سینمای ایران

فیلم شازده احتجاب از بهمن فرمان آرا؛ انتقام مردانگی و زنانگی تحقیر شده!

فیلم شازده احتجاب به کارگردانی بهمن فرمان آرا و با هنرمندی جمشید مشایخی، فخری خوروش، نوری کسرایی، روایت یک شب تا صبح شازده قاجاری است که در این مدت به مرور خاطرات و زوال خویش می‌اندیشد. این فیلم که بر اساس رمانی به همین نام، نوشته هوشنگ گلشیری ساخته شده است، یکی از فیلم‌های مهم موج‌ نوی سینمای ایران در کنار فیلم‌هایی چون قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی، گاو ساخته داریوش مهرجویی، آرامش در حضور دیگران اثر ناصر تقوایی می‌باشد. در ادامه با تحلیل و نقد فیلم شازده احتجاب با نت نوشت همراه باشید.

پوستر فیلم شازده احتجاب به کارگردانی بهمن فرمان آرا
پوستر فیلم شازده احتجاب به کارگردانی بهمن فرمان آرا

فیلم شازده احتجاب از بهمن فرمان آرا

فیلم شازده احتجاب که اثری اقتباسی محسوب می‌شود یکی از بهترین اقتباس‌های سینمای ایران از ادبیات می‌باشد. رمان شازده احتجاب که هوشنگ گلشیری آن را نوشته و البته در فیلمنامه هم نیز با بهمن فرمان آرا همکاری داشته است، یکی از مدرن ترین داستان‌های ایران محسوب می‌شود.

این رمان که فرمی سورئال دارد و شامل چند راوی می‌باشد و زمان‌ها یکایک شکسته می‌شوند، به نقد تاریخ قاجار و در گذر از آن تاریخ ایران می‌پردازد. فرم و مفهومی که هر دو به نحو بسیار خوب و نزدیک به کتاب در فیلم شازده احتجاب پرداخته شده اند. چرا که اصولا خواندن کتاب شازده احتجاب کار سختی است و به تصویر کشیدن این کتاب غریب، هنری والا می‌طلبد و سخت تر است، که البته بهمن فرمان آرا به خوبی از عهده‌ی آن برآمده است.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] رمان شازده احتجاب نوشته‌ی هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری و بهمن فرمان آرا
هوشنگ گلشیری و بهمن فرمان آرا

گرچه مانند هر اقتباس دیگری صد در صد به مانند کتاب نیست و تفاوت‌های جزئی و کلی دارد که در ادامه‌ی تحلیل به آن‌ها بیشتر خواهیم پرداخت. اصولا در مرحله‌ی تبدیل کردن کتاب به فیلم، سازنده به دلیل تغییر مدیوم و محدودیت زمانی و امکانات سینما، مجبور به حذف برخی موارد در کتاب می‌شود.

گرچه این امر در اقتباس سینمایی شازده احتجاب بسیار اندک است و همین باعث ماندگاری فیلم شده است. به عبارتی دیگر می‌توان گفت که کتاب و فیلم شازده احتجاب به نوعی مکمل یکدیگر هستند. چرا که یکی از نقاط قوت کتاب، تصویرسازی‌های بدیع و زیبایش می‌باشد که این امر به مدد سینما که هنری تصویری است بسیار خوب انجام شده است و نعمت حقیقی به عنوان فیلمبردار، قاب‌هایی در خور این فضای سورئال برگزیده است.

شاید تجسم چنین تصاویری در ذهن به راحتی دیدنشان بر پرده نقره‌ای نمی‌شد. یکی دیگر از عواملی که باعث این مکمل بودن کتاب و فیلم شازده احتجاب شده، شفافیت بیشتر موضوع در فیلم نسبت به کتاب می‌باشد. چرا که کتاب به دلیل نوشتاری بودن شاید نکات ابهامی را در ذهن خواننده بگذارد که این امر به کمک تصاویر سینمایی برطرف شده است.

