همشهری کین Citizen Kane فیلمی از اورسن ولز «عمیق تر نگاه کن»
همشهری کین یا Citizen Kane فیلمی است به کارگردانی اورسن ولز Orson Welles و نویسندگی وی با همراهی هرمن جی. منکیویچ. همشهری کین فیلمی متفاوت از کارگردانی است که در جوانی سکان هدایت یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ را بر عهده گرفت. فیلمی که به اعتقاد بسیاری از منتقدین، حتی پس از نزدیک به هشتاد سال، نقطه عطف فیلم سازی به حساب میآید. در ادامه با بررسی و تحلیل فیلم همشهری کین Citizen Kane با نت نوشت همراه باشید.
همشهری کین به معنای واقعی کلمه، انقلابی در فیلمسازی آمریکا است. از صحنه پردازی و فیلمنامه گرفته تا گریم شخصیتها و فیلم برداریِ بی مانندش.
چارلز فاستر کین (اورسن ولز): فقط یه نفر توی دنیا واسه من تصمیم میگیره و اون یه نفر من هستم.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] اورسون ولز: مروری بر زندگی و آثار سینماگر مشهور آمریکایی
فیلم همشهری کین Citizen Kane
همشهری کین محصول دوران خاصی به شمار میآید. گذر از رکود وحشتناک اقتصادی آمریکا و کشمکشهای آغازین جنگ دوم جهانی. اما Orson Welles در نمایش این مشکلات جهانی، شوخ طبع عمل میکند. ایدهها و تعارضات خودش را با نام کین به فیلم تزریق میکند و به مخاطب نشان میدهد.
برای آغاز تحلیل بررسی فیلم همشهری کین Citizen Kane میتوان گفت که این روایت داستان سرمایه داری به نام چارلز فاستر کین با نقش آفرینی خود اورسن ولز است. سرمایه دار افسانهای که در بستر مرگ آخرین جملاتش تنها یک کلمه است، رُزباد (غنچه رُز).
فیلم همشهری کین با نمایش مستندواری از خبر مرگ کین و نشان دادن املاک و کلکسیونهای وی و تمام جلال و جبروت افسانهای او آغاز میشود. فیلمی که گروهی فیلمساز به منظور معرفی شخصیت کین ساخته اند. اما در انتهای این تیزر، کارگردان متوجه کمبودی در فیلم میشود. تکه گمشده پازلی به نام غنچه رز که خبرنگاران را وا میدارد تا کندوکاو عمیق تری در شخصیت کین انجام بدهند. جستجویی چند اپیزودی که پای خاطرات نزدیکترین افراد به کین مینشیند و از دید هر کدام برشی از زندگی این مرد را نظاره گر میشویم.
اما کین؛ شخصیتی مرموز دارد. احوالاتش بی ثبات است. کین که کودکیِ بی بچگی را تجربه کرده است. گویی تماما در آن سالها جا مانده و تمام تلاش هایش، بومرنگی است که وی را با همان دوران بر میگرداند.
در فیلم همشهری کین ما شخصیتهای متضادی از چارلز فاستر کین میبینیم. از روحیات فاشیستی تا خلق و خوی کمونیستی، از سرمایه داری مطلق تا ادعای دفاع از طبقه کارگر، همگی بخشی از تعارضاتی است که کین را به ما معرفی میکند.
خود اورسن ولز در مصاحبهای اعلام کرده بود که شخصیت کین برگرفته از سرمایه داری به نام هرست بوده است. هرست که خود صاحب رسانههای متعدد بود، در کاخی زندگی میکرد و همانند کین به جمع آوری کلکسیون مشغول بوده است. این شباهتهای بسیار در زمان ساخت فیلم باعث گردید که فیلم توسط هرست و زیر دستانش بایکوت شود. به نحوی که تا سالیان طولانی نتوانست اکران مناسبی به خود ببیند.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک اثر میشل گوندری
همشهری کین فیلمی است سرشار از سمبولیسم. انسانی که در زندگی همه چیز دارد ولی در واقع چیزی ندارد. دنبال عشق است ولی آن را نمییابد. گویی تمام زندگی را برای هیچ دویده است. تلاشهای حقیرانهای که ثمرهاش تنوری گداخته است و نامی که دیگر نیک نیست. شخصیت کین مصداق پروپاگاندایی است که با کنترل ابزار رسانهای بر ذهنها حکم میراند.
مبارزهگری که برای آزادی اقشار فقیر میجنگد، اما خود برده دار است. فکرها را تحمیل میکند و دنبال منفعت است. اما چه منفعتی؟ بارها این تعلیق در فیلم وجود دارد که کین سرسختانه و مصمم حتی از زن و فرزندش میگذرد ولی خود نیز هیچ گاه در نمییابد بهشتش را در کجا بجوید. بدین منظور دچار تضاد میشود. خود دست به کار ساخت قصری میشود که بهشتی زمینی است. بهشتی به نام زنادو (xanadu).
