سینمای ایران

فیلم دارکوب ساخته‌ی بهروز شعیبی؛ پرسش‌هایی که بی‌پاسخ می‌مانند!

فیلم دارکوب سومین ساخته‌ی سینمایی بهروز شعیبی در مقام کارگردان است. پیش از این، او فیلم‌های دهلیز و سیانور را کارگردانی کرده بود. جدیدترین ساخته او هیچ شباهتی به فیلم پیشین او یعنی سیانور ندارد و بیشتر به سمت و سوی نخستین فیلمش دهلیز می‌رود. اگر در سیانور ما شاهد فیلمی تاریخی – سیاسی بودیم، در دهلیز و دارکوب نظاره گر مسائل و مشکلات اجتماعی می‌باشیم. در ادامه با بررسی و نقد فیلم دارکوب همراه نت نوشت باشید.

نقد فیلم دارکوب

پرسش‌هایی که بی پاسخ می‌مانند!

قبل از شروع نقد فیلم دارکوب باید متذکر شویم که جدیدترین ساخته‌ی شعیبی به مسئله‌ی اعتیاد زنان و عواقب و حواشی آن در زندگی پرداخته است. چندی بود موضوع اعتیاد در سینمای ایران توجه‌اش را از دست داده بود، اما در جشنواره‌ی سال ۱۳۹۶ با دو فیلم مغزهای کوچک زنگ زده به کارگردانی هومن سیدی و دارکوب؛ البته با پرداخت‌های بسیار متفاوت، بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. مسئله‌ای که متاسفانه در جامعه امروزی رو به افزایش است و مواد مخدر جدیدتر و مضرتری از جمله شیشه نیز به این جمع ناصواب پیوسته است.

 

امروزه اعتیاد نه تنها مختص مردان نیست، بلکه دامن گیر زنان و حتا دختران جوان هم شده است. در این جا باید گفت که دارکوب نخستین فیلمی نیست که به اعتیاد زنان پرداخته و خیلی پیش تر از این رخشان بنی اعتماد با فیلم نرگس کاراکتر زن معتاد و ماندگاری را به نام آفاق با هنرمندی تحسین برانگیز فریماه فرجامی خلق کرده بود که یکی از به یاد ماندنی ترین شخصیت‌های زن در سینمای ایران می‌باشد. فیلم دیگر او به نام خون بازی نیز روی دیگری از اعتیاد را در دختران جوان به نمایش گذاشته بود. با این حال بهروز شعیبی به مسئله‌ی مادرانگی هم در جدیدترین ساخته‌اش توجه نشان داده و موضوع محوری داستان خویش قرار داده است و نباید در نقد فیلم دارکوب این مهم از قلم بیفتد.

با توجه به پیشرفت سیانور نسبت به دهلیز، چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ اجرا و خلق فضایی باور پذیر از دهه ۵۰ ایران با استفاده از شیوه‌ی فیلم برداری نگاتیو و طراحی درست لباس و صحنه و مواردی از این دست، انتظار می‌رفت که فیلم دارکوب نیز قدمی رو به جلو برای این کارگردان جوان باشد. ولی متاسفانه باید در نقد فیلم دارکوب بگویم که چنین اتفاقی رخ نداده است و حتی نسبت به اولین ساخته‌اش دهلیز در مرتبه‌ی پایین تری قرار می‌گیرد.

هنرنمایی سارا بهرامی در فیلم دارکوب ساخته‌ی بهروز شعیبی
هنرنمایی سارا بهرامی در فیلم دارکوب ساخته‌ی بهروز شعیبی

مهمترین مشکلی که باید در نقد فیلم دارکوب به آن اشاره شود، ضعف شدید در شخصیت پردازی از جمله مهسا، مادر معتادی است که سارا بهرامی ایفاگر نقش‌اش می‌باشد. مخاطب تا پایان داستان نمی‌تواند مادرانگی او را قبول کند. چرا او تازه پس از شش سال به صرافت جستجوی فرزندش افتاده، در این شش سال کجا بوده و چه می‌کرده؟! اصلا از کجا محل کار شوهر سابقش بهروز (امین حیایی) را یافته؟! و مهم ترین پرسش، مگر مادر، ولو معتاد، نوزادش را در ماشین، میان برف و کولاک رها می‌کند و فرار می‌کند؟! و پرسش‌هایی از این دست که تا انتها نیز بی پاسخ می‌مانند.