فیلم شازده احتجاب به مانند کتابش، سعی کرده رفت و برگشت‌های زمانی را حفظ کند و بازه‌های زمانی مختلف را در هم ادغام کند. گرچه فیلم سیاه و سفید می‌باشد اما این امر به تنالیته‌های مختلف رنگ‌های سیاه و سفید و شدت و قدرت این رنگ‌ها به نمایش گذاشته شده است و مخاطب با توجه به تغییر اندازه نور و رنگ سکانس‌ها متوجه تغییر زمانی می‌شود. همچنین جان بخشی به قاب عکس‌ها که در کتاب موجود است با توجه به امکانات سینمایی آن دوران به خوبی به تصویر کشیده شده است.

بیشتر بخوانید: نقد فیلم دلم میخواد ساخته‌ی بهمن فرمان آرا؛ نسل سوخته

هنرنمایی جمشید مشایخی و فخری خوروش در فیلم شازده احتجاب
هنرنمایی جمشید مشایخی و فخری خوروش در فیلم شازده احتجاب

اما نقطه تمایز فیلم شازده احتجاب و کتاب آن، راوی داستان است. در کتاب ما با چهار راوی: دانای کل، شازده، فخرالنسا و فخری مواجه هستیم و داستان به مانند گویی بین این چهار نفر در حرکت است. اما این اتفاق در فیلم رخ نمی‌دهد و فیلم دارای همان یک راوی دانای کل می‌باشد. گرچه برخی جاها سعی شده که تمرکز بیشتری روی این شخصیت‌ها به صورت مستقل بشود و داستان از زاویه دید آن‌ها بیان شود، اما چندان واضح و روشن نیست که بتواند فیلم را دارای چند راوی بکند.

کتاب و فیلم شازده احتجاب، هر دو روایت زوال این شازده قجری و البته در گذر از آن، زوال آن دوره‌ی تاریخی ایران می‌باشند. گرچه در امر محکوم کردن حکومت قاجار، هر دو یکسویه رفتار می‌کنند و نکات منفی این دوره را پر رنگ تر بیان می‌کنند و تنها به عیش و زن بارگی و خون ریزی این دوران می‌پردازند و از رشد هنر ایرانی و ورود تفکرات روشنفکرانه به ایران برای نخستین بار به دلیل مراودات با غرب و به ویژه فرانسه، سخنی نمی‌گویند.

همان طور که می‌دانیم، سینما و عکاسی تنها اندکی پس از اختراعشان در دوره قاجار به ایران آمدند. نخستین بار ترجمه متون اروپایی و فرانسوی در این دوره تاریخی صورت گرفت. به بیانی شیواتر می‌توان گفت اگر توجه شاهان قاجاری به مقوله‌ی هنر و هم پایی‌اش با دُول اروپایی نبود، همین کتاب و فیلم شازده احتجاب امکان‌ای را نداشتند که در این سبک و سیاق نوشته و ساخته شوند. گرچه این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که کتاب و فیلم هر دو به لحاظ ضمنی و با نماد قرار دادن حکومت قاجار نسبت به دیگر حکومت‌ها اعتراضشان را بیان می‌کنند.

بیشتر بخوانید: نقد فیلم آشغال های دوست داشتنی؛ بحران هویت جامعه‌ی ایرانی

هنرنمایی فخری خوروش در فیلم شازده احتجاب
هنرنمایی فخری خوروش در فیلم شازده احتجاب

از این نکته که بگذریم، هم کتاب و هم فیلم شازده احتجاب به مسئله‌ای روانکاوانه می‌پردازند و آن اختگی مردانگی و تحقیر ناشی از آن است. همسر شازده؛ فخرالنسا (نوری کسمایی) که با عینک درشت و کتابخوانی مدامش در شمایل زن روشنفکر قرار می‌گیرد، شازده را مدام به دلیل تفاوت‌های اخلاقی و رفتاری نسبت به اجدادش، تحقیر می‌کند، که چرا تک همسر است؟!

چرا خونی نمی‌ریزد و دیگر چراها. گرچه می‌توان گفت شازده، تا حدود زیادی مرد ایده آل فخرالنسا می‌باشد و همان طور که از او بر می‌آید، دنبال مردی با خلق و خون اجدادی نیست، اما گویی او دارد انتقام زنانگی توهین شده‌ی زنان اجدادش را از مردی که شمایل مردان آن دوران را ندارد می‌گیرد.