در فیلم همشهری کین چالز فاستر کین را به نام کوبلای خان آمریکایی معرفی میکند. امپراطور مغولی که بنای افسانهای برای خود ساخت. زانادو امارتی است که شکوهش را به آن نسبت میدهند. امارتی گوتیک و با مساحتی چند ده هزار متری. بهشتی که که کین به کشتی نوح بدلش میکند. جفتها را در آن گردهم میآورد، حتی جفت خودش.
گویی خود دیگر به دنیا امیدی ندارد. زانادو به افسانه میماند. همگان صحبتش را میکنند. گنجینه تاریخی که از گرداگرد جهان در آنجا جمع آوری شده است. ولی اورسن ولز زانادو را استعاره از زندان میداند. زندانی که کین با شکل گیری شخصیتش به آرامی آن را گرداگرد خود میسازد.
سایه روشنها و دکورسازی که بی شباهت به آثار دوران اکسپرسیونیستِ فیلمسازی آلمان نیست. نمودی که علاوه بر دکور سازی در موقعیت فیلمبرداری هم موثر است. تصویر برداری موهومی که با سایه روشنهای تند و تیز همراه میگردد.
بیشتر بخوانید: فیلم ربکا Rebecca اثر آلفرد هیچکاک؛ عشق تنهاست و از پنجره به بیابانهای بی مجنون مینگرد!
بازی با عمقهای که در این فیلم نوعی استاندارد سازی را به نمایش میگذارد. همه و همه تصویری خیالی و وهم برانگیز از آن قصر افسانهای را تصویرسازی میکند. همه این اوصاف باعث میگردد هیچ گاه بیننده در فضای قصر حس خوبی نداشته باشد. فضایی که صدای جداییش بلند است.
و کین مانند آلیسی است که در سوراخ خرگوش سقوط کرده است و سرزمین عجایبی به نام زانادو که کین را مانند گیاه گوشتخواری به درون میبلعد. و امروزه نیز کاخهای امثال بیل گیتس، مایکل جکسون، جرج لوکاس و دیگران را نمادی از همان زانادو در زمان حال میدانند.
چالز فاستر کین: اگه خیلی پولدار نبودم، ممکن بود شخصیت بزرگی بشم
تاچر: فکر میکنی الان شخصیت بزرگی نیستی؟
چالز فاستر کین: با این شرایط بهتر از این میتونستم باشم
تاچر:میخواستی چطوری باشی؟
چالز فاستر کین :هر طوری که تو ازش متنفر باشی!
فیلم همشهری کین از سوی منتقدین و صاحب نظران فیلمسازی، معمولا به عنوان بهترین یا یکی از سه فیلم برتر تمام ادوار سینما شناخته میشود. اما به راستی چنین است؟ نظرات متناقضی نیز در این زمینه وجود دارد.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم American Beauty زیبایی آمریکایی اثر سام مندس
عدهای فیلمِ اورسن ولز را ثمره هجمهای میدانند که زبانش نسبت به فرمی که ارائه میدهد زیاده گو است. و شاید عنصر رُز باد که کل فیلم به عنوان تکه پازلی آن را مطرح میکند، عملا بی معنی به نظر برسد. یا شاید شخصیت پردازیِ به نسبت ضعیفی که خبرنگاران در فیلم دارند، انگیزه کندوکاو آنها را تا این حد توجیه پذیر نمیکند.
اما همه این تفاسیر ار ابهت همشهری کین نمیکاهد. فیلم اورسن ولز فیلم بزرگی است. فیلمی جریان ساز که الهام بخش بسیاری در طول تاریخ گشته است. هرچند که بازی با اعماق در سکانسهای مختلف فیلم را برخی شاهکار و برخی متظاهرانه خوانده باشند!!
فیلم همشهری کین مرموز است. جنس مرموز بودن خود شخصیت کین یادآور جِی گتسبی در رمان گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتزجرالد است. مرموزیتی که به نظر میرسد به کین هم ارث رسیده است. در نهایت؛ فیلم همشهری کین از بهترینهای تاریخ سینماست. در تحلیل فیلم همشهری کین Citizen Kane باید گفت که این اثر فیلمی است پر جزئیات که دیدن مداومش هم از جذابیت آن نخواهد کاست. فیلمی خوش ساخت و معما گونه که تا لحظه آخر شما را به فکر فرو خواهد برد. فکری از جنسِ پوچی و روشنفکری.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم Memento کاری از کریستوفر نولان
درود بر شما
نمیدونم این تحلیل خودتون بود ، ترجمه یا اقتباس.
بهر حال لذت بردم. ممنون.
از برخی نقدهای موجود پربارتر بود ممنونم