همچنین تحول شخصیتی او از زنی معتاد و عاصی که به هر قیمتی که شده از جمله دعوا در محل کار همسر سابق، ایجاد آشوب در محل زندگی او و… خواستار گرفتن دخترش است، به مادری که برای آینده‌ی بهتر دخترش از فکر باز پس گیری آن سر باز می‌زند و آن را به شوهر و همسر تازه‌اش نیلوفر (مهناز افشار) می‌سپارد، شکل نگرفته است و منطق روایی ندارد. البته بخشی از ضعف در پردازش این شخصیت با بازی بسیار خوب سارا بهرامی در شمایل چنین زنی پوشیده شده است و آن را به نکته چشم گیر فیلم بدل کرده است.

بیشتر بخوانید: فیلم بمب، یک عاشقانه کاری از پیمان معادی , در ستایش عشق و زندگی در زیر بمب باران جنگ

پوستر فیلم دارکوب کاری از بهروز شعیبی
پوستر فیلم دارکوب کاری از بهروز شعیبی

دارکوب نیز از وجود سکانس‌ها و نماهای اضافی نیز رنج می‌برد. برای مثال می‌توان به خفه شدن مهسا به دست تینا (شادی کرم رودی)؛ دوست و هم خانه‌ی صمیمی‌اش اشاره کرد. واقعا چه کارکرد دراماتیکی در این صحنه وجود دارد؟! چرا تینا باید مهسا را که نزدیک ترین شخص در زندگی او هست را خفه کند؟! کما اینکه ما پیش تر هم دعوا و یا نکته‌ای مبنی بر برهم خوردن رابطه این دو نمی‌بینیم. و یا سکانسی که دو دوست دیگر مهسا به ملاقات نیلوفر و بهروز می‌آیند و آن‌ها را از رفتن به دادگاهی که مهسا آنها را فراخوانده منع می‌کنند چه اطلاع جدیدتری به مخاطب داده می‌شود؟!

ما که پیش تر دیده بودیم برای آن‌ها احضاریه آمده و آن دو نیز قصد رفتن به این دادگاه را ندارند. همچنین هویت خانه‌ای که مهسا و دیگر زنان معتاد در آن زندگی می‌کنند کمی نامشخص است. آن جا صرفا کمپی برای زنان معتاد است و یا با اشاره‌های ریزی که در فیلم مبنی بر مامانی خواندن زن صاحب خانه و شمایل خانم رئیسی‌اش و آرایش‌های غلیظ یکی دیگر از دختران می‌شود، آن جا را به روسپی سرای بدل کرده است؟! و سوال‌های دیگری که فیلم برای آنها پاسخی ندارد و مانند دارکوب در سر بیننده صدا می‌کنند.

بیشتر بخوانید: نقد فیلم سوء تفاهم از احمدرضا معتمدی ، فم فتلی ایرانی با تنالیته‌های آبی

سوژه‌ی فیلم دارکوب بسیار تلخ و سیاه است. اما شعیبی تلاش کرده است که تنها تلخی‌ها را به نمایش نگذارد. و تصویری مطلقا سیاه از آدم‌های فیلم به نمایش نمی‌گذارد. از جمله در سکانس‌های خانه‌ای که این معتادها در آن زندگی می‌کنند. این خانه تصویر آشنای خانه‌ی قمر خانوم است و همه‌ی این دست آدم‌ها در خانه‌ی فردی که همه مامان صدایش می‌زنند زندگی می‌کنند. سرخوشی‌ها، آرزوها، مهربانی‌ها و دغدغه‌های انسانی آدم‌های ساکن این خانه بخشی از فیلم را از سیاه نمایی صرف نجات داده است.
سوژه‌ی فیلم دارکوب بسیار تلخ و سیاه است. اما شعیبی تلاش کرده است که تنها تلخی‌ها را به نمایش نگذارد. و تصویری مطلقا سیاه از آدم‌های فیلم به نمایش نمی‌گذارد. از جمله در سکانس‌های خانه‌ای که این معتادها در آن زندگی می‌کنند. این خانه تصویر آشنای خانه‌ی قمر خانوم است و همه‌ی این دست آدم‌ها در خانه‌ی فردی که همه مامان صدایش می‌زنند زندگی می‌کنند. سرخوشی‌ها، آرزوها، مهربانی‌ها و دغدغه‌های انسانی آدم‌های ساکن این خانه بخشی از فیلم را از سیاه نمایی صرف نجات داده است.

فیلم دارکوب

زن، فقر فرهنگی، اعتیاد و مهر مادری

فیلم دارکوب سومین فیلم بلند سینمایی بهروز شعیبی به عنوان کارگردان است. او پیش از این ساخت فیلم‌های دهلیز و سیانور را در کارنامه‌اش دارد. فیلم دارکوب ماجرای مادری است که اعتیاد شدید به شیشه دارد. او بعد از شش سال که ناپدید شده بود برگشته است تا هر آنچه از دست داده دوباره بیاید و بسازد.

فیلم دارکوب یک فیلم اجتماعی است که در کنار پیش بردن داستان فیلم، تلاش کرده است که زیر لایه‌های اجتماعی را پیش ببرد. اعتیاد و عواقب آن موضوع فیلم است. و وجه انسانی فیلم حس مادری است. هر چند گاهی به دام شعار دادن افتاده است. و قسمت‌هایی از فیلم به دلیل اصرار کارگردان بهروز شعیبی به نشان دادن وجه‌هایی از اعتیاد که در داستان فیلم نمی‌‌گنجیده به شکل فیلم مستند درآمده است.

پوستر فیلم دارکوب به کارگردانی بهروز شعیبی
پوستر فیلم دارکوب به کارگردانی بهروز شعیبی

سوژه‌ی فیلم دارکوب بسیار تلخ و سیاه است. اما شعیبی تلاش کرده است که تنها تلخی‌ها را به نمایش نگذارد. و تصویری مطلقا سیاه از آدم‌های فیلم به نمایش نمی‌گذارد. از جمله در سکانس‌های خانه‌ای که این معتادها در آن زندگی می‌کنند. این خانه تصویر آشنای خانه‌ی قمر خانوم است و همه‌ی این دست آدم‌ها در خانه‌ی فردی که همه مامان صدایش می‌زنند زندگی می‌کنند. سرخوشی‌ها، آرزوها، مهربانی‌ها و دغدغه‌های انسانی آدم‌های ساکن این خانه بخشی از فیلم را از سیاه نمایی صرف نجات داده است.

در معرفی و تحلیل فیلم دارکوب باید اذعان کرد که تصویر زن معتادی که شعیبی ارائه کرده است از کلیشه‌های مرسوم سینمای ایران دور است. و این را مدیون دغدغه‌های انسانی است که برای شخصیت مهسا طراحی کرده است. هر جا که کاراکتر حتی کمی شخصیت‌پردازی شود از کلیشه‌ها دور خواهد بود و این آن چیزی است که فیملنامه‌ها در سینمای ایران در آن ضعیف هستند. اما شعیبی نیز به طور کامل در آن موفق نیست. مهسا فردی است که سال هاست که معتاد به شیشه و بی‌خانمانی است، حالا تصمیم گرفته است که ترک کند و به زندگی عادی برگردد. تلاشش برای بازگشت به زندگی نشان از تحولات درونی او دارد. که کارگردان موفق نشده است این تحولات و تفکرات درونی او را به ما نشان بدهد و از آنچه در ذهن مهسا می‌گذرد که او را وادار به تغییر می‌کند بی‌خبریم.

نقش مهسا یک معتاد به شیشه را سارا بهرامی بازی کرده است. سارا بهرامی با گریمی متفاوت و سنگین در این فیلم ظاهر شده است. در کنار سارا بهرامی، امین حیایی در نقش روزبه علیزاده و مهناز افشار در نقش نیلوفر زوج این فیلم هستند.

امین حیایی در این فیلم نقشی جدی دارد. او فردی صاحب اعتبار و مدیر فروشگاه زنجیره‌ای است. اما بازی‌اش در صحنه‌هایی از فیلم ما را یاد نقش‌های کمدی و آدم‌های لمپنی که قبلن بازی کرده است می‌اندازد.

مهناز افشار در نقش نیلوفر بعنوان همسر روزبه علیزاده است. هر چند که کنش و واکنش‌های نیلوفر در مقابل مهسا پیش برنده‌ی فیلم است اما کاراکتر او به خوبی شخصیت‌پردازی نشده است. واکنش‌های بیرونی مهناز افشار نسبت به مهسا، اعتیاد او و احساس مادرانه‌اش به نظر می‌رسد که باید بیشتر پرداخته می‌شد.

بیشتر بخوانید: فیلم جشن دلتنگی به کارگردانی پوریا آذربایجانی ، واقعیت روابط مجازی

هنرنمایی امین حیایی، سارا بهرامی و مهناز افشار در فیلم دارکوب
هنرنمایی امین حیایی، سارا بهرامی و مهناز افشار در فیلم دارکوب

هادی حجازی فر در نقش مازیار، برادر مهسا با وجود حضور کوتاهش تاثیر پررنگ بر داستان دارد. به نظر می‎رسد حجازی فر از شخصیت مازیار شناخت خوبی پیدا کرده است. و با وجود چند دیالوگ کوتاه حضورش در این فیلم تاثیر گذار است.

جمشید هاشم‌پور در نقش آقای اناری فردی که کار خلاف و تجارت انسان و کودک می‌کند با گریم و بازی متفاوتی ظاهر شده است. و از کلیشه‌های مرسوم بازیگری خود به خوبی فاصله گرفته است.
نگاه متفاوت شعیبی به اعتیاد، دغدغه‌های انسانی‌اش باعث شده است که شخصیت‌های دارکوب چهره‌ی متفاوتی با سایر شخصیت‌های مشابه این نقش‌ها در سینمای ایران داشته باشند. اما فیلم در خیلی از سکانس‌‌ها خالی است. و اتفاق خاصی به لحاظ بیرونی و درونی در فیلم رخ نمی‌دهد.

در فیلم اجتماعی همیشه این امکان وجود دارد که به دام شعار و نصیحت بیفتد که باید در تحلیل و نقد فیلم دارکوب اعتراف کرد که در برخی سکانس‌ها این اتفاق افتاده است. شاید اگر کارگردان می‌توانست بر این وسوسه‌ی پند و اندرز غلبه کند و از سوی دیگر شخصیت‌پردازی عمیق‌تری برای کاراکترهایش انجام دهد، بطوریکه ما می‌توانستیم درون بیشتری از شخصیت‌ها را ببینیم و بشناسیم فیلم عمیق تر و اثرگذارتر می‌بود.
از سایر بازیگران این فیلم می‌توان به نگار عابدی، شادی کرم رودی اشاره کرد.

آرش منادی

آرش منادی هستم. فارغ التحصیل کارشناسی معماری. علاقمند به سینما و ادبیات. بیشتر از اینکه بخوام فیلم ها رو نقد کنم، دوست دارم تحلیلشون کنم.

نوشته های مشابه

‫۵ دیدگاه ها

  1. نقد منصفانه ای نیست. جواب بیشتر سوالات شما را من از متن فیلم فهمیدم. البته درست است که با وجود دو سیمرغ انتظار فیلم دلچسب تری را داشتم و الان بعد از دیدن فیلم حس گیجی دارم و نمیدانم چه چیزی خوب است و چه چیزی بد؟ اما با این حال نظر بسیار مساعدتری نسبت به فیلم در مقایسه با شما دارم. بازی ها گیرا و دوست داشتنی و شخصیت ها پرداخت‌شده بودند و در نهایت شما به این نتیجه خوب می رسیدید که اگر امید باشد معتاد میتواند معتاد نباشد.

  2. جواب سوالات شما تا حدی پیدا بود مثلا اینکه چرا تینا میخواست مهسا رو خفه کنه؟بعد از حرف زدنش با روزبه مشخص بود که بخاطر وعده ی پول میخواد مهسا رو حذف کنه…اینکه چرا در ماشین بچشو گذاشت چون فکر میکرد بعد از شیر دادن بهش بچه مُرده و از ترس شوهرش فرار کرد و….

  3. جواب سوال شما که چرا دو دوست مهسا از روزبه میخوان به دادگاه نره اینه که چون فهمیدن رفته کمپ میخوان حداقل به بهونه بچه، ترک کنه. خودشون هم میگن.
    یعنی به خیال این دو دوست اگه روزبه بره دادگاه و ازمایش بده و معلوم بشه بچه مال مهسا نیست دیگه مهسا انگیزه ای برای ترک نداره.
    البته ضعف در شخصیت پردازی ها را قبول دارم.

  4. خدایی اخه به این میشه گفت فیلم.؟! من با زور نیم ساعتشو دیدم.من نمیدونم کی توی جشنواره نشسته که به این سبک بازی معتاد میگن هنرنمایی!! خیلی افتصاح بازی کرده بود نقش مهسا رو. فعلا بهترین فیلم ایران متری ششو نیم هست تا ببینیم باز چند سال دیگه یه فیلم خوب میاد بیرون!
    البته خوب کسب که فقط فیلم ایرانی و هندی میبینه این فیلم دارکوب و نقش آفرینی هاش براش جذابه، ولی کسی که به فیلم به معنای واقعی میبینه میبینه که اکثر ساخته های ایران آشغال هستند. برید فیلم جوکر خواکین فینیکس رو ببینین تا بفهمین بازی کردن یعنی چی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا