب توجه آن است که فیلم دقیقا در نظام هالیوودی که خود یکی از نمادهای سرمایه داری امریکاست ساخته شده است.

تایتانیک چهره‌ای رقت انگیز از ثروتمندان نشان می‌دهد. مادر و نامزد رز تنها به فکر نجات جان خویش هستند.

تایتانیک چهره‌ای رقت انگیز از ثروتمندان نشان می‌دهد. مادر و نامزد رز تنها به فکر نجات جان خویش هستند.

تایتانیک و قرینه سازی‌ها

یکی از نکات فرمی که در تایتانیک بارها مشاهده می‌شود، قرینه‌سازی‌های مفهومی و بصری‌اش است. قرینه‌سازی مفهومی‌اش بیشتر همان تقابل فقیر و غنی را شامل می‌شود که اوجش را می‌توان در دو سکانس پی در پی مهمانی دید.

مهمانی نخست، مهمانی اشرافی است که جک به دلیل نجات رز به آن دعوت شده است و در آنجا تناقض‌ها و بحث‌های پوچ و آداب و رسوم تصنعی این قشر را مشاهده می‌کنیم. در ادامه‌‌ی همین سکانس، قرینه مهمانی طبقه ضعیف را مشاهده می‌کنیم. مهمانی سراسر موسیقی و مستی و شور و لذت و سرخوشی از آن لحظه‌‌ی زندگی.

نقطه تقارن و مشترک هر دوی این مهمانی‌ها رز و جک هستند. از دیگر تقارن‌های فقیر و غنی تایتانیک می‌توان به نیمه‌‌ی پایانی فیلم که کشتی در حال غرق شدن است و نجات ثروتمندان و بندکردن فقیران اشاره کرد که در اینجا هم نقطه تقارن رز و جک می‌باشند که از نمایندگان این دو قشر هستند.

اما تایتانیک تقارن‌های بصری بسیاری را داراست. یکی از معروف ترین آنها سکانس ورود جک و دوستش به عرشه تایتانیک و ایستادن بر میله‌های نوک عرشه می‌باشد که قرینه این تصویر می‌شود همان سکانس رویایی و مشهور پرواز رز و جک بر بلندای عرشه در آخرین غروب تایتانیک.

عرشه اصولا موتیفی است که بارها در فیلم تکرار می‌شود. از دیگر این قرینه سازی‌های بصری عرشه‌ای به لحظه خودکشی رز و نجاتش توسط جک می‌توان اشاره کرد که در پایان فیلم هم دقیقا در همین نقطه از عرشه، جک رز را از غرق شدن نجات می‌دهد.

از دیگر قرینه سازی‌های تایتانیک رفت و برگشت به گذشته و هم پوشانی تصاویر گذشته و حال است. به عنوان نمونه در سکانس مشهور نقاشی کشیدن جک از رز، از طریق هم پوشانی چشم رز در جوانی به چشم او در پیری رفت و برگشت زمانی می‌کنیم. یا هم پوشانی تصاویر پر زرق و برق تایتانیک در گذشته و روی آب با تکه‌های زنگ زده و به جا مانده از آن در زمان کنونی از دیگر همانی‌ها و قرینه سازی‌ها و رفت و برگشت‌های زمانی است. 

در هفتادمین مراسم اسکار ۱۹۹۷ تایتانیک توانست یازده اسکار را از آن خود کند.

در هفتادمین مراسم اسکار ۱۹۹۷ تایتانیک توانست یازده اسکار را از آن خود کند.

تایتانیک و جوایز سینمایی

در هفتادمین مراسم اسکار ۱۹۹۷ تایتانیک توانست یازده اسکار را از آن خود کند. اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلمبرداری، بهترین جلوه‌های بصری، بهترین صدابرداری، بهترین تدوین جلوه‌های صوتی، بهترین موسیقی متن اصلی، بهترین طراحی لباس، بهترین کارگردان هنری و صحنه آرا، بهترین ترانه اصلی و بهترین تدوین از جمله جوایز تایتانیک می‌باشند.

همچنین تایتانیک در مراسم گلدن گلوب نیز توانست سه جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین موسیقی متن را از آن خود کند.

تایتانیک و موسیقی

تایتانیک یکی از ماندگارترین ترانه و موسیقی فیلم‌های سینمایی را داراست. ترانه my heart will go on که ویل جنینگز آن را سروده و جیمز هورنر موسیقی آن را نواخته و سلین دیون آن را با صدای جادویی‌اش خوانده، یکی از شنیدنی ترین و ماندگارترین ترانه‌ها در جهان است. ترانه‌ای که با گذشت ۲۲ سال از آن، هنوز هم زنده است و قلب آدمی را به ارتعاش در می‌آورد. 

طبق کتاب دلدادگان کشتی تایتانیک آلبوم موسیقی از اواخر نوامبر به بازار عرضه و با فروش بی سابقه‌ای مواجه می‌شود. آواز غم انگیز «قلبم ادامه خواهد داد» با استقبال همگانی رو به رو می‌شود. قدیمی‌ها به یاد دارند که حدود سه دهه پیش موسیقی متن دکتر ژیواگو (دیوید لین) در سال ۱۹۶۶ با چنین استقبال بی سابقه‌ای مواجه شده بود.

تایتانیک و فراتر از فیلم

تایتانیک یکی از ماندگارترین فیلم‌های تاریخ سینماست. فارغ از آنکه فیلم خوب یا بدیست، فیلمی است که به نوعی بخشی از زندگی فیلم بین‌ها شده است. تایتانیک از فیلم بودنش فراتر رفته تبدیل به یک حافظه جمعی شده است.

شاید تا پیش از تایتانیک، فیلم بربادرفته چنین نقشی را در سینما ایفا می‌کرد. این ماندگاری و فراتر روی دلایل زیادی اعمم از قصه‌‌ی عاشقانه جذاب و آوانگارد به زمان خودش، موسیقی و ترانه‌اش و تاثیر گذاری که بر قشر جوان آن دوره گذشته است می‌باشد. همچنین شکوه و جاه طلبی که فیلم به لحاظ فنی و تصویری دارد نیز غیرقابل انکار می‌باشد. تایتانیک تا سال‌ها یکی از پربیننده ترین و پرفروش ترین فیلم‌های تاریخ سینما بود.

پس از اینکه کشتی اقیانوس‌پیمای تایتانیک در دهم آوریل ۱۹۱۲، با وزن شصت‌هزار تن و دویست و هفتاد متر طول، که از بلندترین آسمان‌خراش آن روزهای نیویورک بلندتر بود، به آب انداخته شد و چند روز بعد با ۲۲۴۳ نفر مسافر و خدمه، بر اثر برخورد با کوه یخ در اقیانوس اطلس به زیر آب فرو رفت

پس از اینکه کشتی اقیانوس‌پیمای تایتانیک در دهم آوریل ۱۹۱۲، با وزن شصت‌هزار تن و دویست و هفتاد متر طول، که از بلندترین آسمان‌خراش آن روزهای نیویورک بلندتر بود، به آب انداخته شد و چند روز بعد با ۲۲۴۳ نفر مسافر و خدمه، بر اثر برخورد با کوه یخ در اقیانوس اطلس به زیر آب فرو رفت

فیلمی که تا سال‌ها پس از نمایش نخستش در ۱۱ دسامبر ۱۹۹۷ به مناسبت‌های گوناگون در جهان نمایش داده می‌شود. سال‌ها پیش، سینمایی با طراحی فضایی استخر مانند و قرار دادن قایق به جای صندلی بر روی آن، فضایی شبیه به موقعیت تایتانیک را خلق کرد و فیلم را نمایش داد. ذکر این نکته شاید جالب توجه باشد که بودجه ساخت فیلم ۲۰۰ میلیون دلار بود در حالیکه تایتانیک توانست به فروش ۲.۱۸۷ بیلیون دلاری دست یابد.

جالب است که تایتانیک با توجه به عاشقانه حساسی که دارد، در بین جوانان ایرانی (دهه شصتی) نیز بسیار محبوب واقع شده بود. در همان زمان پخش VHS هایش، عکس‌های رز و جک را بر روی بسیاری از تیشرت‌ها، جاسوییچی‌ها، دفتر‌ها و لیوان و… دیده می‌شد. همچنین حدود پنج سال پیش نیز سینما قلهک، تایتانیک را به نمایش گذاشت که تجربه هیجان انگیز و ماندگاری برای ایرانیانی که می‌خواستند این فیلم را در سالن سینما و بر پرده نقره‌ای ببینند بود. تمام این عوامل، تایتانیک را به اثری فراتر از یک فیلم سینمایی تبدیل می‌کند.

حقایق و ناگفته‌هایی از کشتی تایتانیک که کمتر کسی از آنها اطلاع دارد!

بی شک فیلم تایتانیک یکی از غم انگیز ترین و زیباترین فیلم هایی است که تا به حال ساخته شده. این فیلم در مورد حادثه کشتی تایتانیک در سال ۱۹۱۲ بر اساس گفته‌های یکی از سرنشینان نجات یافته به نام رز ساخته شده است. در ادامه این متن ۱۲ حقیقت و ناگفته هایی از کشتی تایتانیک که احتمالا کمتر کسی از آن‌ها خبر دارد را خواهید خواند.

حقایق و ناگفته هایی از کشتی تایتانیک

حقایق و ناگفته هایی از کشتی تایتانیک

عملیات امداد رسانی قایق‌های نجات که می‌تواند جان صد‌ها نفر را نجات دهد یک روز به تعویق افتاد و زمانی انجام شد که کشتی تقریبا غرق شده بود.

حقایق و ناگفته هایی از کشتی تایتانیک

صحنه‌ای که گروه موسیقی برای مسافران پریشان حال اجرا می‌کردند در حقیقت در آن شب اتفاق افتاده بود و ساخته تصورات هالیوودی نبوده است.

حقایق و ناگفته هایی از کشتی تایتانیک

میلتون هرشی بنیانگذار کارخانه شکلات هرشی در آخرین لحظات بلیط سفر خود با کشتی تایتانیک را به خاطر یک جلسه کاری کنسل کرده بود.

حقایق و ناگفته هایی از کشتی تایتانیک

پس از فاجعه تایتانیک یک ژاپنی بازمانده از حادثه به عنوان یک ترسو در جامعه شناخته شده بود چرا که همراه بقیه مسافران غرق نشده بود!

حقایق و ناگفته هایی از کشتی تایتانیک

تنها سه عدد از دودکش‌های کشتی واقعا کار می‌کردند و چهارمی برای باشکوه جلوه داده شدن کشتی تعبیه شده بوده است.

حقایق و ناگفته هایی از کشتی تایتانیک

هزینه تولید فیلم سینمایی تایتانیک بیشتر از هزینه تولید کشتی واقعی بود.

۷

کوه یخی که کشتی تایتانیک را غرق کرد هزار سال قبل از میلاد شکل گرفته بوده است.

۸
یک تاخیر ساده در ارتباطات باعث شد تا کشتی قایقرانی کالیفرنیایی که در هنگام غرق شدن Titanic نزدیک آن بود نتواند به عملیات نجات برسد.

۹
سرآشپزی که به علت مصرف بیش از حد الکل به طور معجزه آسایی از یخ زدن نجات پیدا کرد. الکل باعث گرم شدن اندام بدن او شده بوده

۱۰

 Titanic تنها کشتی در تاریخ است که به خاطر برخورد با کوه یخ غرق شده است

۱۱۱
اگر همه‌‌ی قایق‌های نجات تا حداکثر ظرفیت شان پر می‌شدند همه مسافران نجات پیدا می‌کردند.

۱۲۱

اگر خبر وجود کوه یخ تنها سی ثانیه زودتر اطلاع رسانی می‌شد احتمالا کشتی با آن برخورد نمی‌کرد.

۸ دیدگاه

8 دیدگاه

  1. Avatar

    takcharkh

    ۱۱ فروردین ۱۳۹۹ at ۱۱:۴۲

    ممنون بابت نقد منصفانه

    ۱۴+
  2. Avatar

    مریم سادات

    ۲ مهر ۱۴۰۰ at ۱۱:۴۱

    لطفا بی حیایی یک زن رو که نقاشی برهنه شو نشون داده رو با شهامت و شجاعت اشتباه نگیرین.

    ۱۵+
    • Avatar

      مهدی

      ۱۴ مهر ۱۴۰۰ at ۱۴:۲۵

      اول بر اساس شنیده ها فکر میکردم یه فیلم سرگرم کننده بی معنای شهوانی باشه ولی وقتی فیلم رو دیدم بسیار پر مغز پر معنا تاثیر گذار و فوق العاده بود عالی بود اثری برای همیشه ماندگار

      ۲۰+
  3. Avatar

    محمد

    ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ at ۷:۳۶

    بی‌نظیر بود شیر مادر حلالت جمیز کامرون

    ۷+
  4. Avatar

    رضا

    ۲۷ تیر ۱۴۰۱ at ۱۴:۲۵

    باید در مقابل کارگردان و سناریونویس این فیلم که آنرا در قالبهای جامعه شناسانه، روانشناسانه، و فیلسوفانه و تفسیرهای معنوی که در این (شاهکار) از زندگی و اخلاق ارائه نموده اند، سرتعظیم فرود آورد.

    ۷+
  5. Avatar

    ناشناس

    ۹ آبان ۱۴۰۱ at ۲۰:۳۵

    قشنگ و آخرش خوب درآورد چون رز بیشتر اسیر یک هوس نشده بود نه عشق

    ۰
  6. Avatar

    حسن سلمانی

    ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ at ۲:۰۱

    آن سال همزمان با لندنی ها و آمریکایی ها، نسخه vhsآن را با دستگاه ویدئوی مدرسه ای که معاونش بودم، دیدم.
    یادداشت کوچکی هم نوشتم که عنوانش «جادوی سینما» و بود و حالا بعد از گذشت حدوداً ۲۳ سال هنوز مسحور این جادوگر هستم.
    حسن سلمانی

    ۲+
  7. Avatar

    kamal

    ۴ خرداد ۱۴۰۲ at ۲۱:۳۸

    اینجاست که میگن آدم رو سگ گاز بگیره ولی جو نگیره ! نویسنده جوگیر فیلمی آبکی و سطحی رو که صرفا بخاطر به تصویر کشیدن داستان غم انگیز غرق شدن یک کشتی عظیم تا حدی ارج و قرب داره و شاهکار تاریخ سینما میدونه !!!

    ۰

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا