آلبوم ناگفته اثر حافظ ناظری؛ من مرغ لاهوتی بدم، دیدی که ناسوتی شدم…
آلبوم ناگفته Untold که پس از سالها تلاش حافظ ناظری و با همکاری نوازندگانی جهانی همچون دیپاک چوپرا و ذاکر حسین به سرانجام رسیده است، در سبک موسیقی Traditional Classical با تهیه کنندگی شرکت سونی در دسته بندی موسیقی New Age منتشر و در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. در ادامه با بررسی و تحلیلی مختصر و نقد آلبوم ناگفته از حافظ ناظری با نت نوشت همراه باشید.
حافظ ناظری در آلبوم ناگفته Untold سعی کرده موسیقی سنتی را با بداههخوانیهای گوش نواز شهرام ناظری و آواخوانیهای گروه کر زنان با شناختی که از فیزیک صوت و اکوستیک موسیقی جدید غربی دارد، در هم بیامیزد و به سبک منحصر بفردی برسد.
آلبوم ناگفته ساختهی حافظ ناظری
در معرفی آلبوم ناگفته باید اشاره کرد، حافظ ناظری، با استفاده از سه ساز کششی، دو ساز کوبهای، دو ساز زخمهای با همراهی نوعی موسیقی کردی و هندی و هارمونی موسیقی کلاسیک با استفاده از گامهای ایرانی و سه تار کروماتیک حافظ، موسیقی حاضر را به کنترپوانی قابل قبول رسانده است.
موسیقی ناظری که در موسیقی ردیف قرار میگیرد، بیانی جدی و دارای عمق و معنا دارد. خیال و تخیل بداهه پردازی در آن آزاد بوده اما در عین حال در حفظ انگارههای اصیل موسیقی نیز کوشا و پایبند است و به خلقی فارق از تکرار میرسد.
بیشتر بخوانید: آلبوم صوتی تصویری بانگی عجب جدیدترینِ شهرام ناظری ، عشقت صنما چه دلبری ها کردی
بیشتر بخوانید: نقد آلبوم شهر دیوونه ساختهی احسان خواجه امیری؛ عاشقانهای اسیر خشکسالی رکود
از طرفی در قطعات آلبوم ناگفته به تبعیت از موسیقی نیو ایج با یک ملودی پایه، اساسی و اصلی که اوج آن در قطعهی زندگی آشکار میشود، مواجهیم؛ نوعی ملودی خاص که کل قطعات حول محور آن قرار میگیرد.
در قطعهی طلب نیز با ویژگیهای دیگری از موسیقی نیو ایج مواجهیم. قطعه با آواخوانی ملایم حافظ ناظری آغاز میشود و به نوعی موسیقی کلیسائی با آواخوانی گروه کر ختم میشود. در این قطعه ترکیب دو نوع موسیقی سنتی و غربی به خوبی نمودار میشود و به ایجاد اتمسفر موسیقی روحانی و معنوی که از شاخصههای موسیقی نیو ایج است میرسد.
در گامهای پایانی این قطعه با نوعی ابهام و رازآمیزی غریب مواجهیم که ماهیت موسیقی فلسفی را با ایجاد تعلیق و ایهام بارز میکند.
کارکرد نزدیک بودن موسیقی نیو ایج به موسیقی مذهبی در آلبوم ناگفته با به کارگیری موسیقی هندی، کردی و اشعار ماورائی مولانا تشدید میشود. در کنار استفادههای مثبت حافظ ناظری از پتانسیل موسیقیهای مذکور و ترکیب آنها به شکلی متفاوت، اما در نوع به کارگیری موسیقی هندی به چیزی جز کلیشههای رایج بر نمیخوریم.
با نگاهی به نوع نام گذاری قطعات و فصل بندی آنها و تقسیم آنها به موومانهای مجزا که قرار است دیدگاهی فلسفی را به نمایش بگذارد، استفاده از موسیقی بکر و فولکلور هندی میتوانست به شکل ناب تری در قطعات نفوذ کند.
چون موسیقی شرقی بخصوص موسیقی هند تنها ملودی نیست و ملودی فقط ظاهر کار است و موسیقی شرق رموزی را در خود نهفته دارد که باید آموخت و نوشتنی نیست و بیشتر شبیه یک زبان منحصربفرد است.
این رموز شرقی با ماهیت فلسفی قطعات آلبوم میتوانست بیشتر درگیر شود و به قطعات آلبوم اتمسفری هارمونیک ببخشد. در قطعات آغازین آلبوم، قطعات بیگ بنگ، مادهی سیاه، زندگی و قطعات فصل چهارم، اتمسفر فلسفی موسیقی با بکارگیری ویژگی اصلی این نوع موسیقی که نوعی حیرت، رازآمیزی و جهل از ندانستهها و ناگفتههای مجهول جهان هستی است که با حیرتی زیبا، دهشتناک و آگاه کننده همراه است، بیشتر نفوذ کرده است و حق مطلب ادا شده است.
