فیلم Call Me by Your Name مرا با نامت صدا کن ساختهی لوکا گوادانینو
فیلم Call Me by Your Name یا مرا با نامت صدا کن عنوان اثری به کارگردانی لوکا گوادانینو Luca Guadagnino فیلمساز ایتالیایی است. فیلمی مینیمال و ساده که لحظاتی رمانتیک را در تابستانی در شمال ایتالیا روایت میکند. لحظاتی که به سان برق و باد میگذرند. فیلم آقای گوادانینو اگرچه بسیار خط داستانی ساده و سر راستی دارد اما فیلمی است جنجالی که روابط یک پسر هفده ساله را از لحاظ جنسیتی در دورانی که شدیدترین سرکوبها بر اعمالش سایه افکنده را نظاره گر است. در ادامه با نقد و تحلیل فیلم Call Me by Your Name با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Call Me by Your Name ساخته لوکا گوادانینو
Call Me by Your Name داستان پسری به نام الیو است که همراه خانواده اش در شمال ایتالیا زندگی میکند. پدر الیو که یک پروفسور باستان شناسی است از دانشجویی آمریکایی تبار که او نیز مانند خانواده الیو یهودی است دعوت میکند تا روی پروژهای به مدت ۶ هفته با آنان سپری کند. الیور همان دانشجوی است که به محض ورودش مکانیزم ثبات فکری الیو در خانه را به هم میریزد.
فیلم Call Me by Your Name در ۱۹۸۳ روایت میشود و الیو این پسرک ۱۷ ساله از همان ابتدا فردی نشان داده میشود که تمایلاتش به سمت کتاب خواندن، ساخت و نوازندگی موسیقی است. شخصیتی رویا پرداز که طبعی رمانتیک دارد. طبعی که هنوز برای امیالش دسته بندی انتخاب نکرده و حول محور تجربه میگردد.
سکانس نواختن موسیقی برای الیور از همان سکانس هایی است که روح و روان الیو را برای مخاطب تصویر سازی میکند. از باخ به موتزارت و بالعکس. اینها تماما ذهن الیو هستند که نشان میدهد او هنوز حتی نمیداند در یک رابطه عشقی چه میخواهد. چه عشقی تأمینش میکند.
بیشتر بخوانید: فیلم ۵۰۰ days of summer کاری از مارک وب
زمانی که الیور وارد زندگی آنها میشود، الیو با دختری در رابطه است. رابطهای که خودش نیز از آن سر در نمیآورد. اما ورود این آمریکایی تصوراتش از بر انگیخته شدن غرایز، زیبایی و میل را به کل تغییر میدهد. اما این یک عشق ممنوعه است. ابرازش در آن دوره نیز حتی عملی غیر عادی است که تاوان دارد. حتی از درون الیور و نوع احساس او به خودش نیز اطلاعی ندارد. پس مدام سر کوب میکند.
وقتی فیلم به نیمه میرسد عطش هر دو از چشمانشان حرف هایی نگفته را بدون کلام به جلو میبرد در حالی که هنوز وحشت زده و متزلزل هستند. الیو با دوست دخترش رابطه را جلو و جلو تر میبرد. خودش را درون رابطهای جنسی با دختر میبیند اما هنوز نگاهش به ساعت است. ساعتی که وعده نیمه شب را به هم داده اند. هنگامی که نیمه شب میرسد الیو دیگر کودک نیست.
بیشتر بخوانید: فیلم The Square کاری از روبن استلوند
مرا با نامت صدا کن Call Me by Your Name ادامه روند ساخت فیلم هایی بر پایه تعریف نوع روابط میان هم جنس گراها است که در سالیان اخیر حضورِ ساختاری قدرتمندی در سطح نمایش جهانی داشته اند. فیلمهایی مانند کارول، آبی گرم ترین رنگ است و میلک از این دست فیلمها هستند که به واسطه جنجالی بودن موضوعاتشان توانستند سر و صداهای زیادی راه بیاندارند.
گوادانینو Luca Guadagnino در این فیلم میان یک روند شناختی و نمایش بی پردهِ رادیکالی راه اول را برگزیده است و این امر به واسطه زمان طولانی فیلم باعث صرف زمان زیادی به منظور همراه ساختن مخاطب با عشق به وجود آمده میان این دو شخصیت کند. عاملی که هم به سود فیلم است هم به ضرر آن. طولانی شدن زمان فیلم باعث میشود که فیلم تا نیمههای آن هنوز راه نیافتاده باشد.
گوادانیو بر مبنای تئوری که از زبان پدر در پایان فیلم گفته میشود، سعی دارد نوعی مانیفست به شدت محافظه کارانه در قبال این نوع از روابط به مخاطبش بدهد. نوعی از مقدس بودن عشق که فرقی نمیکند کجا و از سوی چه کسی باشد، موقع آمدن باید آن را بر سر نهاد.
بیشتر بخوانید: فیلم blue is the warmest color آبی گرمترین رنگ است کاری از عبدالطیف کشیش
از پاشنههای آشیل فیلم Call Me by Your Name مرا با نامت صدا کن شخصیت الیور است. ما تک تک روحیات الیو را درک میکنیم و با آن جلو میرویم، اما الیور مکملی دو بعدی است که نه عشقش باور پذیر میشود نه خیانتش عجیب است. صرفا کارگردان در انتهای فیلم با باز یادآوری کلماتی چون مرا دوباره با نامت صدا کن سعی بر القای حسی از طرف الیور است که در طول فیلم نتوانسته به آن از دیدگاه الیور دست یابد. به همین دلیل پیامی که میدهد مطابق با فرمی که میخواهد بسازد نیست و عقب میماند.
عاملی که سبب میگردد Call Me by Your Name مورد توجه قرار گیرد، کارگردانی صحنه ها، سادگی و فیلمبرداری است که به مدد فیلم نامه متوسط آن آمده است. فیلمی کم خرج و حساس که به نظر میرسد مورد توجه طیف هایی از مردم قرار گیرد.
در نهایت فیلم هایی نظیر مرا با نامت صدا کن را باید از دریچهای غیر از تعصب نظاره کرد و بدان پرداخت. لبه تیغی است که افراط و تفریط از سر و رویش میبارد و این ورطه، بازی است که هم فیلم ساز و هم مخاطبان در قضاوت آن باید خود دار باشند. مرا با نامت صدا کن فیلمی است که با تمام سر و صدا هایش در گذشته میماند و برای ماندگار شدنش از نبود باور و فرم رنج میبرد.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم The Silence of the Lambs سکوت برهها کاری از جاناتان دمی
عشقی که اصلا فراموش نمیشه
از نظر من عشق الیور هم کاملا قابل درک و مشخص بود و از همون اول مطمئن و پخته تر
ترن دیان … خاک تو سرتون
یه رومنس دور از هر کلیشه ای،بکر،پر از احساس،ملموس و…هر چی از خوبی این فیلم بگم کمه.و بازی فوق العاده تیموتی شالامی.
با فاصله تبدیل شد به بهترین رابطه ی عاشقانه ای که دیدم.