مجموعه داستان آلیس نوشتهی یودیت هرمان؛ «تو مشغول مردنت بودی»
مجموعه داستان آلیس Alice نوشتۀ یودیت هرمان Judith Hermann است. این مجموعه داستان شامل ۵ داستان کوتاه است. نام هر داستان کوتاه به نام یکی از شخصیتهای است. “میشا”، “کنراد”، “ریشارد”، “مالته”، “رایموند” و دیگر شخصیت اصلی تمام این داستانها “آلیس” است. ماجراها همه در کشور آلمان اتفاق میافتد. و همه در مورد آدمهای در آستانۀ مرگ است. در ادامه با معرفی مجموعه داستان آلیس با نت نوشت همراه باشید.
مجموعه داستان آلیس «تو مشغول مردنت بودی»
درونمایۀ تمامی رمان های مجموعه داستان آلیس Alice عشق و مرگ است. در این داستانها “آلیس” دارد یکی از نزدیکترین آدمهای زندگیش را از دست میدهد. و در مواجه با تجربۀ مرگ قرار دارد و در حال کنار آمدن با آن است. “آلیس” پیچیده در بغضی سنگین، تنها با سکوت و مرور خاطرات گذشته دارد این مرحله را میگذراند. نثر داستان ساده و بهدور از هر گونه پیچیدگی است. فرم داستان در مجموعه داستان آلیس خطی است و گاه تنها فلشبکهایی به گذشته و رابطههای گذشتۀ کاراکتر اول داستان میزند.
بیشتر بخوانید: رمان اگنس نوشتهی پیتر اشتام
داستانها در مجموعه داستان آلیس تصویرگر لحظات انتظار هستند. به غیر از این انتظار ماجرای خاصی در داستان رخ نمیدهد. ما شاهد قسمتی از زندگی “آلیس” هستیم و در مورد گذشتۀ او با آدمی که در بستر مرگ است جز چند خاطرۀ دور چیزی نمیدانیم. واکنشهای افراد اندک است. حرفهای کمی رد و بدل میشود. ما باید با همین واکنشهای کم و فضاپردازی که به کمک این حس و حال آمده شخصیتها را بفهمیم و درک کنیم.
به عنوان مثال در داستان اول که “میشا” نام دارد. کل داستان روایت رفت و آمد “آلیس” و “مایا (همسر میشا)” به بیمارستان است. ما نه از رابطۀ “آلیس” و “میشا” چیزی میفهمیم و نه حرف خاصی بین این دو رد و بدل میشود. ما مجبور هستنم آدمها را بپذیریم بی آنکه دلیل واقعی کارها و رفتارهای آنها را درک کنیم و یا از گذشتۀ آنها چیزی بدانیم.
داستان چهارم از مجموعه داستان آلیس ، داستان “مالته” است. این داستان کمی با بقیه متفاوت است. “مالته” عموی “آلیس” بود و اکنون بعد از بیست سال که از مرگش میگذرد سراغ دوست “مالته” میرود تا دلیل خودکشیاش را بفهمد. کل داستان تنها شرح ملاقات “آلیس” با دوست عمویش است. بیآنکه بدانیم چرا بعد از بیست سال او به سراغ او رفته است. و بالاخره آن راز چیست.
دلیل و جزییات هیچیک از اینها را در نمییابیم. البته مفهوم مرگ و تصویر کردن این لحظات به قدری تاثیرگذار است که شاید در نگاه اول و در حین خواندن داستان به هیچ یک از این روابط علت و معلولی نیاندیشیم. لحظاتی که برای همۀ ما به فراخور تجربیات شخصی بسیار باورپذیر و قابل درک است. و تنها ما نیز همراه آلیس همراه با این بغض تلخ و سنگین و این فضای ملموس و تاثیرگذار باشیم.
بیشتر بخوانید: رمان خانوادهی پاسکوآل دوآرته نوشتهی کامیلو خوزه سلا
” وقتی کسی را دوست داری، کسی که در زندگیات نقشی داشته، میرود، میمیرد و دیگر نیست، همه چیز دگرگون میشود، چه بخواهی و چه نخواهی. آن چه به جا میماند، کتابها هستند و نامهها و عکسها. یادها و اندوهی چارهناپذیر و گاهی هم در گوشهای، خیابانی، کسی را اشتباهی به جای او میگیری و به دنبالش میدوی.”
“یودیت هرمان” نویسندۀ آلمانی است که در تاریخ ۱۵ می۱۹۷۰ متولد شده است. او هم اکنون در برلین زندگی میکند.
یودیت هرمان Judith Hermann بعد از موفقیت چشمگیر مجموعه داستانهایش در بهار ۲۰۰۹ مجموعه داستان آلیس را منتشر کرد. وقتی مصاحبه کنندۀ مجلۀ اشپیگل گفت: هر نویسندۀ دیگری بود به این کتاب میگفت رمان، نه مجموعه داستان. پاسخ داد: «پنج داستان است با یک شخصیت: آلیس.» (به نقل از پشت جلد کتاب)
بیشتر بخوانید: رمان آناکارنینا اثر لئو تولستوی