فیلم Widows از استیو مککوئین؛ بیوههای شیکاگوی خشن
استیو مککوئین Steve McQueen چند سال پیش با فیلم سینمایی ۱۲ سال بردگی اسکار را به خانه برد، حال چندی پیش با فیلم Widows یک درام جنایی به سینما بازگشت. در ادامه برای نقد و تحلیل فیلم Widows یا بیوهها این درام جنایی زنانه با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Widows از استیو مککوئین
پیش از آغاز معرفی و بررسی فیلم Widows بد نیست به دیگر کارهای Steve McQueen تا به امروز گرسنگی اثر اول خیره کنندهی او که داستان یک اعتصاب غذایی در ایرلند سال ۱۹۸۱، شرم محصول سال ۲۰۱۱ که یک درام ویران کننده و جدی دربارهی اعتیاد جنسی است، هم اشارهی کوتاهی بیندازیم. آنچه که از محتوای این سه فیلم قابل درک است این است که همه دربارهی کاراکترهایی هستند که با غیرقابل تحملترین عذابهایی که آنها توانایی گریختن ازشان را ندارند دست و پنجه نرم میکنند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] ۱۲ سال بردگی ساختهی از استیو مک کوئین
نقد و بررسی فیلم Widows را با خلاصهی از داستان آن آغاز میکنیم. این فیلم دربارهی سرنوشت چهار زن است. چهار زنی که هیچ شباهت و نقطهی اشتراکی با یکدیگر ندارند جز بدهیهایی که همسران خلافکارشان به ارث گذاشتند. سه مرد در یک سرقت مسلحانه شکست میخورند و کشته میشوند. همسران این سه مرد تصمیم میگیرند سرنوشت زندگیشان را خودشان به دست بگیرند و کار نیمه تمام مردانشان را تمام کنند.
بدتر اینکه شوهرهایشان آنها را در موقعیت مالی بغرنجی رها کرده اند. داستان این فیلم در همین دوران معاصر و در شهر شیکاگو در جریان است. درست در زمان وقوع آشفتگی، زمانی که ورونیکا (با بازی ویولا دیویس Viola Davis)، آلیس (با بازی الیزابت دبیکی Elizabeth Debicki)، لیندا (با بازی میشل رودریگز Michelle Rodriguez) و بله (با بازی سینتیا اروینو) سرنوشت خودشان را در دست خود میگیرند، داستان و همچنین تنشهایی که بعد از آن رخ میدهد، آغاز میشود بدین ترتیب آنها سراغ زن چهارمی میروند تا در این تصمیم کمکشان کند و به نتیجه برسند.
در نقد فیلم Widows باید بگوییم که گیلین فلین Gillian Flynn که نویسندهی Gone Girl است، در این فیلم به همراه مککوئین فیلمنامه را نوشته است. این فیلم بازسازی دو فصل ۶ قسمتی از یک سریال بریتانیایی که توسط لیندا لا پلنت نوشته شده و در سال ۱۹۸۳ و ۱۹۸۵ پخش شده بود، ساخته شده است. لیندا لا پلنت در سال ۱۹۸۵ داستان این اثر را به صورت یک رمان نیز نوشت و منتشر کرد. او را بیشتر برای نوشتن یک اثر کلاسیک تلوزیون بریتانیا یعنی مظنون اصلی (Prime Suspect) میشناسند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] فیلم Shame به کارگردانی استیو مککوئین؛ از نظر من نفرت انگیزی!
فیلمنامه بیوهها به پختگی آثار قبلی فلین نرسیده و انتظارات را برآورده نکرده است. نمایش قدرت زنان در نوع خود موضوع بدی نیست اما فیلمنامه در این زمینه به پختگی کامل نرسیده است و با پریدن به شاخههای مختلف، بیننده را سردرگم میکند.
اما با این حال وایولا دیویس اعتماد به نفس فوقالعادهای در نقش ورونیکا دارد و به خوبی زنی رنجکشیده که همسر و فرزندش را از دست داده، به نمایش گذاشته است. دیویس با تواناییهای بالای خود لازم نیست که خود را برای هدایت سکانسهایی که در آنها حضور دارد، به زحمت بیاندازد، او چه در حال سوگواری و چه در حال مبارزه، قدرتمندانه و چشم نواز ظاهر شده است. ورونیکایی که وایولا دیویس خلق کرده است قربانی یک دروغ و فریب بلندمدت است و در عین حال زیر یک غم دوسویه نیز قرار دارد.
او در مرکز این داستان قرار میگیرد، نیاز او به انتقامجویی، درکشدن و در نهایت زنده ماندن قویترین محرک بین تمامی زنان در این اثر است. استوار و محکم، غیرقابلتوقف و قوی، ورونیکا همان محوری است که اکشن اثر حول آن میچرخد و «دیویس» نیز به طرز زیبایی این نقش را ایفا کرده است.
الیزابت دبیکی هم شخصیت تاثیرگذار آلیس را به خوبی معرفی میکند. دبیکی ، بازیگری که ستاره بودن او در هر فیلم بیش از فیلم قبلیاش حس میشود ، تصویری از یک زن قدرمند ارائه میدهد که بالاخره موفق میشود تا محکمتر از قبل به زندگی خود ادامه دهد. این دو بازیگر شخصیتهایی را به تصویر کشیدهاند که مخاطب به راحتی بتواند با آنها ارتباط بگیرد.
رودریگز نیز که همواره در فیلمهای درجه دو ، ارزشهای خود را زیر پا میگذاشت بالاخره فرصت این را پیدا کرده تا هنر واقعی خود را نشان دهد. کاراکترهای زن مختلفی در فیلم وجود دارند که هرکدام آنها دارای ویژگیهای خاصی هستند.
بیشتر بخوانید: فیلم If Beale Street Could Talk از بری جنکینز؛ آزادی برابری برادری
در نقد و بررسی فیلم Widows باید از ذکر این مهم هم غافل نشویم که داستان موازی این بیوهها هم وجود دارد. فیلم همچنین درگیر و دار این قضایا افراد دیگری مثل یک سیاستمدار شیکاگویی به نام تام مولیگان با بازی رابرت دووال و پسرش یعنی جک با بازی کالین فارل است. این افراد میدانند که دورانشان نزدیک به سر رسیدن است و راههایی که قبلا از طریق آن انتخابات را میبردند دیگر جوابگو نخواهد بود. اما آنها همچنان به هر قیمتی که شده، حتی خشونت بسیار زیاد قصد دارد که حتی به مدت خیلی کمی دیگر در این بازی بمانند.
در ادامه راجع به فیلم Widows این چنین ادامه میدهیم که با اینکه فیلمهای سرقتمحور به طور بالفطره بدبین و ناامیدانه هستند و حتی در برخی از خوشحالترینهایشان هم میتوان ردپای دنیایی بیعدالت و سقوط کرده و آدمهای خیانتکار را پیدا کرد، اما بیوهها حتی با در نظر گرفتنِ ماهیتِ این ژانر هم خشنتر از چیزی که به آن عادت داریم است.
بیوهها گروه بازیگران پُرتعدادی دارد به شکلی که در چنین فیلمی با این همه مهره، نتیجه به فیلمنامهی پراکندهای تبدیل میشود. یا به عبارتی دیگر مرحلهی مقدمهچینی برای به تصویر کشیدن انگیزهها و گرد هم آوردن زنان به ریتم کُندی و ساختاری اپیزودیک تبدیل شود که برای رسیدن به اتفاقِ اصلیاش درجا میزند. شاید مهم ترین ویژگی این فیلم کاراکترهای زن آن باشد. اعضای تیم بیوهها نه به خاطر روحیهی زنانه، که از روی ضرورت و اجبار به هم میییوندند.
بیشتر بخوانید: فیلم The Wild Pear Tree ساختهی نوری بیلگه جیلان؛ گلابی آن هم از نوع وحشی
در ادامه تحلیل و بررسی فیلم Widows بد نیست اشارهی کوتاهی به نظر منتقدان دربارهی این فیلم داشته باشیم:
میک لاسل | سان فرانسیسکو کرونیکل: بخشهایی از فیلم بیوهها اصلاَ احساسی به آدم منتقل نمیکند. در طی این فیلم استیو مککوئین تلاش میکند تا با زاویه سازیهای مختلف دوربین، که این کار هیچ معنی خاصی نمیدهد، اثر خود را جذاب کند اما این اتفاق برخی اوقات جالب و برخی اوقات مسخره و خندهدار میشود.
بیشتر بخوانید: فیلم Capernaum ساختهی نادین لبکی؛ زندگی من، بی ارزشتر از یک کفش است.