اینجا بدون من فیلمی از بهرام توکلی؛ اقتباسی از نمایشنامه باغ وحش شیشهای تنسی ویلیامز
اینجا بدون من ساختهی بهرام توکلی فیلمساز خوش فکر سینمای ایران، داستان خانوادهای است که اعضای آن در رویاهای خود به سرمی برند و در انتظار معجزهای نشسته اند تا زندگی شان رنگ جدیدی بگیرد. مادر، شب و روز در کارخانه کار میکند تا گوشهای از نیازهایشان را برطرف کند و مهمترین دغدغهاش سر و سامان دادن به زندگی دختر معلولش یلداست. در ادامه با معرفی اینجا بدون من اقتباسی از نمایشنامه باغ وحش شیشهای با نت نوشت همراه باشید.
فیلم اینجا بدون من اقتباسی از نمایشنامه باغ وحش شیشه ای
احسان (صابر ابر) پسر این خانواده، انبار داری است که بخش اعظم نیازهای مالی خانواده را تامین میکند و عاشق سینما و نوشتن است ولی به خاطر خانوادهاش مجبور است از عشق و علاقهاش که سینماست بگذرد. یلدا (نگار جواهریان) دختر معلول و گوشه گیر خانواده است که به خاطر نقصش از مکانهای عمومی و رفت و آمد بیزار است. این جمع با ورود رضا (پارسا پیروزفر) دوست احسان دستخوش تغییر میشود و رضا معجزهی در حال وقوع آنها میشود.
و اما باغ وحش شیشه ای، نوشتهی ابرنمایشنامه نویسِ آمریکایی، تنسی ویلیامز Tennessee Williams روایت خانوادهای است از قشر پایین آمریکا، خانوادهای سه نفره که تشکیل شده است از مادر (آماندا) پسر (تام) و دختر (لورا). این خانواده در توهمات و رویاهایشان زندگی میکنند. مادر غرق گذشته است و مدام افتخارات گذشتهاش را یاد میکند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] فیلم غلامرضا تختی: خاطرات بک خبرنگار از زندگی و مرگ جهان پهلوان تختی
پسر، در کارخانهی کفش کار میکند و سینما و نوشتن تمام هوش و حواسش را برده است. لورا دختر خانواده، معلول است و از این قضیه رنج میبرد و با دنیای خارج قطع ارتباط کرده و تنها کارش شستن و تمیز کردن و صحبت کردن با مجسمههای کوچک شیشهای از حیوانات است که جمع شان کرده و باغ وحشی درست کرده است.
آماندا، دغدغهی اصلیش سر و سامان گرفتن زندگی دخترش لورا است، برای همین از پسرش تام میخواهد یکی از همکارانش را برای شام به خانه دعوت کند تا شاید گزینهای مناسب برای دخترش باشد. تام، دوستش جیم را به خانه دعوت میکند و با ورود جیم زندگی شان تغییر میکند.
تا اینجا متوجه شدیم که فیلم اینجا بدون من اقتباسی از نمایشنامه باغ وحش شیشهای است, اما باید اعتراف کرد که اینجا بدون من فیلم قدری است با مایههای فلسفی و روانشناختی که به خوبی در شخصیتها نمود پیدا میکند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] فیلم تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی ، به نام گل سرهای خونی
تصاویر و میزانسنهای دقیق، هدایت درست دوربین و همراهی تماشاگر، سکون و آرامش سراسری فیلم و شخصیتها که در بحرانی ترین وضعیت و حتی دعواها، این سکون و آرامش عجیب در آنها دیده میشود. شخصیتهایی که از رویا و تخیلات شان لذت میبرند، گاهی به حال خودشان میخندند و گاهی به حال غریبشان گریه میکنند.
فیلم اینجا بدون من روایت خودکشی دسته جمعی است، انهدام یک خانواده. خانوادهای که مرگ رویایی را، بهتر از زندگی جهنمی میدانند. خانوادهای که زندگی کردن برایشان گران تمام میشود، به خواستهها و آرزوهایشان نمیرسند و مجبورند در رویا فرو روند، پس چه بهتر که دسته جمعی خودکشی کنند و رها شوند. و علی رغم این که اینجا بدون من اقتباسی از نمایشنامه باغ وحش شیشهای بوده به خوبی از پس این مهم بر آمده است!
فیلم اینجا بدون من سراسر در مرز بین رویا و واقعیت به سر میبرد. از نمای آغازین که پسر تنها در اتوبوس نشسته، اتوبوسی که مقصدش معلوم نیست و تنها راه نجات پسر است، و حرفهای دلش را که نریشنی روی تصویر است، تا خیال پردازیهای مادر (فاطمه معتمدآریا) که میخواهد دخترش را عروس کند و زندگی خوبی برایش بسازد، تا دنیای خیالی و ساختگی دختر از باغ وحش شیشهای و عشقی رویایی و تصویر زندگی رویایی که از رضا ساخته است. تمام فیلم بین رویا و واقعیت پرسه میزند.
کارگردان مفهوم انتظار یک نجات دهنده را به خوبی در فیلم گنجانده، از نام فیلم گرفته تا پندار و رفتار کاراکترها. همه منتظرند معجزهای رخ دهد و نجات دهندهای بیاید. آدمهای اینجا بدون من از تنهایی رنج میبرند و به دنبال راه نجات اند. مادر راه نجاتش را بازنشستگیش و ازدواج یلدا میداند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] فیلم عصبانی نیستم ساختهی رضا درمیشیان، عصبانی هستم
احسان تنها راه نجات از دست کار و خانواده و تمام مشکلات را سینما میداند، جایی که آرامش پیدا میکند و در بدترین مواقع به آنجا پناه میبرد. یلدا از تمام مشکلات به باغ وحش شیشهای پناه میبرد و رها میشود. رضا به دنبال راه نجات است، جدایی از نامزدش را رهایی میداند. همه و همه در انتظارند. انتظاری که پایان خوشی باشد برای سختی هایشان .
فیلم اینجا بدون من درامی است با ساختار و درون مایهی قوی که مخاطب را به حال خود رها نمیکند و ذهن او را درگیر میکند، تحلیل را در ذهن مخاطب بوجود میآورد و مخاطب را به کاتارسیس میرساند.
فیلم قشنگیه هر چند رویایی تموم میشه
دیالوگ های دردناکی داره
عالی بود
عالی و دلنشین.و طبیعی