بیشتر بخوانید: شهر خاموش اثر کیهان کلهر؛ داروگ کی میرسد باران؟…
عناوینی نیز که برای آلبوم انتخاب شده اند همچون بعد یازدهم که در آلبومهای خارج از کشور نام گذاری شده است و ناگفته در ایران و نام گذاری ۷ موومان اصلی کار بر اساس ۷ شهر عشق که در ۴ فصل اصلی نام گذاری شده است، به نظر میرسد کارکردی جز پیچیده تر کردن ماجرا نداشته اند و بساطت قطعات را که خود گویا و شنیدنی هستند زیر سؤال برده است.
در تحلیل و نقد آلبوم ناگفته نبوغ در به طور کلی هنر و موسیقی مسیری را طی میکند که از پس مسیرهای کمرشکنِ دریافت، تجربه و رسیدن به مهارت در نهایت به نوعی خلوص، سادگی و بدویت کودکانه میرسد.
چیزی که در نقاشی به هنر نائیف مشهور است. نوعی زیبائی شناسی هنری که بعد از گذر از مسیر مشقت بار حرفهای و از سر گذراندن تجربیات با فراموش کردن آنها به نوعی بساطت و سادگی میرسد که به دور از هیجانات و تعلیمات آکادمیک و حرفهای است و تنها از ذهنی آرام گرفته با منبع بی بدیل خلاقیتی کودکانه بر میآید.
هنری که از فرط پیچیدگی وکارآزمودگی به آسانی و سادگی محض میرسد در حالیکه نوعی پختگی منحصر بفرد خود را داراست. در آلبوم حافظ ناظری نیز به نظر میرسد، روند طی شدن این مسیر مشهود است.
از نکات بارز آلبوم ناگفته استفاده از قطعات مهیج و ریتمیک است که تیرگی و حزن آلودی موسیقی سنتی معاصرِ رایج را به حاشیه میبرد. از دیگر نقاط مثبت آلبوم ناگفته، این همانی آواز ایرانی با اشعار ریتمیک مولانا است. آواز در درجهی اول مرکب از خطوط ملودی است که اشعار کلاسیک ایران باید با آن خوانده شود و این اشعار در درجهی اول بر پایهی سیستم عروض قرار دارند.
ریتم در آواز از اشعار سرچشمه میگیرد. در اشعار ریتمیک مولوی، موسیقی وسیلهای است در راه وصال معشوق که حقیقت مطلق است و به این وسیله میتوان از خود به در آمد و به معشوق پیوست.
بیشتر بخوانید: نقد آلبوم دریا از مسیح و آرش عدل پرور؛ ابتذال فاحشه شدن یا برترین آلبوم سال!
در ادامه بررسی و نقد آلبوم ناگفته از سوئی وزنی که مولوی برای هر یک از غزلیات خود انتخاب میکند، از نظر موزیکالیته با محتوای آن همخوانی دارد. در قطعهی آمدمت که بنگرم گریه امان نمیدهد، نوعی سرگردانی و محزونی در غزل جریان دارد که با نوع موسیقی حافظ و وزن انتخابی مولوی به هماهنگی میرسد و کنترپوانی عمیق و سنگین دارد.
این ترکیب با بداهه خوانی پر از وجد و شور شهرام ناظری از عالم ناسوتی کنده میشود و همچون سماعی شورانگیز به عالم لاهوتی میپیوندد.
در قطعهی باز آمدم باز آمدم از پیش آن یار آمدم، همان طور که از وزن و محتوای غزل بر میآید با غزلی ریتمیک و شاد مواجهیم که این چند صدائی، در موسیقی مورد نظر حافظ ناظری نیز به درستی نفوذ میکند و در قطعهی نزول حتا اتمسفری حماسی-عاشقانه مییابد.
در این غزل راز و نیاز عاشقانهی انسان لاهوتی (آدم) با معبود که به ناسوت نزول میکند به خوبی نمایان است و حال و احوالات عرفانی مولانا را با شمس به تصویر میکشد.
آلبوم ناگفته به گفتهی حافظ ناظری با سالها کار و تلاش مداوم در استودیوهای «اوتار» و «ام استار» در نیویورک که جزو معروف ترین استودیوهای دنیا هستند، ضبط شده است و بخشی از کار نیز در استودیوی گلاسکو و خیلی از قسمتهای آوازی در استودیوی منزل شخصیشان در تهران ضبط شده است. این قطعات در شش استودیوی دیگر میکس و در معروف ترین استودیوی دنیا با عنوان استرلینگ سوند (Sterling Sound) مسترینگ شده است.
بیشتر بخوانید: نقد آلبوم زندگی کن از رضا صادقی؛ بخند برقص بخون
رضا
۴ آذر ۱۳۹۸ at ۲۱:۱۳
مطلب خوبی بود از نویسنده تشکر می کنم ؛ فقط جسارتا شعر « گریه نمی دهد امان … » از هوشنگ ابتهاج است.