فیلم هتل بزرگ بوداپست The Grand Budapest Hotel
فیلم هتل بزرگ بوداپست The Grand Budapest Hotel نهمین تجربه کارگردانی وِس اندرسون است که برداشتی آزاد از آثار اشتفان تسوایگ، رماننویس، نمایشنامه نویس، روزنامهنویس و زندگینامه نویس اتریشی است. در این مطلب با تحلیل فیلم هتل بزرگ بوداپست خواهیم پرداخت، با نت نوشت همراه باشید.
فیلم هتل بزرگ بوداپست ساختهی وِس اندرسون
The Grand Budapest Hotel دارای یک روایت غیر متضاد، تکه تکه و درخشان است که این کیفیت را در سرتاسر فیلم حفظ میکند. داستان فیلم هتل بزرگ بوداپست شامل فلش بکها و فلش فورواردهای متعددی است که در یک بازه زمانی در قرن بیستم در حرکت است.
زیرو مصطفی صاحب کنونی هتل بزرگ بوداپست سرگذشت خود را از پادویی تا صاحب شدن این هتل روایت میکند. ما در فیلم پادوی نوجوانی را میبینیم که به عنوان همراه و ملازم مدیر هتل آقای گوستاو با بازی متفاوت رالف فاینز خدمت میکند.
تعدد کاراکترها و گذاشته شدن بار فیلم هتل بزرگ بوداپست بر روی توانایی بازیگران از نکاتی است که نمیتوان آن را کتمان کرد.
فیلم هتل بزرگ بوداپست داستانی جدی را روایت میکند که طنزی حساب شده در دل خود جای داده که نه به سمت ابتذال میرود و نه لودگی را چاشنی کارش میکند.
وِس اندرسون Wes Anderson با هتل بوداپست ادای دینی نیز به فیلمهای کلاسیک میکند، با تعقیب و گزیرهای پر جزئیات فیلمهای کنونی شوخی میکند، با دکورهای عظیمش یاد آور فیلمهای ابتدای اکسپرسیونیم آلمانی میشود و کادر بندی و رنگ آمیزی را به رخ میکشد.
بیشتر بخوانید: فیلم ۱۲۷ ساعت ساختهی دنی بویل
The Grand Budapest Hotel فیلمی است سرحال در وصف روزگار فلاکت بازگشته. وِس اندرسون با لحنی حامل طنز و هجو روایتی جدی از دورانی پر از خفقان و سراسر ترس را ارائه میدهد.
و با وام گیری از سینمای اکسپرسیونیستی درخشان ما بین دو جنگ جهانی در آلمان تصاویر و قاب بندی مهیجی را ارائه میکند. و این ادای دین، با موسیقی به شدت فکر شده و بازی گرفتنِ فوق العاده از تمامی هنرپیشگان همراه شده است.
تاد مکارتی منتقد مشهور هالیوود ریپورتر در وصف فیلم میگوید:
“فیلم در مواردی بسیار جذاب، گیرا و بی نظیر است.”
پیتر تراورز منتقد مجله رولینگ استون فیلم را به
“جعبهای اسباب بازی تشبیه کرده است که به طرز غیر قابل انکاری خوشمزه است به نحوی که شاید بخواهید پرده نمایش را ببلعید.”
و در نهایت جیمز براندلی منتقد سرشناس در مورد فیلم چنین میگوید:
“غیر قابل پیش بینی بودن روایت فیلم هتل بزرگ بوداپست این اجازه را میدهد که خیلی سریع پیش رود.”
اندرسون با استفاده از این فیلم چشم انداز کاملا قابل ملاحظهای از یک اروپای پیش از جنگ را ایجاد میکند. این فیلم به نوعی یادآور مرگ وحشتناک اشتفان تسوایگ (Stefan Zweig) هست که در سال ۱۹۴۲ در برزیل رخ داد.
تسوایگ هم مانند هم کیشان یهودی خود از اروپا تبعید شد و پس از مدتی سرگردانی به همراه همسرش در برزیل و در رویای اروپایی متحد خودکشی کرد. چرا که او به پایان عمر اروپا اعتقاد داشت. فیلم اگر چه مستقیم چیزی در این باره به مخاطب ارائه نمیدهد، اما رگههای ادای دین به تسوایگ در آن دیده میشود.
The Grand Budapest Hotel به طور گسترده در مارس ۲۰۱۴ به اکران عمومی در آمد و توانست از بزرگان فصل جوایز، لقب بگیرد. فیلم توانست در ۹ بخش نامزد جوایز اسکار شود و ۴ اسکار طراحی لباس، طراحی گریم، موسیقی متن و پروداکشن دیزاین را به خانه ببرد.
این فیلم همچنین جوایز مهم دیگری نظیر بهترین فیلم کمدی موزیکال گلدن گلاب و خرس نقرهای برلین را نیز در مجموعه افتخارات خود میبیند.
در نهایت میتوان The Grand Budapest Hotel را فیلمی دانست که در پس لایههای ظاهری عمومی اش، نیم نگاهی به زمان جنگ جهانی دوم و تأثیر فاشیسم و بهت، نگرانی و ترس متعلق به آن دوران دارد. فیلم همچنین پیوند غیر قابل انکاری میان سینما و ادبیات برقرار میکند.
اگر قرار است این پایان من باشد، بدرود
در سوگ من بنوازای پسرک فلوت زن
آنگاه که تفنگها میغرند
و سربازان گارد بانگ شادی سر دهند
و برجها فرو ریزند
گفت اکنون بر این فکرم، اکنون نفس هایم بر میآیند و ترس بر من؛
مستولی گشته است…