همچنین است که شازده (جمشید مشایخی) در قبال این انتقام زنانه، با کلفتش فخری (فخری خوروش) هم آغوش می‌شود و این امر نه تنها از لذت خویشتن نیست که بلکه از رنج دادن به همسر مسلولش می‌باشد تا پاسخی بر تحقیر‌های مدام او باشد. همین که شازده، فخری را پس از مرگ فخرالنسا در شمایل فخرالنسا قرار می‌دهد و اجبار می‌کند که به مانند وی آرایش کند و لباس‌های او را بپوشد و سپس هم آغوشی کند و کتکش بزند و نازش کند نیز انتقام شازده از دیگر زنانی است که مردانگی او را مورد سوءاستفاده (مثل منیره خاتون که در کودکی او را مجبور به همخوابگی می‌کرده) قرار داده اند و یا و تحقیر (مثل فخرالنسا که پیشتر گفته شد) کرده اند. این تغییر شمایل زنی به زن دلخواه، بسیار یادآور فیلم سرگیجه، شاهکار آلفرد هیچکاک می‌باشد.

 مخاطب با شازده‌ای رو به روست که چندان پای بند به قوانین و رفتار اجدادش نیست و خانه قجری‌اش را روز به روز از اشیای آن دوران خالی می‌کند.
مخاطب با شازده‌ای رو به روست که چندان پای بند به قوانین و رفتار اجدادش نیست و خانه قجری‌اش را روز به روز از اشیای آن دوران خالی می‌کند.

به عبارتی دیگر فیلم شازده احتجاب بیانگر دوران گذار ایران از سنت به مدرنیته می‌باشد. مخاطب با شازده‌ای رو به روست که چندان پای بند به قوانین و رفتار اجدادش نیست و خانه قجری‌اش را روز به روز از اشیای آن دوران خالی می‌کند. حتا لباس‌های پر زرق و برق و جواهرنشان او که مختص پوشاک دوره قاجاری است به لباس‌های ساده تغییر می‌کنند.

که این موارد همه نمادی است از تهی شدت از پیشینه‌ی خویش. خواندن زن و تفکرات وی او را در قالب زنی در حال گذار از سنت به مدرنیته می‌کند و همین امر است که تفکر او را نسبت به مرد دچار دوگانگی می‌کند.

مرد خون خوی قاجاری را بپذیرد یا مرد خوش خوی امروزی را؟! جامعه‌ی شازده احتجاب جامعه‌ی بیماری است و این امر، خود را در شمایل بیماری سل نشان می‌دهد که سرفه‌های کاراکتر‌ها مانند تیک تاک ساعت این بیماری فزاینده را یادآور می‌شود. جامعه‌ای در حال گذار است و تناقض‌های بین سنت و مدرنیته، یکی از عواملی است که انسان‌ها را سردرگم و روانی می‌کند.

فیلم شازده احتجاب یک اشاره‌ی ظریفی هم دارد. به یاد بیاوریم فخری را که کلفتی بیش نبوده، در اواخر فیلم، پس از آنکه خود را به شمایل فخرالنسا، خانم خانه می‌آراید، بر سر میز شام مجلل خانه قاجاری می‌نشیند و شرابی را که پیشتر نمی‌نوشیده، حال با لبخندی با معنا می‌نوشد. لبخندی که زنگ دارد و برق. آیا این لبخند رعیت نیست که می‌گوید حالا دوره‌ی من است که در شاه نشین خانه قاجاری بنشینم؟!

رمان شازده احتجاب توسط هوشنگ گلشیری نوشته شده و البته در فیلمنامه فیلم شازده احتجاب وی با بهمن فرمان آرا همکاری داشته است،
رمان شازده احتجاب توسط هوشنگ گلشیری نوشته شده و البته در فیلمنامه فیلم شازده احتجاب وی با بهمن فرمان آرا همکاری داشته است،

آرش منادی

آرش منادی هستم. فارغ التحصیل کارشناسی معماری. علاقمند به سینما و ادبیات. بیشتر از اینکه بخوام فیلم ها رو نقد کنم، دوست دارم تحلیلشون کنم.

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا