جنس ضعیف نوشتهی اوریانا فالاچی
جنس ضعیف (با عنوان فرعی گزارشی از وضعیت زنان در جهان و عنوان کامل The Useless Sex: Voyage around the Woman)،از نخستین اثر نویسنده و روزنامه نگار ایتالیایی، خانم Oriana Fallaci اوریانا فالاچی است که نسخه اصلی آن در سال ۱۹۶۱میلادی به چاپ رسیده است. در ادامه با معرفی و بررسی کتاب جنس ضعیف نوشتهی اوریانا فالاچی با نت نوشت همراه باشید.
فالاچی در این کتاب از وضعیت زنان جهان (هند، ژاپن، چین، مالزی، آمریکا) یک گزارش توصیفی خلق کرده است که دور از گزارشات تصویری و بی گمان بی شباهت به قسمتی از دفترچه خاطراتش نیست. نام این کتاب در ترجمه لغت به لغت عنوان جنس بی فایده و یا حتی بی مصرف را میرساند.
بیشتر بخوانید: رمان چنین گذشت بر من نوشتهی ناتالیا گینزبورگ
جنس ضعیف: بردهها در طول تاریخ آزاد شدند ،زنان اما نه!
هرچند کتاب جنس ضعیف در لایهای مستندی از زنان تاریخی نزدیک به ۶۰ سال پیش میگوید و احتمالا بسیاری از مواردی که Oriana Fallaci به آنها به عنوان فرهنگ بومی-عمومی زن در جوامع شان اشاره کرده است تغییر کرده اند اما شرح قضاوت او در مورد زن در این جوامع همچنان باقی است.
او میگوید:
“وقتی به اوضاع زنان دورتا دور دنیا فکر کنیم ،می بینیم اکثرشون دارن تو باتلاق اشتباه و بی خبری دست و پا میزنند،چه مثل حیوونای باغ وحش جدا از مرداشون زندگی کنن،چه مثل کلاغا خودشونو از چشم مردا پنهون کنن ،چه مثل جنگجوهای افسانهای از خودشون شجاعت نشون بدن؛
اما هیچ کدوم باید و شاید به اونچه که حق خوشبختی شونه نرسیدن. من نمیتونستم بین غم دیدن عروس کراچی و غم دیدن پاهای کوچک زنان چین فرقی بذارم و بگم یکی از اونا از اون یکی ناراحت کننده تر بود.”
نکته قابل توجهی که میتوان در مسیر معنوی کتاب جنس ضعیف مشاهده کرد این است که جامعهای که فالاچی از زن بنا میکند حقوق او را در تحقق رعایت مساوات بین همه انسانها با هر جنس و نژاد، قومیت و مذهب که باید رسمیت پیدا کند مورد ارزیابی قرار میدهد تا زنان بتوانند دنیای جدیدی بسازند نه برای اثبات خود بلکه برای تعالی بخشیدن.
در شرح گزارشات زنان در کتاب جنس ضعیف داریم: زنان پاکستان را تحت شرایطی سخت به صورتی غیر قابل باور دچار خود باختگی و ضعف در شناخت هویتشان و زیر استثمار نظام مرد سالار حاکم بر جامعه نشان میدهد.
بیشتر بخوانید: قایق هایی از آتش اثر میشی استراوسفلد
زنان هند را مبارزانی میبیند که در مسیر به دست آوردن استقلال کشورشان با دفاع از فرهنگ ملی، هویت و ارزش تازه یافتهاند، اما به عنوان بخشی از همان فرهنگ «نظام پروانگی» حضورشان نهایتاً آهنی شده، و همچنان در بند قوانین عرفی و مقرراتی گرفتارند که برای مثال حتی با به رسمیت شناختن حق ازدواج مجدد برای ایشان اجازه ازدواج مجدد را به آنها نمیدهد.
زن سالارهای مالزیایی نیز در نگاه او بخشی از همان فقر شناختی جامعه و زن نسبت به خود هستند، که خوشبختی فوقالعادهشان در انزوا و طردشان از جامعه به عمق جنگلها و خانوادههای کوچک چندنفرهای معنا یافته، و تنها راه درآمدن از محاصره مردان را در مردانه زندگی کردن و در محاصره گرفتن مردان در نقش زنان میبینند.
در چین نیز زنانی که خبرنگار ایتالیایی میبیند سه گونه رنج متفاوت دارند. زنان قایقنشین هنگگنگ که سرنوشت غمانگیزشان باعث شده هویت انسانی خود را فراموش کنند و چیزی فراتر از وضع فعلی خود را برای زنانگی متصور نباشند.
زنان جامعه هنگکنگ که اگرچه در میانشان چهرههای سرشناسی در جایگاههای خاص اجتماعی هم دیده میشود، اما دچار خودباختگی یا تنباختگی شدهاند که فشار خروج از شرایط سخت جامعه سنتی چین در ایجاد محدودیت برای ایشان موجب آن بوده، مثال آن نیز زندگی مالک بزرگترین روزنامه هنگکنگ است.
زنی که جدای از زندگی اجتماعی خود در زندگی شخصی تفاوت چندانی با زنان قایقنشین ندارد و زنان کمونیست که جامعه چین سرخ در قبال دادن جایگاه برابر اجتماعی به ایشان عواطفشان را به قالبهای آهکی بیجانی مبدل کرده که دیگر در آن از احساس و عاطفه غریزی زنانه خبری نیست.
بیشتر بخوانید: کتاب فضیلتهای ناچیز نوشتهی ناتالیا گینزبورگ
فالاچی زنان ژاپنی را طبق تعریف فرهنگنامهای بهترین زنان دنیا میداند که زندگی واقعیشان شباهتی با آن تعریفها ندارد؛ زنانی سرگردان میان دنیای جدید و دنیای قدیم که گیشاها آنها را با خانواده و عواطفشان پیوند میدهد. روایت اوریانا فالاچی از شرایط مراسم ازدواج فرزند دختر امپراتور ژاپن با یک کارمند ساده بانک به خوبی روشنکننده این سرگشتگی است.
اما جالبترین بخش مشاهدات نگارنده کتاب جنس ضعیف در مورد زن نیویورکی (امریکایی) است که به قول او: «غروبا مترو مثل یک اژدها اونا رو قورت میده تا جلوی آپارتمانایی که با پول آزادی و استقلال خریدن بالاشون بیاره، یه غصه و یأس بزرگ تو قلبشون میشینه و آه شون نیویورک رو با همه عظمتش میلرزونه…
پس دوباره از آپارتماناشون بیرون میزنن تا از اون یأس و غصه رها بشن و به این حقیقت زهرماری فکر کنن که قدرت برتری اونا به مرداشون- یعنی همون چیزی که توجه همه دنیا رو جلب کرده- چقدر براشون گرون تمام شده.» و نتیجه آن همه دیده و شنیده تعارضهای ناشی از مغفول ماندن هویت و ماهیت زنانگی در دنیای جدید است.
زنانی که هرچند در باز ستانی حق و ارزش خود موفق بوده اند اما همچنان برای حضور در جامعه باید روزها مردانه راه بروند، مردانه صحبت کنند و مردانه بجنگند و شبها به هیبت زنانه خود بازگردند، و این گونه میشود که زن همیشه در هویتی خاکستری بین تاریکی و روشنی ردو بدل میشود .
در آخر باید گفت فالاچی شاید با روحیه فمنیستی در مفهوم معنوی کتابش جنس ضعیف به دنبال این اعتراض باشد.
“بردهها در طول تاریخ آزاد شدند ،زنان اما نه!” دکتر نوال سعداوی
باسلام نگارنده محترم ؛ درخصوص برده بودن زنان لطفا بیشتر تحقیق نمایید . انسانها و مخصوصا زنان اگر طبق دین اسلام باشند و عمل کنند شادترین و آزادترین می شوند ولی یا راه را نمیدانند یا میدانند و بیراهه می روند و آنها که به ریسمان الهی چنگ زدند رستگار شدند. یاعلی
متشکرم ازنظر شما نوشته فقط تحلیل کتاب است خارج از قضاوت شخصی بنده
سلام آیا بدون تامل هر نوشته ای را تغذیه مردم میکنید ؟
فکر نکردن دستوریست که بعضی ها چشم بسته پدیرفته اند و بعضی های دیگر زیر بارش نمی روند. اگر نوشته های این مقاله از نظرتان به تامل نیاز دارند بنده موافق ام چزا که خیلی ها را باید از راه کج دور کند و اگر منظورتان چیز دیگر است که فکر میکنم شما م یک یا علی بگویید و تغییر را شروع کنید که در قرن بیستویکم عامل حضور مغز هایی چنین تاریک بودن شرم اور است…
جناب این حرف و جمله هایی که پشت هم ردیف کرده اید را فقط یک مرد از همه جا بی خبر میزند! کمی مطالعه بفرمایید تا شفای بینایی یابید و کمی ببینید و اگاه شوید!!!! یا علی!!!
من به عنوان یک زن مسلمان از حق اجتماعی که دین برایم قائل شده ناراضی ام . البته منظورم آزادی شنا در دریا در کنار مردان یا برداشتن حجاب و امثال این افعال نیست. در جامعه اسلامی از میان تمامی حقوق اجتماعی ما زنان فقط حق رانندگی داریم.
تعدد زوجه نمونه ای از به تحقیر کشیدن زن در خانواده خویش است و هزاران خفت دیگر
این کتاب عالیه کاملا قابل تامله و من خیلی راضی ام که در زمان نوجوانی خوندمش و نسبت به هزاران وضعیت غیرقابل انکار زنان، صرف نظر از قومیت یا ملیتشون پی بردم. مطلب عالی بود ممنون.